به گزارش گلستان ما، محمد دیلم کتولی ضمن محکوم کردن جنایات تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ (ع) که مردم عزیز کشورمان را داغدار کرد شعری با عنوان «در جنگ احزابیم ما!» را سرود.

تلخ است کام مردمم، حرفی ز دختر می زند 
با این بهانه مرد و زن، در خون خود پَر می زند 

حُرمت شکسته غافلی، قانون شکن شد جاهلی
طوفان چو کارَد دشمنی، خُسران دروگر می زند 

راه اراذل باز شد، آتش به کویَ و برزن است
حرف زن است و زندگی، ناموس بد تر می زند 

آزادی از حد بگذرد، وقت ولنگاری رسد 
آیا کنار خانه ای، یک مار چنبر می زند ؟

آسیب زد بر امنیت، چادر ز سرها می کشد 
بی حُرمتی چون باب شد، زخمی به پیکر می زند 

شیراز گشته غرق خون، هر سو فِتاده پیکری 
در شاهچراغ و این حرم، داعش چرا دَر می زند؟ 

در نقشه‎های عبریان، تجزیّه ی ایران ببین 
سوریه سازی می کند، نَقبی به خیبر می زند 

با حیله ی نشر خبر ، غفلت فراهم می شود 
بیگانه در این غائله ،  یک حرف دیگر می زند 

وقتی نمی خواهد بُود ، ایران قوی و یکصدا 
با اسم کُرد و قوم لُر ، به فارس خَنجر می زند 

در جنگ احزابیم ما، همجنس باز و پَهلوی 
کفر و نفاق و شرک هم، به نسل حیدر می زند

پول از سعودي انگلیس، طراح نقشه می شود
با مکر و حیله روز و شب، به دین و باور می زند 

این امپراتور دروغ، بر مغزها شد حمله ور 
گاهی به دولت تهمت و گاهی به رهبر می زند 

پارسی زبانند و ولی، مَست دلار و هرزگی 
در لندن و واشینگتن، دَم از برادر می زند  

موج بی بی سی را بِبند، زَهر است نوشداروی او 
کفتار پیر زشت خو، به لاشه ها سر می زند 

رؤیای کردستانی اش، در زاهدان تعبیر شد 
این دایه گاهی وقتها، نقشی ز مادر می زند 

در جنگ ترکیبی او، تقسیم‎ گشته کارها 
توئیت را این ورزشی، پیجش هنر وَر می زند 

آسایش مردم چرا، بازیچه شد این روزها ؟
کو حاج قاسم که ز بُن، از داعشی سَر می زند 

خون شهید امنیت، غوغا کند خواهید دید 
وقتی سپاه مقتدر‌ ، بر دشمن اخگر می زند 

فرمان دهد سید علی، با امر آن پیر و ولی 
واجا به قلب فتنه ها، یک بار دیگر می زند

این نسل اگرچه دور شد، با خدعه از اهداف ما 
چون بازگردد بی گمان، او حرف آخر می زند 

یک روز می آید کسی، از نسل مولامان حسین 
در قُدس می خواند نماز، در کعبه دفتر می زند 

انتهای پیام/