«من احساس میکنم این آخرین ملاقات من با امام بود،زیرا امام این بار با من دو بار معانقه کرده و دوباره مرا در آغوش کشیدند.»
حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون ها با قیافه زننده سر کار میاد...»
نام حاج ستار ابراهیمی نه تنها برای همدانیها بلکه برای نیروهای بعثی هم شناخته شده بود. وقتی شهید شد، رادیوی رسمی عراق، با شادمانی خبر شهادتش را اعلام کرد.
مهمانی بودیم؛ خانه پسرخاله. بچه های فامیل هم جعشان جمع بود و دنبال سوژه ای بودند برای خنده و خوش گذرانی...
از این جمهوری اسلامی که ثمره خون شهیدان است حمایت صادقانه کنید که بخدا قسم راه خودکفا شدن و از یوغ استعمار رها شدن، همین جمهوری اسلامی است.
شهید کاظمی خود را به بنیصدر رساند و با صدای بلند و با شجاعت تمام به او گفت: «تو دشمن امام خمینی هستی، اگر یک مو از سر امام کم شود، تو را تکهتکه میکنیم.»
استاد خلبان آمریکایی اش گفته بود: اگر روزی من در جنگ با اسدزاده روربرو شوم حتماً از مقابل او فرار می کنم.
معاون مشارکتهاي مردمي کميته امداد خوزستان گفت: بنابر وصيت سردار شهيد تقوي، همسر و فرزندان شهيد، منزل و زمين زراعي اين شهيد بزرگوار را وقف کردند.
جانباز 70 درصدی کلاله ای پس از تحمل مشکلات و جراحات ناشی از ترکشهای دوران دفاع مقدس، به یاران شهیدش پیوست.
سید ابراهیم حسینی در سن 19 سالگی در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.