حمیدرضا برقعی، شاعر
یاحبیب الباکین «ابتدای باران»
منِ شکسته، منِ بیقرار در اتوبوس
گریستم همه جاده را اتوبان را
نگاه خسته من تا به آسمان برسد
کشانده است به دنبال خویش باران را
خلاصه اینکه به قول رفیق شاعرمان «چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را»
همچنان باران
سیدمحمود رضوی، تهیهکننده
سلام علیکم
خوشا راهی که پایانش تو باشی
به عشق تو نفس میکشم
همهی عاشقها را بطلب آقا
انشاءالله جا نمونیم.
زهرا چخماقی، خبرنگار صدا وسیما
وارد خانهشان شدم دیدم تلویزیون در حال پخش مختار است لبخند زدم پرسیدم این سریال را دوست دارید با لبخند گفتند بله بله چهار بار تا کنون دیدهایم خیلی دوستش داریم..... خانوادهای عراقی که به تازگی یک جوان داده بود در راه حسین(ع).
حسین دهباشی، نویسنده و فعال رسانه
زخمهای عمیق ۸سال جنگ را کدام دیدوبازدید سیاسی، کدام پروتکل همکاری، کدام جشنواره هنری، کدام مبادله اقتصادی، کدام رایزنی فرهنگی، کدام برنامه تلویزیونی، کدام مسابقه ورزشی، میتوانست ذرهای جبران کند جز این میزبانی عظیم و سخاوتمندانه مردم مهربان عراق از عزیزان ما؟
میلاد عرفان پور، شاعر
در پیش، معاد و پشت سر، رنج معاش
مانده تل خاکستری از هرچه تلاش
ای عمرِ نفسبریده! قدر نفسی-
از کرب و بلا گذشته باشی، ای کاش!
حبیب احمدزاده، نویسنده
گروه کوچک چند نفره از زائران دانشگاهی و هنری متشکل از پرویز پرستویی و بچههای دانشجو و فارغالتحصیل دانشگاه هنر در راهپیمایی اربعین امسال. عکس در عمود ۲۵۴ راه نجف به کربلا گرفته شده است.
شادی یک خانواده عراقی از دریافت هدیههای فرهنگی همراه گروه
امروز در مسیر مشایه بین نجف و کربلا، حدود 150 جلد کتاب کودک سه زبانه(نذری پرپرک ) و چند ده سجاده برای کوچولوهای دبستانی معروف به «تین و زیتون» محصول دست بچههای جشنواره دانشآموزی به نشانه محبت بین کودکان دو کشور به دخترکان عراقی به دست پرویزخان پرستویی هدیه داده شد.
انشاءالله امشب به کربلا میرسیم.
حامد عسکری، شاعر
شب - داخلی: - امسال اربعین منو نمیبری؟ + حالا کو تا اربعین؟
- فضول نیستم اگه کو تا اربعین چرا با مسعود شب تاسوعا راجع بهش حرف میزدی؟ + ماشالا گوش نیست که راداره! - به من چه؟ خودت پای دیگ عربده میزدی؟
یکماه بعد.
-منو اربعین نمیبری!
+اوضاع دلار و پرواز و نمیبینی ترکیده معلوم نی خودمم برم! -حامد جان من گوشام پرز داره؟ + دور از جون -من که میدونم تو میری، منو اربعین نمیبری؟ پولشم خودم میدم اصن تو هم مهمون من؟ + نکشیمون پولدار! پولتو بذار جیبت، پولدار شده واسه من! - زمینی بریم خب
+اصلا حرفشو نزن من نیرو هوایی اربابم - بسکه تنبلین شما مردا!
صبح داخلی: - پاسامونو بذار دم دست برسونم به محمد ویزا بگیره!
+عاشقتم توله آهو - با همسر خرت درست صحبت کن... .
ویزا رسید، بلیت هم، روزی صدبار کولهاش را پر و خالی کرد، دلشورههای مادرانه هم که الی ماشاءالله: به راننده سرویس باران زنگ زدی؟ پلیکپیهاش رو کی کپی بگیره و... خلاصه دردسرتون نمیدم، این یکی دو روزه هی حلالم کنید لایک کردین، خلاصه اینکه ما هم امسال دو نفری رفتنی شدهایم، دعاگوی همه دوستان شناخته و ناشناخته هستیم.
سیدمرتضی فاطمی، مجری تلویزیون
آقابهروز(شعیبی کارگردان سینما و تلویزیون) در تمام مسیر به همه سپرد ازش عکس و فیلم منتشر نکنند ولی حیفم اومد لذت این همقدمی رو با شما به اشتراک نگذارم.
میثم مطیعی، مداح اهل بیت(ع)
اربعین/ با هر قدم، دوباره میتپد دلم/ به شوق دیدن حرم/ به یاد زینب... نشسته بر لب... سرود غم / هرکس زگوشهای آمده / اما شبیه یکدیگریم / دور از نژاد و رنگ و زبان/ گویا همه ز یک مادریم / با هر زبان، با هر نژاد، ما عاشقان حیدریم
محمدرضا زائری، کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی
پرویز پرستویی نازنین احساس کرده باید برود، خودش بیسر و صدا پاشده و رفته راهپیمایی اربعین- صاف و ساده و بیادعا- عکسی که حبیب احمدزاده گرفته او را در خوش و بش با دو روحانی هندی نشان میدهد. کاش با دخالتهای رسمی گل درشت به فضای پرشور پیادهروی اربعین رنگ و بوی حاکمیتی نمیدادیم!
عزتالله ضرغامی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما
برایش دعا کنید!
دعاگوی همه شما همراهان عزیزم هستم. دلم نیامد از کنار این دختر بچه گل، بیتفاوت بگذرم.از دستان کوچکش ظرف آب خنک را گرفتم. چشمان معصوم و پر از نیاز او به زائر حسین را فراموش نمیکنم.پدرش دست مرا گرفت و روی سر بچه کشید و گفت شما زائر حسینید. او مریض است. برایش دعا کنید!
***پی نوشت***
توی این مسیر زیاد یاد حضرت رقیه(س) میشود.
قربان پاهای کوچکش که وقتی خسته میشوی یاد او اشک را به پهنای صورتت میکشاند و نمیفهمی که خستگی چیست!
عمود 750
پروتکل
جوانهای یزدی با راهاندازی کمپین محیطزیستی «جای پای یار»، زبالههای مسیر نجف – کربلا را جمعآوری میکنند. آفرین! میگویند جای پای امام زمان(عج) را پاکسازی و تمیز میکنند. ساعتی را با آنان گذراندم. خیلی خوب بودند. جای این کمپینها در داخل کشور خودمان، در شهر و روستاها خالی است. دیشب رسیدیم. نایب الزیاره همهتون بودیم. سلام به آقا را در استوری براتون میگذارم.
*پی نوشت*
توی مسیر پیادهروی، همه خدمات مردمی است. خلاقیت بیداد میکند. هر طرف که میچرخی، یک کار جدید و ابتکاری میبینی! بنمایه همه آنان هم عشق و محبت و تشنگی کمک به دیگران است. الله اکبر!
در دوران انقلاب، بهویژه ماههای قبل و بعد از پیروزی، فضای ایران هم همینطوری بود.همه مشکلات ما، به دلیل دور شدن از فرهنگ آن روزهاست. پروتکلها بیچارهمان میکند!
*فرهیختگان
انتهاي پيام/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد