1393-10-08 20:05
1467
0
8136

ناطق نوری کجای تاریخ ایستاده است ؟ / نگاهی به مواضع ناطق در دو فتنه 78 و 88

مطلب ذیل نگاهی کوتاه و اجمالی به مواضع متفاوت یکی از خواص (حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری ) در دو فتنه مشابه سالهای 78 و 88 دارد.

به گزارش گلستان ما ، دو فتنه ای که هر یک به شیوه ای نظام اسلامی را مورد تهدید قرار داده بودند. نگاه متفاوت ایشان و در مواجهه با این دو حادثه مهم موجب شد تا نوشتاری پند آموز به نگارش دراید که امید است گوشه ی از حقیقت  این وقایع را برای خوانندگان عزیز تبیین نماید.

نگاهی به مواضع جناب آقای ناطق نوری در دو فتنه  78 و 88

خداحافظی«سلام» از دنیای جراید سلامی شد بر آغاز فتنه 78 ، این روزنامه در اقدامی غیر حرفه ای نامه ی محرمانه ای را منتشر نمود . بلافاصله پس از این اقدام ، روزنامه مذکور به دستور مرجعی قانونی توقیف گردید تا در دادگاه صالحه به اتهامات آن رسیدگی گردد. برخی از اصلاح طلبان در مقام اعتراض به تکاپو افتادند و هیاهویی را ایجاد نمودند و بر سر این موضوع و بر اقدام قانونی یکی از نهادهای قانونی کشور یعنی قوه قضائیه اعتراض نمودند. دیده می شود که جناب آقای ناطق نوری در کلامی واضح و بدون ابهام می گوید:

» بحث این بود که روزنامه سلام از دیدگاه قوه قضائیه تخلفی کرده است، سؤال و ابهامات هم همین‌جا است ، بالاخره باید از این آقایان اصلاح‌طلب و قانون‌گرا سؤال کرد که مگر شما نمی‌گویید که باید قانونی عمل کرد، مگر شما نمی‌گویید که کسی در کار دیگری دخالت نکند؟ قوه قضائیه به یک جمع‌بندی رسیده و دارد عمل می‌کند....«

وی ضمن نگرانی از وقایع اتفاق افتاده و کوتاهی صورت گرفته بیان می کند:

معتقدم این جریان هدایت شده بود، برای همین من آرام نگرفتم و با این که در این زمینه مسئولیتی نداشتم، دائماً جاهای مختلف از دفتر خودم در مجلس تلفن می‌زدم. حراست خود را هم به صحنه‌ تظاهرات فرستاده بودم تا به من خبر دهند.

با آقای ذوالقدر و آقای رحیم صفوی فرمانده محترم سپاه نیز پی‌‌درپی تماس می‌گرفتم و آنها هم می‌گفتند هنوز به ما دستور داده نشده و علت دارد که دستور داده نشده،

» من به ‌لحاظ این‌که شم امنیتی داشته و کار امنیتی کرده بودم، احساس می‌کردم پشت‌صحنه دست‌هایی است که اینها را می‌گرداند و به‌طور جدی به این موضوع یقین داشتم. در همان روزها قبل از آن که حتی کسی دستگیر و بازجویی شود، یا مثل الآن یک خرده شفاف شود، گفتم که ماجرا زیر سر نیروهای به‌اصطلاح ملی ــ مذهبی است. «

وی درادامه حتی از برخورد تند و آتشین خود با مسئولانی سخن می گوید که بزعم ایشان اطلاعات و آماری نادرست را ارئه می نمودند:

جلسه‌ای در حضور مقام معظم رهبری از سران سه قوه، فرماندهان نظامی سپاه، وزیر اطلاعات، وزیر کشور و تا آنجا که من یادم است، دبیر شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد.

مقام معظم رهبری از وزیر کشور سؤال کردند (نزدیک غروب بود): «اوضاع چه‌خبر است؟» گفت: «حاج آقا، تظاهرات و ناآرامی‌ها را جمع کردند و بر همه‌چیز مسلط هستیم» من چون خودم از بعدازظهر قضایا را تعقیب می‌کردم، خیلی عصبانی بودم، بین حرف پریدم و با تندی گفتم: «آقا، ایشان گزارش بی‌ربطی می‌دهند، این‌طور نیست. همین الآن در میدان بخارایی، سپاه درگیری دارد. اینها را آقای صفوی بفرمایند. آقای رحیم صفوی گفت: «درست است» جالب‌تر از همه این که خود آقا فرمود: «تنها در میدان بخارایی نیست، شهر ری هم الآن آشوب است،» یعنی خود آقا از همه‌ ما بیش‌تر، خبر داشت.

