علی منصوریرضی مدیرمسئول هفتهنامه «گلستانمهر» در یادداشتی با عنوان «بردگی برهنگی، بندگی غرب» نوشت: دنیای پر زرق وبرق در منظر آدمی خودنمایی دارد اگر انسان بدون ارزیابی شیفته آن شود نتیجهای جز تحقیر، برای انسانها نخواهد داشت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما» خواهرم وبرادرم دنیای غرب منافعش را برپایه شهوت قرار داده است؛ شهوت قدرت، شهوت ثروت، شهوت جنسی و بیعفتی؛ آزادی انسان در نگاه غرب یعنی انسان در اسارت دنیای لیبرالیسم، در لیبرالیسم فرهنگی، فردگرایی آنچنان بر ذهن و ضمیر و زندگی انسان مدرن سیطره پیدا کرده است که مرزهای حریم عمومی و خصوصی را درنوردیده است.
از منظر چنین انسانی حتی نوع پوشش در ملأ عام نیز تابع هیچ قانون و قاعدهای نیست و صرفا این میل و گرایش فردی اوست. استاد شهید مطهری )) دنیای لیبرالیسم پازل حکومت خود را برپایه شهوت به معنای عام آن قرار داده است و دنیا را میدان مسابقه برای بلعیدن میداند و غرب با هژمونی قلدرمابانه؛ خود را مستحق واقعی آن میداند.
و نقطه آغازین انحراف انسان و خارج شدن او از مدار انسانیت؛ تابع تمایلات انسان به نفسانیات او ست، هر چند که در اوج مادیات باشد.
امام خمینی(ره) دراین باره میفرماید: «انسان مطیع شهوات و مقهور نفس امّاره، بنده فرمانبر آنهاست و هر چه آنها امر کنند با کمال خضوع اطاعت کند و در پیشگاه آنها عبد خاضع و بنده مطیع گردد تا کار به جایی رسد که اطاعت آنها را مقدم دارد بر اطاعت خالق سماوات و ارض و بندگی آنها را برگزیند».
خواهر وبرادر ارزشمند، پاسخ منطقی به سه پرسش ذیل میتواند نگاه حقیقی را در برابر دیگان ما بگشاید.
سوال اول: آیا نظام خلقت برمدار برهنگی است، یا علم و دانش ومعرفت؟
سوال دوم: چگونه میتوان اصالت فرهنگی یک ملت را از آنان گرفت؟
سوال سوم: چرا حاکمان غرب به این اندازه برای آزادی بیقید وشرط زندگی ما اهتمام دارند؟ اما برای عدالت اجتماعی انسانها هیچ اهتمامی ندارند؟ پاسخ به آنها را به اندیشه خلاقانه شما واگذار مینمایم.
اما آنچه از پژوهشها وتحقیقات منصفانه اندیشمندان غربی بدست آمده؛ آزادی برهنگی، یعنی خواسته یا ناخواسته، پذیرش بردگی وحقارت فرهنگی است!
دشمنان کشور تعجیل برای رسیدن به هدفهای خود ندارند. آرام آرام قدم بر میدارند، اول با عنوان آزادی بیقید وشرط، گام بعدی سیاه نمایی از داشتهها و میراث ارزشمند گذشته؛ گام سوم برهنگی فرهنگی تا بتوانند با نفوذفرهنگی سرباز گیری در راستای منافع خود نمایند.
قرآن در این باره خطاب پیامبر ومسلمانان میفرماید: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی و از آیین آنان، پیروی کنی. دشمنان انسانیت برای نابودی فکری وفرهنگی واستقلال وآزادی حقیقی حد یقفی نمیشناسد آنان به کمتر از نابودی همه ارزشهای معنوی و الهیمان راضی نمیشوند.
کریستین آندرسن داستانی دارد به این مضمون که؛ دو خیاط به شهری وارد شدند و پادشاه را فریفتند که ما در فن خیاطی استادیم وبهترین لباسها را که برازندهٔ قامت بزرگان باشد، میدوزیم اما از همه مهمتر، هنر ما این است که میتوانیم لباسی برای پادشاه بدوزیم که فقط حلال زادهها قادر به دیدن آن باشند. آنان در کارگاه به دروغ مشغول دوختن شدن وبه دستور پادشاه مقادیر هنگفتی طلا و نقره در اختیار دو خیاط گذاشتند تا لباسی با همان خاصیت سحر آمیز بدوزند. روزی پادشاه نخست وزیر را برای دیدن لباس نیمه کاره فرستاد اما صدراعظم هر چه نگاه کرد چیزی ندید. از ترس آن که مبادا دیگران بگویند که او حلال زاده نیست، با جدیت تمام زبان به تعریف از لباس و تمجید از هنر خیاطان گشود وهمه وزرا به دلیل ترس از تهمت حرام زادگی به تأیید کار خیاطان وتوصیف لباس بر یکدیگر سبقت میگرفتند.
بالاخره نوبت به پادشاه رسید و او به خیاط خانهٔ سلطنتی رفت تا لباس زربفت عجیب خود را به تن کند. البته چیزی ندید و پیش خود گفت معلوم میشود که من در میان این همه حلال زاده نیستم. پس در کمال دیر باوری و ناراحتی، ناچار به تعریف وجود لباس و زیبایی و ظرافت آن پرداخت. سرانجام، قرار شد جشنی عظیم در شهر به پا شود تا پادشاه جامهٔ تازه را بپوشد و خلایق همه او را در آن لباس ببینند. مردم به عادت معمول در دو سمت خیابان ایستادند و پادشاه لخت با آداب تمام، با آرامش و وقار از برابر آنها عبور میکرد و مردم نیز با آن که هیچ کدامشان لباس بر تن پادشاه نمیدیدند، از ترس تهمت بدنامی، غریو شادی سر داده بودند و لباس جدید را به پادشاه تبریک میگفتند. ناگاه کودکی از میان مردم فریاد زد: «این که لباس به تن ندارد؛ این چرا لخت است؟ هر چه مادر بیچارهاش سعی کرد او را از تکرار این حرف منصرف کند، نتوانست.
کودک دوباره به سماجت گفت « چراپادشاه برهنه است؟» کم کم یکی دوبچهٔ دیگر نیز همین حرف را تکرار کردند و بعضی از تماشاچیان با تردید این حرف را برای هم نقل کردند و دیری نگذشت که جمعیت یک پارچه فریاد زد «چرا پادشاه برهنه است؟» برخی در کشور به خاطر اینکه بگویند فلان شخص روشنفکر است در مورد حجاب چیزی را بیان میکنند که مطلوب غرب است؛ یعنی سربازان بیمزد و مواجب تمدن دروغین استعمارند.
خواهر وبرادر غیور ایران اسلامی؛ لباس وپوشش محافظ است و اولین مانع در مقابل تعرض ناپاکیها است واز سوی دیگر نماد فرهنگ یک ملت است و از سوی دیگر، نوع پوشش بیانگرچگونه اندیشیدن فرد است که او ازچه فرهنگی پیروی میکند لذا کسی که میگوید حجاب محدودیت است، آگاه به فرجام شوم آن نیست. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند: (( بنده نظر قاطع خودم را در این مورد عرض میکنم… از لحاظ شرعی، حجاب یک حکم مسلّم شرعی است… این چیزی است که از آن صرفنظر نمیشود کرد. مردم ما مسلمانند، مقیّدند، متعبّدند، بانوان ما متعبّدند، باید رعایت کنند این را؛ حکم شرع است. یک نگاه، نگاه قانونی است؛ قانون واجبالاطاعه است و در این زمینه، حکم قانونی وجود دارد؛ رعایت حکم قانون برای همه واجب است. چه آن کسانی که به شرع معتقدند، چه حتّی آن کسانی که به شرع هم معتقد نیستند، قانون را بایستی رعایت کنند. » ۱۴۰۳/۰۱/۱۵
آخرین کلام اینکه؛ بزرگترین سرمایه انسانی حفظ کرامت او است که تضمین کننده سعادت انسان است وپوشش براساس حکم عقلی وشرعی مصونیت آفرین است.
انتهای خبر
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد