پارادوکس (مهمل نما) درواقع به آنچه تناقضآمیز، باورنکردنی و خلاف انتظار باشد اطلاق میگردد. آنچه به نظر درست میآید اما غلط است و یا بالعکس.
به گزارش گلستان ما به نقل از نیلکوه، ما امروزه خانههای بزرگتر اما خانوادههای کوچکتر داریم؛ راحتی بیشتر اما زمان کمتر، مدارک تحصیلی بالاتر اما درک عمومی پایینتر؛ آگاهی بیشتر اما قدرت تشخیص کمتر داریم متخصصان بیشتر اما مشکلات نیز بیشتر؛ داروهای بیشتر اما سلامتی کمتر.
بدون ملاحظه ایام را میگذرانیم، خیلی کم میخندیم، خیلی تند رانندگی میکنیم، خیلی زود عصبانی میشویم، تا دیروقت بیدار میمانیم، خیلی خسته از خواب برمیخیزیم، خیلی کم مطالعه میکنیم، اغلب اوقات تلویزیون نگاه میکنیم و خیلی بندرت دعا میکنیم.
چندین برابر مایملک داریم اما ارزشهایمان کمتر شده است. خیلی زیاد صحبت میکنیم، بهاندازه کافی دوست نمیداریم و خیلی زیاد دروغ میگوییم.
زندگی ساختن را یاد گرفتهایم اما نه زندگی کردن را؛ تنها به زندگی سالهای عمر را افزودهایم و نه زندگی را به سالهای عمرمان.
ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاهتر، بزرگراههای پهنتر اما دیدگاههای باریکتر، بیشتر خرج میکنیم اما کمتر داریم، بیشتر میخریم اما کمتر لذت میبریم.
فضاي بیرون را فتح کردهایم اما نه فضاي درون را، ما اتم را شکافتهایم اما نه تعصب خود را، عجله کردن را آموختهایم و نه صبر کردن، درآمدهای بالاتری داریم اما اصول اخلاقی پایینتر.
رايانههای بیشتری میسازیم تا اطلاعات بیشتری نگهداری کنیم، تا رونوشتهای بیشتری تولید کنیم، اما ارتباطات کمتری داریم.
ما کمیت بیشتر اما کیفیت کمتری داریم.
فرصت بیشتر اما تفریح کمتر، تنوع غذای بیشتر اما تغذیه ناسالمتر؛ درآمد بیشتر اما طلاق بیشتر؛ منازل رؤیایی اما خانوادههای ازهمپاشیده.
اینها همه نمونههایی از تناقضهای موجود در زندگی ماست.
پارادوکس (مهمل نما) درواقع به آنچه تناقضآمیز، باورنکردنی و خلاف انتظار باشد اطلاق میگردد. آنچه به نظر درست میآید اما غلط است و یا بالعکس.
تناقض در جامعه و زندگی اجتماعی:
پارادوکس اجتماعی و فرهنگی که موضوع بحث است، درواقع تناقض میان ارزشها و نمود ارزشها در جامعه است. برای مثال به پارادوکسهای زیر توجه کنید:
1- پاداش با میزان تلاش و کوشش گاهی تناسب ندارد. مثل معروف: "نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
2- خوبها باید بر بدها مستولی داشته باشند. اگر فقط صفات صداقت، عدالت و جوانمردی افراد مدنظر باشد، پس دروغگویی، بیعدالتی و ناجوانمردی نباید غالب باشد.
3- ازنظر پدر و مادرها فرزند خوب بچهای است که هیچچیز نخواهد، اعتراضی نکند، روی حرف بزرگترها هم حرف نزند. اما همین پدر و مادرها و کلا مردم زمانی که میخواهند چنین بچهای را توصیف کنند وی را کمرو، بیدستوپا و بیعرضه معرفی میکنند.
این پارادوکس در بزرگسالان نیز صادق است. عکس این موضوع نیز عینیت دارد. در اجتماع افراد پررو، دروغگو و زورگو را مذمت میکنند. اما برخی اوقات آنها را زرنگ، باهوش، شجاع و باعرضه معرفی کرده و یا به تصویر میکشند.
4- ارزش افراد به شخصیتشان است و بس. اما در عمل ثروت، جذابیت و زیبایی ظاهر، جایگاه اجتماعی، شهرت، نسبت خانوادگی، مارک لباس و مدل اتومبیل افراد است که نخست مورد ارزیابی قرار میگیرد.
