این شبکههای بهائی مدام به اعضای خود القا میکنند که همه باید خود را در انجام چنین آموزشهایی به کودکان، توانمند بدانند. درخواست اکید این برنامه تغییر نام «مربی» به «تسهیلگر» است، تا از جلب توجه به بار آموزشی و جنبه تأثیرگذاری بر ذهن کودکان، جلوگیری شود.
به گزارش گلستان ما، تقریبا یک قرن و نیم پیش بود که ایران مورد هجمه استعمارگرانی قرار گرفت که هدفشان این بود تا ایران را مانند دیگر کشورها را مطیع بی چون و چرای خود قرار دهند و اولین دعاوی بهائیت در ایران اظهار شد که مردم تحت مشقتهای ناشی از بیکفایتی پادشاهان قاجار، دست آویزی میطلبیدند تا امیدی باشد برای رفع ناملایمات اقتصدی فرهنگی و رسیدن به آرزوهای حود.
اکنون پس از یک قرنونیم پیگیری و کمک استعمارگران و استکبار جهانی به این فرقه، جمعیت پذیرندگان این ادعا در سراسر جهان حتی به ۳ درصد هم نمیرسد. همانطور که با بررسی تاریخ میتوان دریافت، در گذشته جوّ حاکم بر اکثریت جامعه بستری بود برای پذیرش یا تمسک به ادعاهایی مبنی بر نجات دادخواهان؛ که حتی با این وجود، هدف اولیه فرقه بهائیت یعنی تشکیل اجتماعی بزرگ، میسر نشد.
امروزه فرقه بهاییت با برگزاری لابیهای قدرت همراه بهره وری از برنامه ریزیها و سیاستگذاریهای دقیق، به این نتیجه رسیده که برای پیاده سازی مقصود خود در جامعه، نیاز بر تمرکز جذب اقشار خاص و دارای آمادگی بیشتر است تا مگر به وسیله تغییر نگاه اجتماعی یا افزایش جمعیتی قشری، کمکم بر شمار خود افزوده و راه را برای پیادهسازی تفکرات تشکیلاتی خود هموار سازد.
بهترین زمان برای آمادهسازی فرد و پذیرش باورها، سنین کودکی تا نهایتاً 10 سالگی برآورد شده که این امر لزوماً با آموختن اصول عقاید صورت نمیپذیرد بلکه مربیان، نگاه مورد نظر برای مدیریت، سبک زندگی و عملکرد مورد قبول خود را به کودک القا میکنند، یعنی بهائیت با به دست گرفتن برخی مهدکودکها و آموزشگاههایی که کودکان در آنجا حضور فعالی دارند، سبک زندگی و نگاه بهائی را در کودک نهادینه میکنند تا با بزرگ شدن و ورود آنها به عنوان جوانان به بدنه جامعه، تبدیل به جادهصافکنهای بهائیت شوند.
آموزشهای غیرمستقیم تشکیلاتی، تورهای بهائیت برای فرزندان تهدیدی جدی برای تغییر سبک زندگی کودک و به تبع آن والدین آنهاست.
در این آموزشها توصیه شده مربی شخصاً با کودکان، فضایی دو نفره ایجاد کرده و به هر فرد، جدای از دیگری دستورهایی ارائه دهد، چراکه مطرح شدن آنها در جمع ممکن است به سبب تفاوت نگرش افراد، حساسیتهایی ایجاد کرده و غرض تشکیلاتی لو برود.
در آموزشهای غیرمستقیم عمدتاً کودکان و حتی والدینشان از بهائی بودن مربی و محیط بیخبر بوده و اهداف بهائیت در قالبی آموزشی-اجتماعی دنبال میشود.
همانطور که لابهلای برنامه، بارها به آن اشاره میشود دغدغهی تشکیل این گروه، یا همان هدف از تشکیل این کلاسها، «تغییر اجتماع و نه یک حرکت نمادین» است و تأکید میشود اهداف اصلی همیشه مد نظر مربی قرار گیرد.
آنها برای نیل به این مقصود توصیه میکنند طرق مختلف را امتحان کرده و با ایجاد ارتباط مستمر و فعالانه برای بچهها، مفاهیم مورد نظر را برای آنها درونی سازند.
این اهداف هماکنون در مهدکودکهایی که هویت بهائیشان مخفی است یا در کارگاههای موسیقی، رقص، نقاشی و... این تشکیلات در حال پیادهسازی است.
قدم اول؛ تزویر
این شبکههای بهائی مدام به اعضای خود القا میکنند که همه باید خود را در انجام چنین آموزشهایی به کودکان، توانمند بدانند. درخواست اکید این برنامه تغییر نام «مربی» به «تسهیلگر» است، تا از جلب توجه به بار آموزشی و جنبه تأثیرگذاری بر ذهن کودکان، جلوگیری شود.
عمده مهدکودکهایی که توسط این تشکیلات مدیریت میشود، بینام و نشان و سردر هستند. کلاسهای آموزشی نظیر موسیقی و رقص نیز در منزل اشخاص یا مکانهای ثبتنشده برگزار میشوند، توصیه به ایجاد فضای مفرح، از جمله مواردی است که به شدت مورد تأکید واقع میشود.
قدم دوم؛تسلط ذهنی مربی تشکیلاتی بر ذهن کودک
در این برنامهها، شیوههای پلزنی به اندیشه و القای مقصود تشکیلات به آنان را آموزش داده و نهایتاً برای کاهش بار منفی عمل، اذعان میدارند، کودکان قادر به تشخیص اولویت ذهنی خود نبوده و آنچه بیشتر مورد علاقه میدانند، صرفاً چیزی است که بیشتر شنیدهاند.
در حین برنامه تأکید میشود که دلیل انتخاب کودکان، بالابودن ظرفیت آموزشپذیری آنها میباشد، این مسئله تهدیدی جدی برای تغییر سبک زندگی کودک و به تبع آن والدین آنهاست.
با توجه به ماهیت تشکیلاتی بهائیت، تمام دستآوردها باید ثبت شده تا به مراکز بالاتر گزارش شود. پس دستور به ثبت اتفاقات و برونداد عملیات، از طرف سازندگان برنامه مورد تأکید فراوان واقع شدهاست. بنابراین هویت کودکان، خانوادههایشان و مسائل مرتبط با آنها در اختیار مرکز تشکیلات در حیفای اسرائیل قرار میگیرد.
از دیگر راهکارهای تشکیلاتی که در این برنامه هم بارها به آن اشاره شده، ایجاد تعلق خاطر افراد به گروه با روشهای مختلف، از جمله ایجاد مشارکت برای کودکان است.
متأسفانه شاهد برخی سهلانگاریها از جانب مسئولان نسبت به برخورد آگاهانه و بهنگام در این زمینه بودهایم، لذا بر افراد ذیربط است که با بررسی لازم و توجه عمیق به حوزه مهدکودک و دبستان، مانع از گسترش و تسلط آموزههای انحرافی فرقههایی مانند بهائیت بر ذهن کودکان این مرز و بوم شوند.
گفتنی است برخی تحرکات این فرقه ضاله در گلستان مشاهده شده است.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد