همسرم شهید صفر سبحانیبزی گفت: همسرم آرزو داشت تا سرباز امام خمینی باشد به همین دلیل یک روز بیخبر از ما عازم جبهههای جنگ شد و بعد نامه از او به دستمان رسید.
شهید «ولی الله استرآبادی» در وصیتنامهاش نوشت: پیام خون مرا همراه با عمل به مسائل شرعی و اسلامی به همه برسانید.
مادر شهید شیرمحمدلی، نقل میکند؛ یکی از همرزمان پسرم از او خواسته بود تا از جبهه فرار کند؛ ولی محمدم در جوابش گفته بود: من اصلاً این کار را نمیکنم.
شهید عبدالغفور قرهمشکغراوی از غیورمردان شهر کلاله است که در مقابله با اشرار بر اثر واژگونی ماشین به شهادت رسید.
گویا به او الهام شده بود که دیگر برگشتنی در کار نیست. ما هم تا سر جاده روستا دنبال او رفتیم صورتش را بوسیدم، کاظم رفت و شهید شد.
شهید احمد فدایی از شهدای هشت سال دفاع مقدس بود که پیکرش به دلیل صعبالعبور بودن منطقه چهار سال در منطقه به جا ماند.
شهید «علیرضا خدامی» به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و پس از رشادتهای فراوان در شلمچه به فیض شهادت نایل گشت.
شهید عبدالله رسولی وقتی به سن خدمت سربازی رسید وارد خدمت مقدس سربازی شد.
شهید قربانعلی ساوری پیش از شهادت به همسایه خود عنوان کرده بود که یک ماه دیگر من را در خیابان تشییع میکنند و شما با اسپند از من استقبال میکنید و این اتفاق هم افتاد.
شهید فرهاد صفری علاوه بر فعالیتهای رزمی و حضور در جبهههای حق علیه باطل در امور سیلزدگان خوزستان، زابل و زلزله شمال نقش مهمی ایفا کرد.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.