5- از هر دستی که بدهید از همان دست پس میگیرد. اما ممکن است شما بسیار نوعدوست و خیرخواه باشید اما دیگران نسبت به شما خیانتکار، قدرنشناس و جفاکار باشند.
6- پارادوکس دوری و دوستی و از دل برود هر آنچه از دید رود.
---------------
بنابراین وقتی دقت میکنیم جهان پر از امور متناقضی است که نگاه معتاد و سطحی فقط بعد ظاهر را میبیند و به بعد واقعی پنهان در پشت این ظاهر، نمیرسد و تنها نگاه تیزبین و هوشیار میتواند پردهی ظاهر را کنار بزند و حقیقت پنهان را دریابد.
تناقض در رفتارهای اجتماعی یکی از اشکال مهم در رفتار و کردار روزمره ماست که شاید بتوان به آن نفاق یا عدم یکرویی گفت. رفتاری که گاهی بسیار نکوهیده و ناپسند است. البته گاهی بدین معنی که اگر کسی ظاهرش بهتر از باطنش باشد، منافق محسوب میشود. کما اینکه افراد بسیاری هستند که باطن و پنهان بهتری از ظاهر و نمایان خوددارند (علیرغم وجود تناقض) که از آنها بهعنوان مؤمن یاد میگردد.
بههرحال وجود تفاوت در گفتار و رفتار و یا برخی رفتارها علل و عواملی دخیل هستند که بحث آن نیست، ولی آنچه مهم است این است که بروز آن بهخصوص در جوامع اسلامی و مذهبی بههیچعنوان پسندیده نیست. این افراد که مقید به برخی فرامین اسلامی و مذهبی مثل نماز، روزه، خمس، زکات و... هستند اما نیت واقعی این اعمال فراموش میشود.
چیزی که شهید مطهری از آن بهعنوان مسلمان تکبعدی یاد میکند و آن را حتی خطرناک میداند. اینکه فرد نماز بخواند و نداند یاد خدا و تنهی عن الفحشاء و منکر باید باشد. روزه بگیرد و در غیبت، تهمت، دروغ، ضایع کردن حقوق دیگران، ربا و ... کوتاهی نکند. مگه نه آنکه یکی از اهداف تمام ادیان پرهیز دادن افراد از اعمال بد و ناپسند است؟ مگر نه آنکه امیر مؤمنان(ع) میفرمایند: اجتنب السیات اولی من اکتساب حسنات؟
لذا برای ممانعت از طولانی شدن مطلب، بهتر است مقدمه را کوتاه و آنچه مدنظر است بابیان موارد به شرح و بیان بپردازم. نتیجه آنکه علیرغم ظاهر پسندیده برخی افراد در جامعه، رفتار یا کردار ناپسندی از آنها ممکن است سربزند ( پارادوکسهای رفتارهای اجتماعی) که به برخی از این رفتارها اشاره میرود:
1- دروغ: یکی از رفتارهای بسیار ناپسند بشری است. ادعای باطلی است که گوینده، عمداً آن را بهعنوان حقیقت بیان میکند. دروغ از بدترين معايب، زشتترین گناهان و منشأ بسياری از مفاسد است و بالطبع از کارهاي زشت و ناپسند و عادت به آن از رذايل اخلاقي و از گناهان کبيره است. در حديثى از امام باقر( ع) میخوانیم که دروغ از شراب هم بدتر است". امام حسن عسكرى (ع) نیز مىفرمايند: تمام پلیدیها در اتاقی قرار دادهشده، و كليد آن دروغ است. خلاصه همان حدیث معروف "دروغگو دشمن خداست."
اما چگونه است کسی که نماز میخواند، دارای تحصیلات و صاحب دانش خود را میداند خود را انسان معرفی میکند، روزانه به خود و دیگران دروغ میگوید؟! چگونه است که با بجا آوردن برخی دستورات دینی و خود را بهعنوان دوست خدا معرفی میکند؟ درحالیکه رفتار و کردار و عکس آن را نشان میدهد؟ مگر نه آنکه نیت مؤمن خیر من عمله است؟
2- نظافت و بهداشت: با شنیدن کلمه نظافت اغلب حدیث النظافه من الایمان به خاطرمان میآید. چطور میشود فرد باایمان و معتقد پاکیزگی فردی را رعایت نکند؟ چگونه میشود پیرامونی غیربهداشتی داشته باشد؟ مگر میشود سهم طبیعت و جانداران را نادیده بگیرد؟ آیا میتواند مسلمان واقعی خانه، محیط، زندگی و کار، طبیعت و ... غیربهداشتی داشته باشد؟ مگر نه در زمان پیامبر عزیز اسلام پزشک شهر بیکار شده بود؟ مگر نه آنکه پیامبر گرامی اسلام از پاکیزهترین افراد دوران خود بودند؟ نباشد که به آن جمال سید جمال برسیم که گفت مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم!
