یک فعال رسانه گفت: بعضی وقتها یک کار کوچک زمینه یک خدمت بزرگ میشود، یک افطار ساده خیابانی کنار مقبرههای شهدای گمنام شهر ضیافت مهماننوازی را دلچسب میکند.
به گزارش گلستان ما، بعضی وقتها یک کار کوچک زمینه یک خدمت بزرگ میشود، یک افطار ساده خیابانی کنار مقبرههای شهدای گمنام شهر زمینهای میشود که یک خانواده که بضاعت تهیه افطاری را ندارد یک شکم سیر غذا بخورد.
امروز برای من از همین روزها بود، خانوادهای را میشناسم که مومن هستند و روزهگیر، کار با پوشش و حجابش هم ندارم، اصلا لباس درخوری ندارند که بخواهند تفاخر کنند، و هرچه از این حرفها بزنم نمیتوانم عمق فقر و نداری این خانواده را تشریح کنم.
بهشون زنگ زدم که ببینم کجا هستند یک مقداری غذا و خوردنی برای افطار بهشون برسانم، زنگ زدم گفتم: «فاطمه کجایی خونهای عمو؟»
با خوشحالی زایدالوصفی گفت: «عمو افطاری دعوتم»
تعجب کردم آخه اینها در این شهر اینقدر شناخته شده نيستند که کسی افطار دعوتشان کند. پرسیدم: «کجا دعوتی عمو؟»
منتظر بودم جوابی بشنوم که بیشتر خوشحالم کند، حتما همسایهای، فامیلی قوم و خویشی آنها را دریافته و مهمانی برایشان ترتیب داده ... !
اما متأسفانه همه حدسیاتم غلط بود، اینجا مهماني مال شکم سیرهاست نه گرسنگان و ندارها، اینجا داراها برای همدیگه کلاس میگذارند نه برای گرسنگان که ندارند بخورند، بگذریم فاطمه همه چیز را گفت ...
او گفت که؛ «در جوار مزار شهدا سفره ساده افطاری بود ما هم دعوت شدیم و بدون اینکه ما را بشناسند کلی تحویلمان گرفتند و به لطف خدا، برای اولین بار در این ماه رمضان، یک شکم سیر غذا خوردیم و بانی آنرا دعا کردیم»
بیائیم برای رضای خدا، برای دل مولای درویشان و ندارها، امیرالمومنین علی (علیه السلام) که نان و خرما، بر دوش به خانه محرومان آذوقه میبُرد کار کنیم.
بیائیم سفره ساده افطاری پهن کنیم کنار خیابان، کنار مزار شهدا، داخل پارکها، هرجا فقیر و بیچاره بیشتر است. این بیشتر به دل علی (ع) مینشیند تا سفرههای چند متری و هزاران فیس و افاده.
یتیمنوازی کنیم، تمرین کنیم مثل علی (ع) باشیم، این حتماٌ برایمان بهتر است .
انتهای پیام
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد