شهید علی علیاننژاد از شهدای هشت سال دفاع مقدس است که به صورت داوطلبانه به جبهه رفت و مجروحیتش مانع رفتن به جبهه نشد.
فرزند شهیدان «طیبه صداقت» و «عوض شفاهی» گفت: چماقداران با شکستن درب منزل به خانه ما حملهور شدند و مادر باردار من را با ضرب گلوله به شهادت رساندند.
شهید دروهی از شهدای هشت سال دفاع مقدس است.شهید توصیهاش این بود که انقلاب را رها نکنید که انشااله این انقلاب برای مستضعفان منشا خیر و برکت است.
شهید رمضان خورشیدکلایی در خط مقدم عملیات رمضان جان به جان تسلیم کرد و به درجه رفیع شهادت نایل شد.
«برای روز مرد کلی فکر تو ذهنم بود و از قبل برنامه ریختم و با پولهایی که پس انداز کردم، گوشی مورد علاقه اش رو بگیرم. طبق محاسباتم روز مرد، او در سوریه بود و تصمیم گرفتم موقع برگشت از سوریه با یک دسته گل به استقبالش برم. اما قسمت نشد و حضرت زینب (س) خریدار همسرم شد.»
شهید وابستگی عجیبی به مادر خود داشت. همیشه در کارها حتی کارهای منزل کمک میکرد. مثلا وقتی مادرش میخواست نان بپزد لگن خمیر را روی سر میگذاشت و تا نزدیک تنور میبرد و مادرش نان را به تنور میچسباند و او نان را میبرد.
مادر شهید« جعفر دیدگاه» نقل میکند: «روزی که جعفر میخواست به جبهه برود به من گفت: مادرجان شهادت روزی من است».
همرزم شهید نزیقی نقل میکند: «در شب عملیات، عادل حنا خریده بود دلیلش را از او پرسیدم در جوابم گفت: «امشب شب دامادی من است.»
شهید جرجانی در وصیتش نوشت: از تو میخواهم با خواندن قرآن به کشفیات درونی برسی، چون خواندن روزانه قرآن باعث خودسازی میشود.
قسمتی از زندگی نامه شهید خداقلی رجبلو فرزند دوستعلی را مطالعه می کنید.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.