1399-04-23 14:07
1839
0
69390
در گفت و گوی اختصاصی با گلستان ما مطرح شد؛

روایت شاعر شهیدی که دختر گلستانی را محجبه کرد/ اگر برخی امنیت چادر را درک کنند از سر من برداشته و بر سر خود می گذارند

به بهانه هفته عفاف و حجاب با دو بانوی محجبه از شرق استان که در گذشته نه چندان دور اعتقادی به موضوع حجاب نداشته اند اما امروز چادر را جزو جدانشدنی خود در جامعه می دانند به گفت و گو نشستیم و با آنها در مورد دلیل و روایت تغییر نگرش آن ها نسبت به حجاب گفت‌وگو کردیم.

به گزارش گلستان ما،عفاف و حجاب عناصری  به هم پیوسته‌است  و هر فردی می‌داند که گام اول مسیر رستگاری  و کمال معنوی در گروی رعایت عفاف و حجاب است چرا که این دو عنصر به هر فردی تعالی روحی و عزت نفس می‌بخشد و در مقابل هر میزان کم‌رنگی این عناصر در انسان سبب تنزل روحی و شخصیتی او می‌شود.

امروزه دختران ایران اسلامی در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و ورزشی  با رعایت عفاف و حجاب حضور فعال دارند و تمام روزهای تقویم از افتخارات دخترانی که با عفاف و حجاب آن هم با چادر بوده پر شده است. 

به بهانه هفته عفاف و حجاب  با دو بانوی محجبه از شرق استان که در گذشته نه چندان دور اعتقادی به موضوع حجاب نداشته اند اما امروز چادر را جزو جدانشدنی خود در جامعه می دانند به گفت و گو نشستیم و با آنها در مورد دلیل و روایت تغییر نگرش آن ها نسبت به حجاب گفت‌وگو کردیم.

بنا به درخواست یکی از این دو بانوی محجبه از آوردن نام او در این گفت و گو معذوریم.

بانوی اول جوانی که در گفت و گو با عنوان خانم الف معرفی می شود 23ساله است از شرقی ترین نقطه استان که رشته تحصیلی تربیتی را دنبال می کند، این موضوع باعث شده که در حوزه مربیگری نیز فعالیت داشته باشد ضمن اینکه  در حوزه ورزشی نیز عناوین استانی را کسب کرده است.

یاسمن جهانتیغ جوان دیگر گفت گوی ماست که 21 سال دارد و اهل فاضل آباد نیز است در حال حاضر اهل شعر و ادبیات نیز می باشد در این زمینه نیز موفقیت هایی را کسب کرده است.

مطالعه کتاب در تغییر نگرش شما تاثیر گذار بود؟

خانم الف این گونه پاسخ می دهد: بیشتر افرادی که متحول می شوند به شکل های مختلف این اتفاق برای آن ها رخ می دهد من از آن دسته افرادی بودم که با یک خواب متحول شدم و بعد از وارد شدن به این راه مطالعه داشتم تا بتوانم دیگران را قانع کنم تا بتوانم در راهدعوت نیز موفق تر عمل کنم.

جهانتیغ در خصوص این سوال خاطرنشان کرد: بعد از اتفاق افتادن ماجرایی که در ادامه آن را تعریف می کنم کتاب های نهج البلاغه و قرآن را مطالعه کردم، در همین مسیر کتاب هایی راجع به قیام امام حسین(ع)، حجاب برتر، سلام بر ابراهیم، سه دقیقه در قیامت را خواندم تا این موضوع را حداقل به خودم اثبات کنم زمانی که به خودم اثبات شود می توانم به خوبی آن را درک کنم و این کتاب ها در ثبات قدم من بی تاثیر نبوده است.

شرایط حجاب و شخصیت اجتماعی شما قبل از محجبه شدن چگونه بود؟

خانم الف با بیان اینکه بعد از محجبه شدن به دلیل تهمت های زیادی که شنیدم دوستان خودم را از دست دادم، ابراز کرد: بعد از حجاب نزدیک ترین دوستان من که تا چند روز گذشته با آن ها بودم حرف های زشتی می زدند برای مثال یکی از این ها که خود نیز بدحجاب بود می گفت چقدر به تو پول داده اند تا این کار را کنی.

وی، ادامه داد: محجبه شدن من باعث شد تا دوستان نزدیکم تهمت های ناروایی را به من بزنند، این حرف ها باعث شد کمی ناراحت شوم اما من انتخاب خود را کرده بودم و برای این انتخابم حاضر شدم هزینه هایی را به صورت معنوی بدهم.

این بانوی محجبه گلستانی در خصوص زندگی و شخصیت اجتماعی خود قبل از حجاب، یادآورشد: کل زندگی من اینستاگرام، عکس، لایک و فالور بود کل اعتقاد من این بود مانتو هرچه نازک تر بهتر وکارها را مطابق با میل خودم انجام می دادم درگیر مانتو های مد روز بودم وقتی شما در این روند قرار می گیرید رنگ ها توجه شما را قرار می دهد پس مجبورید مانتوهای رنگ مد روز را بپوشید.

خانم الف، تصریح کرد: شاید بالای 50 درصد افراد می دانیم در این لباس های نازک و مد روز آرامشی نداریم و من هم به دور از شعار در آن روزها آرامش روانی نداشتم چرا که تیکه ها و نگاه های سنگین افراد را حس می کردم و این موضوع آرمش روانی را از من گرفته بود.

بانوی دیگر محجبه در پاسخ به این سوال، عنوان کرد: در گذشته اعتقاد زیادی به چادر نداشتم اما قبول داشتم باورم این بود باید به نوع لباس اعتقاد داشته باشم تا بپوشم به همین جهت نسبت به چادر حساس نبودم و اصلا آن را سر نمی کردم و با مانتو در جامعه حاضر می شدم.

ماجرای چادری شدن خود را تعریف کنید؟

خانم الف: اظهار کرد: اعتکاف ها را شرکت می کردم حتی زمانی که اعتقاد خاصی به این مسئله ها نداشتم ماه های دیگر نماز هم نمی خواندم اما اعتکاف ها را شرکت می کردم اعتکاف سه سال پیش گفتم خدایا اگر محرم کربلا بروم چادر سرم می کنم این موضوع گذشت محرم تمام شد و من کربلا نرفتم حتی مشهد هم نصیبم نشد اما یکی از دوستان که محجبه است نظرم را عوض کرد گفت مثل آن ها باش بعد اگر کربلا نرفتی چادرت را از سرت در بیاور.

چند ماه بعد شبی در خواب سایه بزرگ بر سر من و مادرم که همراهم بود آمد و من در مقابل فردی که چند برابر من بود قرار گرفتم گفت چرا عریانی؟ ولی من پرسیدم مگر من لباس ندارم؟ راهم را عوض کردم و به سمت نور رفتم خانمی آمد و پارچه سبزی را به مادرم داد من همان لحظه به آن خانم گفتم چرا به من می گویند عریانی؟ گفت می دانم لباس داری اما این را بپوش اذیت نمی شوی مادرم که پارچه را باز کرد چادر بود من از خواب که بیدار شدم متحیر و ترسان بودم.

خواب را که به مادرم گفتم بعد از آن نماز خواندم بعد از این ماجرا از خانه 15 روز بیرون نرفتم در دوراهی عجیبی قرار داشتم چرا که واضح بود باید چادر سر می کردم اما من نمی خواستم چادر سر کنم چرا که هنوز دو دل بودم چادر سر بکنم یا نه؟

سال 98چادر را گرفته بودم قبل از محرم نیت کردم چادرم را سر کنم همه نگاه ها شنبه صبح که آن را پوشیدم هنوز از در خانه بیرون نرفته سمتم آمد در را بستم و سریع وارد خانه شدم قصد کردم بازهم بیرون خانه نروم اما مادرم توصیه کرد که به بیرون بروم اولین بار که به سالن رفتم نگاه ها و حرف های مختلفی را متوجه شدم چرا که بسیاری از دوستان من باور نمی کردند من این کار را انجام دهم.

محرم که شد یکی از بستگان زنگ زد که خواب دیده ام باهم به کربلا می رویم گفتم من که پاسپورت و دیگر مدارک را ندارم کاروان قرار بود پنج روز دیگر اعزام شوند من بلافاصله برای گذرنامه اقدام کردم که درست در همان روزی که قرار بود کاروان حرکت کند گذرنامه به دستم برسد.

روز پنج شنبه که مراجعه کردم گفتند با عکس شما موافقت نشده است ناامید بودم که تماس گرفتند و گفتند حرکت کاروان به شنبه تغییر یافته است خوشحال شدم اما شنبه هم گذرنامه نیامد و در اداره پست تهران بود کاروان آماده حرکت بود و من بازهم ناامید شدم اما بازهم تماس گرفتند و ناگها کاروان حرکت خود را به دوشنبه شب تغییر داد و من روز یک شنبه گذرنامه را گرفتم و دوشنبه عازم کربلا شدم.

روایتی از یک شهید شاعر که دختر گلستانی را محجبه کرد

بانوی محجبه فاضل آبادی نیز در خصوص ماجرای دگرگونی خود و نگرش خود نسبت به چادر، اذعان کرد: روزی پیامی به گوشی مادرم آمد، محتوا این بود اگر عازم اربعین هستید به جای شهدایی که کربلا نرفتند زیارت کنید عددی را ارسال کنید و من هم این کار را انجام دادم یک شهیدی از لیست خارج شد که نامش شهید احمد احمدی بود و من عذاب وجدان خاصی گرفته بودم چرا که من عازم کربلا نبودم.

بعد از چند مدت من کاملا اسم شهید را از یاد بردم عذاب وجدان این کارم با من بود و من از این مسئله خیلی ناراحت بودم، من چون طراحی می کنم یک مداد و دفتر همیشه کنارم است بعد از اتمام کارهایم خوابم برد در خواب دیدم داخل حیاط بودم در زدند من که در را باز کردم یک آقایی با لباس رزمنده پشت در بودند و خود را پسر شهید معرفی کردند و دفتری را دادند و گفتند شهید از شما گذشته و عذاب وجدان نداشته باشید.

چند وقت گذشت همین اتفاق دوباره افتاد زنگ در را در خواب زدند این بار آقای دیگری با لباس رزمنده ها آمده بودند و خود را همرزم شهید احمدی معرفی کردند و گفتند بیدار شدی بنویس در صورتی که خاطرات را می خواندم این شهید نه پسری داشتند و تنها دوست ایشان در جبهه ها برادر ایشان بود.

برای اینکه به خودم اثبات کنم این توهم بود چرا که اعتقادی به خواب شهید نداشتم مداد را سمت دفتر بردم و ناخودآگاه ابیاتی در ذهنم آمد و نوشتم ادامه آن در روزهای بعد نوشتم این موضوع گذشت و من قرار بود راه یک شهیدی را ادامه می دادم اما نام شهید از ذهنم رفته بود.

حالا باید سراغ این می رفتم که به خودم ثابت کنم حجاب امر صحیحی است مدتی بعد سر کلاس آمادگی دفاعی سال سوم دبیرستان یکی از اساتید گفتند نصف نمره را به خاطر آمادگی کار با اسلحه را به همه می دهم 4 نمره را به شرط می دهم انتهای حرف این بود با یک شهید رفاقت کنید همه بچه ها معنایش را نمی دانستند من هم دوست داشتم شهید برای رفاقت سید باشد، از ماجرا گذشت داخل مدرسه سمت درب ورودی عکس شهیدی توجه من را جلب کرد و این شهید را برای رفاقت انتخاب کردم و بعد از این موضوع ها باعث شد تا در راه حجاب ثابت قدم شوم.

عده ای معتقدند حجاب عامل بازدارندگی بانوان در پیشرفت است، نظر شما چیست؟

خانم الف، ابراز کرد: با حجاب می توان کارهای مختلف را انجام داد، یعنی هم می توان مادر خوبی بود هم ورزشکار خوبی و هم کار های دیگر را انجام داد عامل نرسیدن به موفقیت ها حجاب نیست بلکه انگیزه افراد است ممکن است شما چادر داشته باشید و با تلاش به همه چیز برسید.

حجاب محدودیت نیست فردی که چادر را نمی شناسد این حرف ها را می زند و این افراد تاثیر پذیر فضای مجازی هستند.

ما یک بار در این جهان هستی زندگی می کنیم اما اعتقاد دارم همین یک بار را باید با آرامش و امنیت زندگی کنیم تا دلچسب باشد.

بانوی محجبه فاضل آبادی در این خصوص اظهار کرد: تفهیم و طرز تفکر اشتباهی به جامعه صورت گرفته است من در فضاهای مختلف بوده ام اما متاسفانه این طرز تفکر تلقین نشده که با حجاب هم یک خانم می تواند موفق باشد.

متاسفانه برخی فکر می کنند کسی که می خواهد چادری شود می خواهد با شما دعوا کند و نمی خواهند قبول کنند که افراد چادری محدودیت های حضور در اجتماع را ندارند بلکه موفق تر هم عمل می کنند.

بهترین روش برای امر به معروف در حوزه دعوت به حجاب چیست؟ 

خانم الف، خاطرنشان کرد: اول باید به روش های مختلف برسانیم حجاب محدودیت و وحشت ندارد این اگر جا بیفتد همه چیز درست می شود قضاوت های نابجا را اگر درست کنیم قطعا موضوع درست می شود مخاطبان باید از مزیت های حجاب با خبر شوند تا آن را انتخاب کنند.

اگربرخی افراد مزیت های حجاب را بدانند چادر را از سر من در می آورند و سر خود می کنند همه دنبال جذب به خود نیستند بلکه مدل زندگی خود را به این شکل قرار داده اند.

خانم جهانتیغ در این خصوص، گفت: تغییر نوع نگرش به حجاب بهترین روش است که این موضوع به بیان اتفاق های خاص بر می گردد من امتحان کردم و تاثیر مثبتی داشته است بهترین روش پیگیری و استمرار کارهای فرهنگی با روش های جدید مثل گفتن برخی حوادث اتفاق افتاده در گذشته است.

انتهای پیام/
 

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.