من همان‌جا گفتم: «آقا، بنده اعتقاد دارم نهضت آزادی و این نیروها پشت‌پرده‌ این جریان هستند و اگر ما بخواهیم این آشوب و شورش را بخوابانیم، به‌نظر من باید سران اینها را دستگیر کرده، عده‌ای را که در صحنه آشوب کردند هم به‌سرعت محاکمه کنیم. حتی اگر لازم باشد ــ دیدیم که اینها به‌هرحال بحران ایجاد کردند را هم به‌سرعت محاکمه کنیم و حتی اگر لازم باشد ــ آن‌ها را به سینه‌ دیوار بگذاریم. اگر قصد براندازی نظام را دارند و با اسلام محارب هستند، با آنها برخورد شود».

بعضی از مسئولان خیلی جا خوردند و گفتند: این نوع حرف زدن جلوی آقا؟! اما من ریشه‌ اغتشاش را در نهضت آزادی می‌دانم، این‌ها دنبال براندازی هستند و در کشور بحران ایجاد می‌کنند و بالاخره باید با آنها برخورد کرد، حکومت تعارف ندارد. در نهایت، با این ناآرامی‌ها خوب برخورد شد و بعضی‌ها را هم دستگیر کردند.

البته لطف خدا و حضور به‌موقع نیروی بسیجی، سپاه و مردم حزب‌اللهی بود که این جریان جمع شد، اما این به آن معنا نیست که بعد از آن ما دیگر با چنین بحران‌هایی برخورد نکنیم.»

سال 88 سالی که یکی از ماندگارترین واژه ها را در عرصه سیاسی جدید ایران پدید آورد ، با تمام تلخي ها و شيريني ها، خوبی ها و زشتی ها و بایدها و نبایدهایش گذشت. سالی که قرار بود تا در آن سرنوشت ریاست جمهور دهم بدست ملت قهرمان ایران رقم بخورد. سالی که آبستن حوادثی شد که علیرغم چهره خشنش معیار و شاخصی برای تمایز دوستان و دشمنان گردید.

آری انتخابات دهم به سرانجام رسید و ملت ایران همچون سال های گذشته در یکی از بزرگترین آزمونهای پس از انقلاب پیروز و سرافراز شد. دشمن از ادامه دشمنی های خود حتی در چهره و ترفند جدید نیز طرفی نبست. ترفندی که رمز آن «تقلب» بود. فتنه ای عظیم برپا که شعله های آن پایه های آهنین عمارت انقلاب را نشانه رفته بود. گر چه در پی این چالش کشور دچار لطمات و ضایعات متعددی شد اما این سنت الهی است که همواره موفقیت ها و پیشرفت ها را در گرو قبول خطرات و تحمل سختی ها قرار داده است.

یکی از ره آوردهای تاسف بار و تلخ حوادث این سال ریزش ها ، جدایی ها و نامهربانی هایی بود که بعضاً در صفوف یاران انقلاب رخ داد ، یکی از موارد ناراحت کننده آن زمان ، گرد قهری بود که بر چهره جناب آقای ناطق ریخته شد.

كانديدايي در مناظره تلویزونی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، فرزند جناب آقاي ناطق نوري را به فساد مالي متهم كرد ، و نحوه زندگي ايشان را مورد سوال قرار داد. هرچند توقع اين بود كه ياران قديم در واكنش به اين عمل ، كانديداي مد نظر را مورد سرزنش قرار دهند و به دلجویی ناطق برآیند اما در موقعيت سياسي حاكم بر جامعه آن روز ، و فضاي ملتهب ايجاد شده بعد از انتخابات كه كيان نظام اسلامي را نشانه رفته بود ، كمتر كسي در اين ميان توجهي به اين مساله نشان داد و شايد چندان آن را مهم  هم تلقی نکرد. هرچند رهبری با درایت انقلاب حضرت امام خامنه اي (مدظله العالی) در خطبه هاي نماز جمعه ی بعد از اين جريان، در سخناني فرمودند : « آقاي ناطق نوري هم از شخصيت هاي خدوم انقلاب است . ايشان هم خدمات زيادي كرده و در دلبستگي ايشان به اين نظام و انقلاب هيچ شكي نيست. » اين سخنان شايد مي توانست ، آبي بر آتش باشد و سبب رفع كدورت گردد ، اما گذشت زمان نشان داد اينگونه نشد. با اين اوصاف رضايت ايشان جلب نگرديد و گردش به طرف مقابل بيشتر و بيشتر شد . حادثه اي كه اتفاقا باب ميل گروه هاي مخالف شد تا :

1- باعث حذف سياسي نيروهاي موثر و با سابقه از جبهه مخالف گردند .

2- افرادي با سوابق ايشان كه سرمايه انساني براي نظام شمرده شده را به چهره سوخته مبدل سازند و علاقه مندان اين جبهه  شاهد افول معني دار برخی از بزرگان خود باشند كه چه به راحتي در مواجهه با برخوردهاي شخصي دگرگون مي شوند.

3- در اين فرصت حاصل شده مدام بر طبل تفرقه و از هم پاشيدگي جبهه اصولگرايان بكوبند تا صداي ترك هاي عمق يافته كه سراسر ديوار اصلاحات را فراگرفته كسي نشنود.

4- ترميم چهره مخدوش شده اصلاحات و كسب اعتبار به واسطه نيروهاي اصولگرايان

بر كسي پوشيده نيست كه جناب آقاي ناطق از بدو شكل گيري نهضت كنار ياران امام خميني ( ره ) و بعد از امام راحل نيز همراه با امام خامنه اي(مدظله العالی) در اكثر صحنه هاي انقلاب حضوري موثر و فعال داشتند و تا قبل از فتنه 88 صراحت و شفافيت در دفاع از نظام و آرمان هاي انقلاب اسلامي در مواضع و سخنانشان مشهود و ملموس بود. نمونه بارز آن هم در جریان فتنه 78 و حوادث پشت پرده آن متبلور است.

اما در جریان فتنه 88 و پس از دلخوری ایجاد شده ایشان نسبت به اصل موضوع فتنه سکوت اختیار و از بيان موضع صريح و شفاف اجتناب نمودند و گرچه کشور در آتش ملتهبی که توسط دشمنان خارجی و داخلی می سوخت خارج از گود نظاره گر حمله فتنه گران و آشوب طلبان عليه نظام اسلامي شدند. با شناختي كه از ايشان بود انتظار مي رفت در صورت محق بودن نيز از حق خودشان مي گذشتند و بر حق نظام تاكيد مي كردند، همانند ديگر علاقه مندان به نظام اسلامي كه همراه با امامشان در برابر فتنه گران سينه سپر نمودند و خواب دشمنانشان را پريشان كردند.

بهانه جویان و گوشه نشینان جنگ جمل که در هنگام فراخوان برای مقابله با دشمن بهانه آوردند که حضرت علی(ع) خطاب به آنان فرمودند: لم ینصروا الحق و لم یخذلوا الباطل. حق را یاری نکردند و باطل را خوار ننمودند، یعنی از هر دو جهت مقصرند.

جرياني كه خواسته يا ناخواسته در فتنه 78 بي مهابا برچهره نظام تاختند در فتنه 88 نيز به هدايت و همراهي آشوبگران پرداختند برخي از آنان نيز ملازم سكوت گرديدند ، علي رغم اينكه واضح بود پشت پرده نمايش هر دو فتنه دشمنان قسم خورده نظام اردو زدند، لجوجانه و كوركورانه چشم بر واقعيتي كه يقين داشته درست بوده و به دفعات نيز به درستي آن معترف شدند بستند تا فرموده امام خميني (ره) كه حفظ نظام از اوجب واجبات است را نشنيده و دل خلف صالحش را بشكنند.

دكترين اصلاحات در تمام انتخابات دهه 80 به دليل سياست زدگي مفرط و عدم اقبال عمومي به رويه تند و دگماتيسم و عدم شفافيت در تبعيت از ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی و قانون اساسی با شكست پياپي رو به رو شدند. از اين رو تنها راه مقبوليت عام را اختفاء در پس چهره هاي مطرح اصولگرايان قلمداد مي كردند تا در فرصتي مناسب با جهشي سريع ، قدرت را به دست گيرند.

در انتخابات رياست جمهوري اخير علي رغم اينكه تنها كانديداي اصلاح طلب جناب آقاي عارف بود را كنار گذاشتند و به گزينه دکتر روحاني با وجود آگاهي از نزديكي فكري به جامعه روحانيت تن دادند تا بتوانند بخشي از بدنه سياسي خود را بازسازي كنند.

هرچند با اختلافات مبنايي و ماهوي و نگاهي كه برخي از اصلاح طلبان همانند آقای ابراهیم اصغر زاده به دولت دکتر روحاني بعنوان «رحم اجاره اي» دارند، عبور از روحاني را براي دور بعدي انتخابات كليد خواهند زد.

اما نکته ی که قابل ملاحظه است آقای احمد ناطق اخوي جناب آقاي ناطق نوری در خصوص رجوع اصلاح طلبان و حضور در انتخابات آتي چنان مي گويد : آنها (اصلاح طلبان) معتقد هستند كسي كه مي تواند انسجام ايجاد كند ايشان است، در رابطه با اين اظهار نظر دو موضوع قابل تامل است:

1- آيا اصلاح طلبان بر سر عقل آمده و از مواضع تند خود عدول كرده اند؟ که بعيد است !!

2- خدايي ناكرده از سال 88 به بعد ، رفتار و مواضع جناب ناطق چنان تغییر نموده كه فاصله اي را با ايشان احساس نمي كنند.

جناب آقاي ناطق از یاد نبریم کسانی که در کنار نظام اسلامی اعتبار كسب كرده اند، شناخته شدند، نباید وسيله ای براي بازگشت دوباره به حاكميت و حيات سياسي عده ای معلوم الحال باشند عده ای که بنابه اظهار برخي از خودشان مقابله با نظام را تنها با نفوذ در ساختار حاکمیتی ممکن می دانند. بدانیم که اين جريان به بخشي از مجموعه درون نظام براي احياي خود اميد بسته است و به دنبال روزنه هايي است كه با كمترين هزينه به بدنه حاكميت برگردد و چه مسيري بهتر از امثال شما. بجاست کلام  گوهر بار حضرت علی (ع) را سرلوحه عمل مان قرار دهیم که می فرمایند:« کن فی الفتنه کابن اللبون لا ظهر فیرکب ولا ضرع فیحلب . در فتنه ها همچون شتر دو ساله باش نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش دوشند».

سوالی كه ذهن را مشغول ميكند اين است كه برخي از چهره هاي شاخص اصلاحات بدون اظهار ندامت و پشيماني شعار زيباي وحدت سر مي دهند اما علیرغم این شعار زیبا ، قانون اساسي كه ميثاق ملي و محور یگانگی و یکپارچگی این ملتند، پايبند نبودند و با دشمنان و بيگانگان كه براي نابودي ايران اسلامي كمر همت بسته اند هم آوا شدند. با هزار افسوس و تاسف ، همین عده از همنشینی با شما ابراز رضایت نیز می کنند.

مطابق با نص صریح قرآن که تذکر را برای مومنین مفید دانسته به شما برادر گرامی یاد آور می شویم که شياطين مترصدند در بزنگاه ها و لحظات حساس و سرنوشت ساز با توجيهات و ايجاد شبهه باعث ترديد و دو دلي در مواضع حق دوستان و یاران حق گردند. یکی از مکرهای ایشان این است که باطل را به زیور حق بیالایند و باطل خود را با آن بپوشانند و سپس مردم را بسوی آن فرا خوانند و در تایید این معنا کلام نغز مولاي متقيان را آویزه گوشمان نماییم که مي فرمايد:

«هيچگاه باطل با چهره باطل خويش عرضه نمي شود بلكه لباس حق را بر آن مي پوشانند سپس بر مردم عرضه مي كنند. »

انتظار مي رود بصيرتي را كه رهبري معظم انقلاب شاخص و راهنماي راه ترسيم نموده اند كه بدون داشتن آن مسير حقيقي را گم كرده و به اشتباه مي افتيم ، هم اینک عصای راهتان گردد. دلخوري و تكدر به وجود آمده موجبات جدايي جنابعالي از خط اصيل انقلاب ، كه افرادي همچون مرحوم حبيب ا...عسگراولادي و حضرت آيت ا...مهدوي كني (ره) تا پایان عمر شریفشان به آن وفادار بودند ، را فراهم نسازد که رسم مردان الهی در بستر تاریخ و عرصه های حساس آن چنين بوده است.

انتظار یاران و دوستداران نظام و دلسوزان این امانت الهی این است که مواضع بعديتان همانند گذشته نسبت به ارزش هاي انقلاب اسلامي فاصله زيادي با مواضع حاميان فتنه داشته باشد و موجبات ریختن آب به آسیابشان نگردد. فرزندان راستین نظام یعنی همان کسانیکه در مواقع مختلف از ایثار مال و جان خود دریغ نورزیدند معتقدند که ناطق نوری خواهد ماند و شخصیتی چون ایشان هرگز از گلوي نازك حاميان و آتش افروزان فتنه فرو نخواهد رفت و دخل ایشان با محبوبيت ناطق سنگين نخواهد شد.

نویسنده : عباسعلی تیموری یانسری

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.