معاون صدای صدا و سیمای گلستان گفت: مدیران ارشد نهادهای فرهنگی و هنری در استان گلستان باید بیشتر با هم تعامل داشته باشند تا موسیقی ایرانی و مقامی جانی دوباره بگیرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، در تقویم ایران اسلامی، ۶ بهمن ماه به عنوان روز بزرگداشت صفیالدین ارموی و روز آواها و نواهای ایرانی نامگذاری شده است. به پاسداشت این روز، با مجتبی طالبی به گفتگو نشستیم.
مجتبی طالبی، چهرهٔ هنر انقلاب سال ۱۴۰۱ که در سال ۱۴۰۲ مدیر دفتر شعر و موسیقی و سرود صدا و سیمای گلستان بود و امروز با عنوان معاون صدای گلستان ایفای نقش میکند.
وی مدرس دانشگاه است و در زمینهٔ مباحث فلسفی و هنری، پژوهشهای مختلفی را در قالب کتاب و مقاله چاپ و منتشر کرده است. «موسیقی و معنا از منظر علامه جعفری»، «موسیقی متعالی»، «هنر از دیدگاه ملاصدرا»، «فلسفه برای هنر» از جمله مقالاتی است که این هنرمند گلستانی در مجامع مختلف علمی و هنری ارائه داده است.
«گلستان ما»: با سلام و تبریک ایام، امروز ششم بهمن ماه روز بزرگداشت صفیالدین اورموی و روز آواها و نواهای ایرانی است. در مورد این شخصیت و این روز ملی بگویید.
طالبی: به نام خدا. قرن هفتم هجری، قرن ظهور هنرمندان بزرگی در جای جای ایران اسلامی است که یکی از آنها، «صفیالدین عبدالمؤمن بن ابیالمفاخریوسف بن فاخر اُرمَوی» است.
او را با عنوان خوشنویسی برجسته و موسیقی دانی متبحر در عمل و نظر میشناسیم.
ممکن است پیش از صفی الدین ارموی، افراد بسیاری بوده مقام استادی در نوازندگی داشتند، اما کمتر افرادی را میشناسیم که هم به لحاظ تئوری و هم به لحاظ عملی، مانند صفی الدین ارموی باشد.
البته چهرهٔ ماندگار این وادی، پیش از صفی الدین، قطعا جناب «فارابی» است که کتاب الموسیقی الکبیر را نوشت و چنان در فلسفه و حکمت تبحر داشت که او را معلم ثانی نامیدهاند. (معلم اول ارسطو و معلم ثالث میرداماد استرآبادی است) اما فارابی را بیشتر با نام حکمت و فلسفه میشناسیم اگر چه کار او در موسیقی نظری، عظمتی داشته که تا امروز از او یاد میشود.
اما قطعا صفی الدین ارموی، سرسلسلهٔ نسلی از هنرمندان موسیقی بوده که نظری و عملی، موسیقی ایرانی روزگار خویش را متعالی کرده است آنچنانکه از آن دوران با عنوان «مهمترین دوره در تاریخ موسیقی ایرانی و عربی» یاد شده است.
او هم به تربیت شاگرد پرداخته، هم مبدع ساز بوده، هم آهنگسازی کرده و هم نوازندهٔ قابلی بوده و هم فهم فلسفی و ریاضی و علمی از موسیقی داشته است.
الأدوار فی الموسیقی، الرساله الشرفیه و رسائل دیگر او، منبع الهامی بوده برای هنرمندان دوران پس از خود.
البته ما فهم زیادی از قطعات و نغمههای او نداریم زیرا مانند این روزگار، وسیله ضبط و ثبتی در کار نبوده است و نت نویسیهای آن دوران نیز، زبان خاصی داشته که با وجود تلاش محققانی چون استاد محمد رضا درویشی و دیگران، هنوز نتوانستهایم آن طور که حقیقت است، به آن نغمهها رسیده و آنها را بازخوانی کنیم.
اگر چه زحمت محققان و هنرمندان در این حوزه قابل تقدیر و ستایش است.
این روز، با نام مبارک (آواها و نغمههای ایرانی) میتواند بهانهای باشد برای اینکه به این موضوع، عالمانهتر نگریسته و از سر علاقه به فرهنگ و میراث عظیم موسیقی ایرانی، دربارهاش سخن بگوییم.
«گلستان ما»: برخی معتقدند که موسیقیهای سنتی غنای بیشتری دارد و هر چه جلوتر میرویم سبک موسیقی جدید از لحاظ پرداختن به ارزشها کمرنگ است، و نتوانستند ارزشهای اسلامی را آنگونه که باید به نسل جوان منتقل کنند. نظرتان در این باره چیست؟
طالبی: سوال شما ظاهرا یک سوال است اما در باطن دهها پرسش است!
اجمالا باید گفت؛ موسیقی آئینهٔ تمامنمای فرهنگ و هویت ایرانی است و ایران اسلامی، هیچگاه خالی از آواها و نغمهها نبوده است.
ایران، پیش از ظهور اسلام هم موسیقی داشته است و چنانکه مشهور است، باربد و نکیسا نمونههای آن فرهنگ و تمدناند که البته اطلاعات ما در مورد آنها و نغمات آنها هم اندک است اما اقوال بسیاری در مورد آنان و نامهای نغماتشان وجود دارد که مایهٔ شگفتی است.
اینکه به تعداد روزهای سال، نغمه خلق شده باشد و مردم هر روز را به نغمهای بشناسند، کار کمی نیست و البته خبر از غنای فرهنگی و هنر ی ما در زمینهٔ موسقی دارد.
پس از ظهور اسلام، باز هم ایرانیها در موسیقی پیشتاز بودند.
این نکته را اضافه کنم که اسلام با موسیقی مخالف نیست. اسلام با فحشاء، قول باطل، قولالزور، غنا و لهو و لعب مخالف است و همین موضوع نشان میدهد که در فرهنگ اسلامی برای موسیقی برنامهٔ جامعی وجود دارد و برای انواع موسیقی مرزهای ساختاری و محتوایی معین کرده است که میتواند باعث تعالی موسیقی شود.
ما قدری احساساتی و بعضا سیاسی و عموما غیرعالمانه در این موضوع وارد شدهایم و فراموش کردهایم که صوت قرآن، نغمهٔ تعزیه، نواهای حماسی و رجزخوانی، حماسه سرایی و حماسه خوانی چه نقشی در حفظ میراث موسیقایی ما داشته است به حدی که به جرئت میتوان گفت؛ اگر هنری مثل تعزیه نبود، معلوم نبود انحطاط فرهنگی و غربزدگی حاکمان ۴۰۰ سالهٔ اخیر چه بلایی سر آواز ایرانی آورده بودند.
یک قلمش دوران پهلوی دوم است که ابتذال موسیقی به حدی رسیده بود که داد از نفیر هنرمندان موسیقی آن روزگار بلند کرده و بسیاری از هنرمندان موسیقی فاخر ایرانی آن روزگار، در جبههٔ مقابل پهلوی بودند.
البته بماند اینکه برخی از همین هنرمندان در دهههای بعد، نتوانستند علم را بر سیاست امیر کنند و نتوانستند بر احساسات خود غلبه کنند و متاسفانه مدتی در فضای عمومی جامعه التهاب ایجاد شد و بخشی از مردم که ولی نعمت هنرمندان و حاکمان هستند، از هنر برخی از هنرمندان بزرگ محروم شدند. اما باید گفت همیشه همراه با ریزشها، رویشهایی وجود دارد که باید به آنها فرصت داد تا شکوفا شوند.
در پاسخ به سوال شما باید بگویم؛ قطعا موسیقی ایرانی (چه با کلام و چه بیکلام) آنجا که ریشه در غمها و شادیها و عواطف و احساسات و تفکر و معرفت و فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی دارد، متعالی و قابل عرضه به جهان است و اساسا زبان موسیقی یک زبان جهانی است و اصالت موسیقی ملل به این است که رنگ و بوی فرهنگ همان ملت را بدهد.
البته سبکهای جدید هم میتواند با اتکا به همین مبانی پیش برود و اساسا هنر با خلاقیت و نوآوری همراه است و باید از ابداعات استقبال کرد اما تاکید میکنم، موسیقی ایرانی (سنتی، مقامی، آئینی و…) دارای مبانی و هویتی خاص است که آن را از موسیقی سایر ملل متمایز کرده است.
اگرچه در ساختار و محتوا داد و ستدهای بسیاری صورت گرفته و باید هم باشد، اما نباید فراموش کنیم که ایرانیها میراثدار چند گنج بزرگاند؛ گنج شعر و ادبیات، گنج موسقی ایرانی، گنج موسیقی اقوام و نواحی، گنج موسیقی مذهبی، مرج البحرین فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی و محتوای برجستهٔ عرفانی و حکمی، سازهای تاریخی و شناسنامهدار و هنرمندان برجستهای که تاریخ هنر به آنها افتخار میکند.
پس سخن گفتن از موسیقی ایرانی، کار سادهای نیست و باید قدری با تامل پیش رفت.
«گلستان ما»: رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره تاکید دارند که ارزشهای انقلاب اسلامی را با زبان هنر و موسیقی معرفی کنیم آیا در استان برای معرفی آواها و نواهای ایرانی اقدام درخوری صورت گرفته است؟
طالبی: بازخوانی آراء رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنهای در مورد هنر خاصه موسیقی، مسیری است که متأسفانه در استان گلستان تا کنون طی نشده است.
به یاد دارم روزی در دانشگاه فرهنگیان که درسی داشتم با عنوان سرودها و نغمات انقلابی، وقتی صحبت از کتاب «غناء و موسیقی» اثر رهبر معظم انقلاب شد و بنده به بازخوانی بخشهایی از کتاب پرداختم، دانشجویان تعجب میکردند که یک فقیه و حکیم عالیقدر معاصر، تا این حد به صورت جزئی وارد مسئله فقهی موسیقی شده است. اینها یک ظرفیت است. یا کتاب «هنر از دیدگاه سید علی خامنهای»، بخش شعر و موسیقی این اثر میتواند راهگشای مدیران و هنرمندان موسیقی باشد.
بله؛ موسیقی متعالی، تعالی بخش جامعه است و هنرمند متعالی، چه با شعر و چه با موسیقی میتواند مخاطب را رشید و متعالی کند. به قول صاحبدلی، چوب و سیم و پوست و… که از خود چیزی ندارند. این هنرمند است که به هنر جهت میدهد، اندیشه را بارور میکند و با ترکیب شعر و موسیقی، به خلق اثر میپردازد.
در استان گلستان، بازخوانی آراء امام خامنهای با موضوع شعر و موسیقی صورت نگرفته است و این وظیفه حوزهٔ هنری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و حوزه و دانشگاه است.
همه غفلت کردهایم
خب، غفلت ما به عنوان متولیان و مدیران دستگاههای فرهنگی، به هنرمندان هم تسری پیدا کرده و آنها هم از مباحث نظری موسیقی (فلسفه و حکمتِ شعر و موسیقی) غافل شدهاند و موسیقی در استان گلستان منحصر شده به آموزش هنرجویان و هر چند ماه یکبار، اجرای موسیقی که معمولا هم کارهای سادهٔ آموزشگاهی است و مدتهاست که استادان موسیقی در گلستان، به یک اجرای فاخر در موسیقی ایرانی نپرداختهاند.
بیشتر آسیبها متوجه تعداد کنسرتهای پاپ، تغییر ذائقهٔ مخاطبان، عدم حمایت دستگاههای فرهنگی و به صرفه نبودن اجرای موسیقی مقامی و ایرانی برای هنرمندان و تهیه کنندگان است.
البته زحمات تنی چند از هنرمندان گرگان و گنبد کاووس در این شرایط نسبتا سخت، قابل تقدیر و تشکر است اما فعالیتها در این حوزه بسیار کم و محدود است.
مخصوصاً ساخت و اجرای قطعات ملی و میهنی که میتواند مورد توجه مردم و نهادهای فرهنگی قرار بگیرد.
«گلستان ما»: شما سال گذشته مدیر دفتر شعر و موسیقی و سرود بودید و اکنون معاون صدای گلستان هستید. از موسیقی و آواها و نغمات ایرانی در این دو بخش بگویید.
طالبی: هنرمندان متعددی با دفتر شعر و موسیقی و سرود همکاری داشته و دارند. تولید چند قطعه با موضوع غزه و مقاومت، شهادت شهید رئیسی، فرهنگ مهدویت و انتظار، نغمات آیینی اقوام و زورخانهای، مناسبتهای مذهبی مثل محرم و ولادت امام علی (ع) و حتی تولید قطعات ملی و میهنی مخصوصا در خصوص انتخابات و… مجموعهای از کارهای ما در دفتر شعر و موسیقی بود که تقدیم مخاطبان شده و این راه همچنان ادامه دارد.
باید دست یاری به طرف هنرمندان دراز کنیم
به عنوان یک تجربه عرض میکنم، تولید آثار مشترک توسط نهادهای فرهنگی و هنری به هنرمند سود میرساند و آنها را پویا میکند. مردم هم از هنر متعالی آنها استفاده میکنند.
مدیران ارشد نهادهای فرهنگی و هنری در استان گلستان باید بیشتر با هم تعامل داشته باشند تا موسیقی ایرانی و مقامی جانی دوباره بگیرد. این استان میراثدار بزرگانی چون ابوسلیک گرگانی، استاد محمد رضا لطفی، استاد جواد داوری، استاد مبشری، مرحوم سید مزه حسینی و بزرگان بسیاری است که سایهشان مستدام انشاءالله.
. . و اما در رادیو؛ در همین ده ماه گذشته، رادیوگلستان این افتخار را دارد که برنامه «هزار آوا - مروری بر دستگاههای موسیقی ایرانی» را تقدیم مخاطبان کند.
علاوه بر این، برنامههای چون دلنوازان، ترنم و ترانه، للوا، آوای اقوام و نتهای انقلابی، برنامههای هستند که در رادیو گلستان پخش میشود.
اما کافی نیست. باید تلاش کنیم بیشتر به طرف انعکاس آثار هنرمندان گلستان برویم.
به مناسبت امروز که روز آواها و نغمات موسیقی ایرانی است، اعلام میکنم، استودیوهای رادیو و موسیقی صدا و سیما در اختیار هنرمندان متعهد و دغدغه مند موسیقی و استادان عزیز است.
علاوه بر ضبط و پخش آثار، تلاش میکنیم با هنرمندان موسیقی گفتگو کرده و گفتگوها را از طریق آنتن و انتشار پادکست، تقدیم مخاطبان کنیم.
«گلستان ما»: نکتهٔ پایانی شما را میشنویم. اگر از نسبت بین موسیقی و هنر انقلاب بگویید بهتر است.
طالبی: نسبت بین هنر موسیقی و هویت ایرانی، اسلامی و حتی انقلاب اسلامی روشن است.
وقتی هنرمندان شعر و موسیقی، قطعات ملی و میهنی میسازند، یعنی دغدغهٔ ایران عزیز را دارند.
وقتی استاد «دردی طریک» قطعهٔ «ظالم آمریکا» را مینوازد و میخوانند، یعنی حتی هنرمندان بومی و محلی دغدغهٔ آرمانهای انقلاب اسلامی را دارند و نسبتشان با انقلاب اسلامی روشن است.
این ما هستیم که باید نسبتمان با آنها را روشن کنیم. این نسبتها در حمایتهای مادی و معنوی و ضریب دادن رسانهای به فعالیت آنان روشنتر میشود.
مدیریت فرهنگی و هنری تخصص میخواهد
بدون تعارف بگویم، متأسفانه در سالهای اخیر این موضوع دستخوش سیاست کاری و سیاست بازی شده است.
زبان هنر و هنرمند را ندانیم، نمیتوانیم او را همراه بسازیم و میان ارزشهایمان شکاف ایجاد خواهد شد.
آنها یک چیز مینوازند، جامعه چیز دیگری میخواهد و مدیران چیز دیگری میخوانند!
در یک کلام؛ اگر موسیقی ایرانی و مقامی حمایت نشد و در رسانه و اجراهای عمومی در معرض قرار نگیرد، ذائقهٔ مردم تغییر کرده و چه بسا مسائل ضد فرهنگی و حتی ضد هنری، جای هنر متعالی موسیقی ایرانی و مقامی را بگیرد. نمیگویم اکنون هم دیر شده است. اما تا دغدغهٔ آواها و نغمات ایرانی را نداشته باشیم، نمیتوانیم حق این روز را ادا کنیم.
در هر حال، ششم بهمن به عنوان روز بزرگداشت صفی الدین ارموی و روز آواها و نواهای ایرانی، بهانهای است برای تکریم موسیقی اصیل ایرانی که ریشه در فرهنگ و هنر اسلامی و ایرانی ما دارد و روزی است برای شنیدن سخن هنرمندان موسیقی ایرانی و موسیقی مقامی…
در این روز از فرزند گرگان، استاد محمد رضا لطفی و مرحوم استاد سید حمزه حسینی و بزرگان موسیقی اقوام گلستانی یاد میکنم که همه پیشرو در موسیقی ایرانی و نغمات انقلابی بودند.
خبرنگار: زهره رجبی
انتهای حبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد