به گزارش گلستان ما به نقل از گل رامیان، بخش اول : طهــارتیکی از امیال درونی که خداوند متعال آن را در نهاد انسان به ودیعه نهاده است میل به پرستش و میل به کمال است و این جاذبه درونی از دیرباز با انسان همراه بوده و تار و پود وجودش را تشکیل داده است که سنگ نوشته ها و خطوط تصویری دیواره غارها که مربوط به دوران باستان است گواه این مطالب است.

اما همین انسان چون در رفتارش احتمال خطا انکار ناپذیر است ، خداوند علاوه بر عقل ( که به عنوان رسول باطن از آن یاد می شود ) تعالیم قدسی را در قالب وحی در زبان پیامبران جاری ساخت تا انسان از گمراهی نجات یابد. تا انسان غیر خدا ( از جمله خورشید و ماه و ستارگان و آتش و باد و درندگان و ...  ) را به عنوان معبود نپذیرد و بتواند با شناخت خدا و تلاش در جهت بندگی سالک طریق اله الله و واصل به کمال حقیقی گردد.

در اهمیت اخلاقهمین بس که خداوند هدف از خلقت جن و انس را در آیه 56 سوره ذاریات چنین بیان می فرماید « و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » و بعلاوه اینکه در عبارات متعدد و با عبارات مختلف به اهمیت اخلاق و بندگی اشاره فرموده است. نیز پیامبر اعظم ( ص ) هدف از بعثت خود را تکمیل اخلاق و مکارم و فضایل اخلاقی بیان فرموده است. «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

اما مراد از عبارت بندگی چیست ؟ طاعت خداوند چگونه تحقق پیدا می کند؟ مراد از بندگی رفتار و کردار و عقایدی است که مورد رضایت خداوند است و طاعت و بندگی زمانی صورت می گیرد که انسان از درون و برون صبغه الهی پیدا کند و انسان زمانی رنگ و بوی الهی پیدا می کند که با روح عبادات آشنا باشد که عمل به آنها موجب کمال و صفای باطن است.همانطور که انسانها از نظر جایگاه معنوی یکسان نیستند عبادات نیز ذو مراتب و ذو وجهین است. برای نمونه اولین قدم در عبادات طهارت است که مقدمه ورود به عبادات است. همانطور که اگر بهترین غذا ها در ظرف کثیف ریخته شود طبع انسان آن را پس می زند.

در عبادت هم اگر طهارت رعایت نشود آن عمل جز یک سری حرکات و الفاظ خشک و بی روح چیزی نخواهد بود و تاثیر چندانی در حرکت انسان به سمت کمال نخواهد داشت.

اما آیا طهارت به معنای فقط وضو داشتن هنگام عبادت است و یا اهداف دیگری در سایه این طهارت ظاهر مورد عنایت بوده است؟ پاسخ به این سوال سطح ارزشی ایدئولوژی ما را مشخص می نماید.

برخی تنها طهارت بدن و لباس را شرط کافی برای صحت عبادت دانسته و به این حداقل اکتفا کرده اند.

اما این طهارت ظاهر باید فتح بابی باشد برای طهارت فکر و ذهن از هر آنچه غیر خداست و در نهایت طهارت قلب که بالاترین درجه طهارت است. به همین منظور عارفان برای طهارت 4 طبقه ذکر می نمایند.

طبقه اول : پاکی تن و لباس از پلیدی ها، تا بدن به رکوع و سجود و ارکان نماز آراسته شود. این پاکی یک نیمه از ایمان است و در حدیث آمده است که بنای دین اسلام بر پایه نظافت است و این درجه پاکی مسلمانی است.

طبقه دوم : پاکی جوارح و اندام های تن ز گناه و معصیت؛ معاصی چون غیبت و دروغ و حرام و خیانت کردن و نگاه به نا محرم و .... تا به ادب آراسته شود و در همه کارها فرمانبردار گردد و این درجه ایمان و پارسایی است.

طبقه سوم : پاکی و طهارت ظاهر دل ز اخلاق پلیدی چون حسد و کبر و ریا و طمع و دشمنی و .... تا به اخلاق پسندیده تواضع و قناعت و توبه و صبر و خوف و رجا و محبت و .... آراسته می گردد. این درجه ایمان متقیان است. و پاکی از اخلاق مذموم یک نیمه از ایمان است.

طبقه چهارم : پاکی عمق جان و سر دل از هرچه جز حق – تعالی – است به مصداق آیه شریفه : « قل الله ثم ذرهم » . و منظور از این آیه این است که وقتی دل از غیر حق خالی باشد به حق تعالی مشغول و مستغرق می شود. و این نهایت درجه ایمان صدیقان است. و پاکی از غیر حق یک نیمه ایمان است. و تا دل از غیر حق پاک نشود به ذکر حق تعالی آراسته نمیگردد.

بیگانه شو جمال پری طلعتان طلب                          جاروب کن خانه سپس میهمان طلب

« الهی هب لی کمالَ الانقطاعِ اِلیک و اَنِراَبصارَ قلوبِنا بضیاءِ نظرِها اِلیکَ حتی تَخرِق ابصارَالقلوبِ حجبَ النورِ و تَصلُ الی معدنِ العظمۀ و تصیرَ ارواحُنا مُعلقةً بعزِ قُدسِکَ ».

اَقل عباد الرحمن – مهدی سعیدی

ادامه دارد ....

انتهای پیام/