3- مطالعه و کتابخوانی: اطلب العلم حتی فی سین، اطلب العلم من المحد الی الحد، اطلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه. چقدر جالب و پسندیده است که اینهمه تأکید بر کسب دانش شده است. اما متأسفانه علیرغم اینکه همگی این احادیث را تکرار میکنیم ولی سرانه مطالعه ما حکایت از عدم عمل به فرامین دینی و بزرگان دین است. اینکه حاضریم برای خیلی از امور لازم و غیر لازم زندگی مثل خوردن، آشامیدن، پوشاک، مسکن، تجملات و ... هزینه بکنیم، اما حتی سالی یک کتاب نخریم چه رسد بخوانیم. نتیجه آنکه در یک جامعه اسلامی بیشترین زباله خانوارها مواد خوراکی باشد تا کاغذ.
4- تهمت: یکی دیگر از رفتارهای ناپسند بشری. اینکه خدا میبیند و میپوشد ولی خلق نمیبیند و میخروشد! اینکه ابایی از حرف زدن در مورد دیگران و نسبت دادن ناروا به آنها نداشته باشیم. مگر نه آنکه ما حداقل دینداری را به پرهیز از کارهای زشت به دلیل ترس از جهنم میدانیم؟ حال چگونه راضی میشویم نسبت دروغ به دیگران بدهیم و از این کار خود حتی لذت هم ببریم. درواقع بهنوعی اسباب سرگرمی و شادیمان باشد؟! " واذا مروا یتغامزون" " ان الذین اجرموا کانو من الذین آمنو یضحکون"
آیا زمان آن نرسیده مسلمانی زسر گیریم؟ چشمها را بشوریم و پاکتر ببینیم؟
5- غیبت: بگذارید ابتدا به معنی و مفهوم این صفت انسانی نگاهی بیاندازیم بعد مطلب را ادامه بدیم. غیبت آن است كه عیب پنهانی كسی را پشت سر او بگویند. اگر صفت ناروا در شخصی باشد یا كاری انجام داده باشد كه گناه است و دیگران از آن بیاطلاعاند و دوست ندارد كسی آن را برای دیگران بازگو كند، بازگو كردن آن پشت سر او برای دیگران غیبت است. که غیبت هم برای گوینده و هم برای شنونده حرام است.
پیامبر اکرم (ص) به اصحابشان فرمودند: آیا میدانید غیبت چیست؟ عرض کردند خدا و رسولش بهتر میدانند.
فرمودند: غیبت این است که درباره برادرت چیزی بهگوئی که او را خوش نیاید.
پرسیدند: اگر چیزی را که میگویی راست باشد، بازهم غیبت است؟ فرمودند: اگر چیزی را که می گوئی در او باشد غیبتش را کردهای وگرنه به او تهمتزدهای.
حال ببینیم وضعیتمان چگونه است؟ بارها شنیدهایم حدیث:" الغیبه اشد من الزنا" !! اما چگونه به خود جرئت میدهیم گناه چنین بزرگی را مرتکب شویم؟
بله نمونههایی از تناقض در رفتار و کردار ما در اجتماع است. تناقضهایی که ممکن است عوارضی بجا بگذارد که کموبیش شاهد آن هستیم. آثار زیانبار فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي.
ناهمگونی و ناسازگاریهای روزمره را در رفتار و عملکرد وزندگیمان، برطرف نماییم.
نگذاریم گوشهایمان گواه چیزی باشد که چشمهایمان ندیده، نگذاریم زبانمان چیزی را بگوید که قلبمان باور نکرده…
صادقانه زندگی کنیم!
مبنای قضاوت در مورد انسانها را 95 درصد باطن و عمل آنها، 5 درصد ظاهرشان قرار دهیم؛
پس بیایم: برای هم احترام بیشتری قائل شویم.
