یکی از فرزندان آیتالله علوی گرگانی با بیان خاطرهای از خوش خلقی پدرش گفت: روی خوش حاج آقا به مرد یهودی باعث شد او نسبت به ایشان محبت پیدا کند و مسلمان شود.
به گزارش گلستان ما، مرحوم آیتاالله علویگرگانی در سال 1318 در نجف اشراف به دنیا آمدند و تا سن هفت سالگی در خدمت والد خود در نجف زندگی کردند و به دلیل درخواستی که استان گلستان و حوزه علمیه قم داشتند؛ مرحوم آیتالله سید سجاد به قم هجرت میکنند و در قم شروع به تدریس میکنند سپس گلستانیها از مرحوم آیتالله بروجردی درخواست میکنند که از آقا سید سجاد بخواهند به گرگان بیاید و ایشان بعد از حدود دو سال تدریس و تحصیل به همراه خانواده به گرگان میآیند.
مرحوم آیتالله علوی از آن زمان در خدمت پدرشان بودند و در سن 12 سالگی از گرگان به قم میروند و در نزد پدربزرگ مادری که از خاندان مرحوم شیخ ابوالفضل زاهدی و از بزرگان حوزه علمیه بودند سکونت میکنند و ادامه درسهای حوزه را از قم فراگرفتند.
این تحصیل ادامه پیدا کرد تا زمانی که از نظر بحث علمی در کلاسها حضور مییافت و یکی از جوانترین شاگردان آیتالله بروجردی در آن زمان به شمار میرفت و داستانهایی نیز در این باره نقل کردند و بعد از خدمت امام خمینی (ره)، مرحوم آیتالله داماد، مرحوم آیتالله گلپایگانی و دیگر علما استفاده کردند.
به واسطه شیرینی بیان در درس ایشان شاگردان زیادی شرکت میکردند و در مسجد اعظم افراد زیادی از علما و بزرگان حوزه در درس مکاسب و لمعه ایشان حضور داشتند.
یکی از فرزندان مرحوم آیتالله علویگرگانی میگوید: فرزندان پدربزرگم آقا سیدسجاد زنده به دنیا نمیآمدند برای همین یک روز به حرم حضرت علی (ع) در نجف توسل و نذر میکنند اگر خداوند متعال به آنها فرزندی داد او را سرباز اهلبیت (ع) تربیت کنند و خدای متعال به آن فرزندی عنایت میکنند و آن را علی (ع) نامگذاری میکنند ولی چون در روایات به انتخاب نام محمد برای فرزندان پسر نیز تاکید شده بود نام آن را محمد علی مینامند.
حجتالاسلام سید مهدی علویگرگانی ادامه میدهد: مرحوم حاج آقا در حوزه هم به تدریس و هم تبلیغ مشغول بودند و آیت الله حکیم به سبب این فعالیتها تعبیر ذوالریاستین یعنی هم در رزق و هم مبلغ هستید را برایشان بکار بردند و البته این سیره تا پایان عمر شریفشان ادامه داشت .
احترام ویژه برای پدر و مادر
وی؛ احترام به دیگران خصوصا پدر و مادر را از ویژگیهای بارز آیتالله خواند و گفت: ایشان نسبت به پدر و مادر احترام زیادی قائل بودند و این درخواست را از ماهم داشتند و از هرفرصتی سعی میکردند نصیحتهایی در این خصوص داشته باشند مثلا در ایام کرونا که موضوع تبلیغ کمرنگ شده بود حاج آقا در منزل برنامه تفسیر داشتند و در جلسات خانوادگی داستانهایی که نصیحت و پند و اندرز داشت را برای ما تعریف میکردند تا برای ما درس داشته باشد.
تا پایان در راه ولایت ایستاد
حجت الاسلام سیدمهدی علوی در رابطه با ولایتمداری آیتالله میگوید: آیتالله علوی همیشه همراه مقام معظم رهبری بودند و همیشه تاکید داشتند که باید پیرو رهبری باشیم و باید تمام چشم و نگاه ما به این بزرگوار باشد و طبق فرموده شان عمل کنیم و ایشان سکان دار انقلاب هستند.
مرحوم حاج آقا در مسائل مهمی که پیش میآمد از انتخابات تا راهپیماییها تا رفع و دفع فتنه حضور فعال داشتند و بیانیه میدادند و پس از فوت نیز در پیام مقام معظم رهبری مواضع ایشان مشخص بود.
لبخند هیچگاه از لبشان نمی افتاد!
حجتالاسلام سید محسن علوی گرگانی آخرین فرزند مرحوم آیتالله درباره صفات اخلاقی پدر گفت: با مهربانی و محبت با نوهها و فرزندان برخورد میکردند و خودش در سلام کردن به بچهها پیشقدم میشدند همیشه لبخند بر لب داشتند و گاهی شوخیهایی با نوهها داشتند.
احترام قائل شدن حتی برای کوچکترها
فرزند آیت الله ادامه میدهد: ایشان مقید بودند حتی جلوی فرزندان پای خود را دراز نکنند و این خاطره را هیچوقت فراموش نمیکنم که ایشان در اتاق مطالعه شأن مشغول مطالعه بودند و به سبب خستگی پاهای خود را دراز کرده بودند اما همین که من وارد شدم پاهایشان را جمع کردند، از ایشان خواهش کردم راحت باشند ولی گفتند نه محسن ما باید کاری کنیم که شما از ما الگوی درست را بگیرید.
من گاهی جلوی مادرم پای خود را دراز میکردم حاج آقا میگفتند: آقا محسن بلند شوید جلوی مادر زشت است که پای خود را دراز کنید به مسئله احترام به والدین تاکید داشتند و بیان میکردند فرزند همیشه باید پشت پدر و مادر راه برود و شاهد بودیم وقتی مادر بزرگ ما به منزل ما میآمدند احترام ویژهای برایشان قائل میشدند و کارهای مادرشان را خودشان انجام میدادند.
اخلاق خوش یهودی را مسلمان کرد!
حجتالاسلام سید محسن علوی با بیان خاطرهای از خوش خلقی آیتالله میگوید: حاج آقا قبل از انقلاب در مسیر کلاس به یهودی که در آن حوالی مغازهای داشت هر روز سلام میکرد که این روی خوش حاج آقا به مرد یهودی باعث شد او نسبت به حاج آقا محبت پیدا کند و مسلمان شود تا جایی که بعد از فوتش وصیت کرد خانهاش را در اختیار آقا قرار دهند تا بتواند برای امورات خیریه اقدام کند.
منبر را نباید رها کرد
او میگوید: مرحوم حاج آقا توسل و علاقه عمیقی به اهلبیت داشتند و و میگفتند باید از هر فرصتی برای بیان سیره اهلبیت و تبلیغ دین و سیره ائمه استفاده کنیم چرا که پیغمبر با آن عظمت منبر را رها نکردند ما که باشیم منبر را رها کنیم؟!
به همین خاطر ماه محرم و رمضان شاید تنها مرجع تقلیدی بود که روضه خوانی میکردند و اینها نکاتی است که برای طلاب و روحانیون ما و عموم مردم میتواند راهگشا باشد.
انتهای پیام
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد