مادر شهید خانمحمدی نقل میکند: «پسرم بسیار خانواده دوست بود، نماز خود را هرگز ترک نمیکرد، اگر کسی به کمک نیاز داشت همیشه پیشقدم بود.»
خواهر شهید علیرضا هزارجریبی نقل میکند: «از برادرم خواستم جبهه نرود، ولی علیرضا در جوابم گفت: صبور باش خداوند با صابرین است.»
شهید «غفور رضوی» پسر نانوایی بود که وقتی دشمن به این مرز و بوم حمله کرد به ندای امام انقلاب لبیک گفت و راهی جبهههای حق شد و باخدا معامله کرد.
شهید اسفندیار خادملو در بخشی از وصیتنامه خود آورده است: شیطانهای بزرگ بیرونی و درونی در کمین شما هستند. هوشیار و بیدار باشید.
همسر شهید محمدعلی خالقنیا نقل میکند؛ «همسرم با وجود مجروحیت همچنان اصرار داشت که به جبهه برود. او به جبهه رفت و به شهادت رسید.»
شهید «محمد ظاهرسارلی» از همان دوران کودکی برای نماز اهمیت خاصی قائل میشد و اقامه آن را مایه آرامش روح و جسم میدانست.
شهید ابوالقاسم خوشمهر در وصیتنامهاش نوشت: هرکس برای خودش اعمال جمع میکند و من برای ادامه راه شهیدان که پرچم آنها به زمین مانده است میروم.
همرزم شهید «سیدحسین حسینی لمسکی» نقل میکند: «یکی از صحبتهایی که بارها از او شنیدم این بود که نباید امام عزیز را تنها بگذاریم.»
برادر شهید منتظری میگوید: شهید شعبانعلی منتظری به قدری غرق در جنگ بود که تکیه کلامش این بود اگر شهید نشوم خدا حق من را نداده است.
پدر شهید "ابوالحسن لیاقی" نقل میکند: «پسرم میگفت: ما بارها در جبهه شاهد امدادهای غیبی از طرف خداوند بودیم. یک روز یکی از همین معجزهها جان ما را نجات داد.»
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.