بدون توجه به جایگاه اجتماعی یا سیاسی، برای خودمان هم به وسعت جهان، احترام قائل باشیم؛
روزانه زمان کوتاهی را برای شناخت خود صرف کنیم تا دیگران!
از کسی سؤال خصوصی نپرسیم؛ برای هر سؤالی، چندین پاسخ متفاوت قائل باشیم؛
اختلاف خود با دیگران را با گفتوگو حل کنیم و رودررو مسائل را مطرح کنیم؛
انتظارات خود را از دیگران به حداقل برسانیم و با تواناییهای خود زندگی کنیم؛
راستگویی و درستکاری را نه صرفاً یک فضیلت فردی بلکه استوانه آفرینش بدانیم؛
برای کل جامعه و آینده آن تلاش کنیم؛
زمانی هرچند کوتاه را صرف گیاهان و حیوانات کنیم؛
به حریم خصوصی و حقوق مدنی هم احترام بگذاریم؛
با عذرخواهی، فضای تنشها را تخفیف دهیم؛
از نیاز به نمایش، عبور کنیم ؛ بر کسانی که با او تفاوت فکری و سلیقهای دارید، لقبهای زشت نگذاریم؛
حس سازی، شایعات پراکنی را کنار بگذاریم و نسبت به آنها بیتوجه باشیم؛
مزاحمت برای دیگران و به شکلهای مختلف را به حداقل برسانیم؛
سعی کنیم میراثی ارزشمند برای جامعه بجا بگذاریم؛
برای هر انسانی، مستقل از اینکه چه فکری دارد و به کدام گروه، زبان، قوم تعلق دارد، ارزش انسانی قائل باشیم؛ حرمت دوستیها را نگهدارید؛
قدرت تحمل مخالف و منتقد خود را بالا ببریم؛
در رفتار اجتماعی و اخلاق فردی، قابل پیشبینی باشیم (یکرو و یکرنگ باشیم)؛
به هیچ فرد، گروه، قوم دشنام ندهیم؛
از راستگويي، لذت ببریم؛ سعي نكنیم همه را داشته باشیم: هم جذب و هم دفع!؛
هوش و فهم ديگران را دستكم نگيریم؛
در نقلقول از ديگران، حتي ويرگولها را هم رعايت كنیم؛
ذهنيت خود را از مسائل، ضرورتاً مساوي با حقيقت ندانیم؛
نه برنجیم و نه برنجانیم؛
به محیطزیست و سایر جانداران بهجز انسان نیز اهمیت بدهیم؛
از افراد چند شخصيتي و متملق فاصله بگيریم؛
از زبان خود مانند سلامتي خود، مراقبت كنیم؛ سعی کنیم در قبال بدي افراد، سكوت كنیم؛
بدون چشمداشت، براي باز کردن گرههاي دیگران اهتمام ورزیم؛
برای خود ارزش قائل شویم؛ به قوانین احترام بگذاریم؛
شاد زیستن را برای خود و دیگران فراموش نکنیم؛
سرکش کشیدن در کارهای دیگران را ترک کنیم؛
عیوب دیگران را بهصورت خصوصی، تدریجی و لحن اصلاحی به آنها منتقل کنیم؛
جايي كه به ما احترام نميگذارند، نرویم؛
ادب، تربيت و متانت در امور مختلف را رعایت کنیم؛
از موفقيت ديگران ناراحت نشده حتی خوشحال شویم؛
از اجراي قانون و رعايت آييننامهها، لذت ببریم؛
همهجا، با همهكس و در همه حال سعی کنیم يك شخصيت داشته باشیم؛
جویای حال همگان بخصوص نزدیکان و دوستان خود باشیم؛
بیشتر مروج و مبلغ رفتار و افكار مثبت افراد باشیم و تا خود افراد؛
در ماه حداقل يك كتاب بخوانیم، يادداشتبرداري كنیم و در منظومه فكري و رفتاري خود، آنها را بهکارگیریم؛
بهترین اندیشه آن است که در آن آزار دیگران نباشد.
نویسنده: شمیم
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
سلام. ای کاش نویسنده شرط امانتداری رو رعایت میکرد و قسمت هایی رو که از خودشون نبود با ذکر نام نویسنده مشخص میکردند. http://www.xdude.com/paradox.htm