در رویدادی کمسابقه که نشان از شکاف عمیقتر در بدنه اصلاحات دارد در جلسهی دورهای احزاب سیاسی با استاندار گلستان، شاهد غیبت معنادار صندلیهای خالی حامیان اصلاحطلب دولت چهاردهم بود.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»- داود خاندوزی؛ در جلسهی دورهای احزاب سیاسی با استاندار گلستان با غیبت برخی چهرههای اصلاحطلب هرماه بود و این ترک صندلی که بیش از یک کنارهگیری ساده به نظر میرسد، زنگ هشداری جدی برای دولت پزشکیان و آیندهی ائتلافهای سیاسی است و این اقدام مقایر با تاکیدات رهبر انقلاب اسلامی بر انسجام سیاسی و حمایت از دولت است.
در فرمایش اخیر رهبر انقلاب این کلام مستتر بود که هرچه بتوانیم اتحاد میان قوا و ملت را حفظ و تقویت کنیم، مردم حلاوت و شیرینی آن در زمینه خدمترسانی بهتر احساس میشود و این کلام اتمام حجتی بر کسانی بود که از روی احساس مطالبی را بیان میکردند و یا نسبت به مسائل کشور واکنش نشان میدادند.
با این وجود کارشناسان و فعالان سیاسی، دلایل متعددی را برای این قهر سیاسی برمیشمارند که یکی از این دلایل ضعف عملکرد وزرای دولت پزشکیان در مواجهه با چالشهای کلان کشوری است.
بهویژه معضلات لاینحل و فراگیر قطعی آب و برق که به یکی از اصلیترین نقاط انتقاد مردمی و بالطبع، نارضایتی حامیان تبدیل شده است.
از سوی دیگر، زمزمههایی از مسائل و حواشی پیرامون استاندار گلستان و انتصابات وی به گوش میرسد که گویا بذر نارضایتی را در دل این جریان کاشته است.
برخی معتقدند که این نارضایتیها ریشه در عدم مشورت یا نادیدهگرفتن نیروهای بومی و باتجربه دارد که منجر به دلسردی و در نهایت، کنارهگیری شده است.
اما ورای این دلایل ملموس، تاریخ سیاسی ایران حکایت از پدیدهای آشنا دارد: در بزنگاههای حساس سیاسی، برخی از افراد جریان اصلاحات تمایل عجیبی به قهر با صندوق یا خالی کردن عرصه خود از دولت مطبوع نشان میدهند.
این پدیده، که گویی یک سنت دیرینه است، در دولت روحانی نیز به وضوح مشاهده شد؛ جایی که برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب، دولت او را به جریان اصولگرا منتسب میکردند یا با این استدلال که دولت اصلاحات فقط دولت خاتمی است ، فاصلهی خود را با کابینه وقت حفظ میکردند.
این ترک صندلی و کنارهگیری از جایگاه سیاسی توسط برخی جریانات اصلاحطلب، در شرایطی رقم میخورد که استان و کشور در وضعیت حساس پساجنگ قرار دارند. .
شرایطی که در آن گمانهزنیها حاکی از تلاش دشمن برای ایجاد نارضایتی عمومی و شکاف بین حاکمیت و ملت است.
در چنین برههای، هرگونه اقدام که به تضعیف وحدت ملی و دلسردی مردم منجر شود، میتواند به مصداق بارز آب در آسیاب دشمن ریختن تلقی شود.
به نظر میرسد این غیبت، تنها یک خبر سیاسی محلی نیست؛ بلکه میتواند نشانهای از عمیقتر شدن بحران هویتی و عملکردی در جریان اصلاحات باشد که نیازمند بازنگری جدی در استراتژیها و رویکردهای آن است.
آیا این قهر، صرفاً یک اعتراض است یا آغاز فصلی جدید از انزوای سیاسی برای بخشی از اصلاحطلبان؟ زمان پاسخ خواهد داد.
انتهای خبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد