1399-01-18 15:50
1416
0
68072
به قلم مجتبی لشکربلوکی؛

پایتخت یک تا پایتخت شش؛ از سبک زندگی ایرانی اسلامی تا سبک زندگی آمریکایی

در سریال های امسال نوروزی از این موارد در آن کم نبود و پیام مثبت اثر حداقلی بود. سریال پرمخاطب پایتخت که فصل ششم آن برای نوروز ۹۹ تهیه شده بود با فصول قبلی آن متفاوت بود ، شاید به نظر برخی صاحب نظران از فصل یک آن تا فصل شش ؛ تغییر در سبک زندگی خانواده ایرانی را به تصویر کشیده است .

به گزارش گلستان ما، امسال ما عید متفاوتی داشتیم ، عیدی که مثل آن رو هیچ وقت تجربه نکرده بودیم ویروس منحوس کرونا در ایران نیز مانند کشورهای دیگر جهان رسوخ کرده و زندگی و کار مردم را دچار اختلال نمود و این باعث خانه نشینی اکثریت غالب مردم جامعه در منزل بود .

 یکی از ابزارهایی که انسان قرن حاضر را به خود مشغول و سرگرم می کند تلویزیون است که در این ایام متوسط تماشای آن در خانواده ها بیشتر شد .

امسال شاید به علت قرنطینه های خانگی ، فیلم ها و خصوصاً سریال های نوروزی بیشتر دیده شد.

پیش از این از خطر تلویزیونی و تلفن همراهی شدن ، خصوصاً در قشر کودک و نوجوان قلم زده بودم اما این یاداشت را به بررسی محتوای سریال پرمخاطب پایتخت می پردازم.

با تقدیر و تشکر از همه بزرگوارانی که در تهیه سریال های نوروزی نقشی داشتند ، باید بگویم امسال هنر اسلامی چندان در محتوای اثر آن عزیزان ندیدیم.

شبی از اوایل نوروز امسال سریال دوپینگ پخش شد ، همسرم با اشاره به نقش حسن آقا گفت : این همان کاپیتان در فیلم به وقت شام نیست؟ پس چرا در این نقش تاحدودی سخیف ، بازی می کند ؟

به او از انسان های طراز مکاتب مختلف خصوصاً اسلام و لیبرال دمکراسی گفتم و بیان کردم ؛ الگوهای مکتب ما همچون پیامبران و ائمه اطهار همه انسان های واقعی و کامل در همه بُعدهای شخصیتی و زندگی هستند و بازیگران ، هنرمندانی هستند که دیالوگ آنان از آنِ نویسنده و حرکات او تحت فرمان کارگردان است ، برخی از آنان در یک فیلم نقش یک مشاهیر و بزرگی را بازی و در نقش بعدی ممکن است تضاد آنرا بازی نماید .

چند قسمتی از سریال های نوروزی را با هم دیدیم

دوپینگ ، کامیون ، پایتخت

گشتم تا چند پیام مثبت و اثربخش محسوس بیابم ، خیلی موفق نشدم انگار محتواها در گیر تفکر ابزورد شده است !

یادم هست حدود ۲ سال گذشته وقتی با برخی از دوستان هنرمند (هنرهای نمایشی) استان صحبت می کردم از رسوخ بلای گیشه گری در تئاتر و سینما برای آنان گفتم و آن هم برطبق سلیقه کسانی که به دیدن تئاتر و فیلم به سالن ها و سینماها می آیند.

عموم مخاطبین می خواهند شاد بوده و لحظات تماشای اثر نمایشی بخندند .

برخی از نویسندگان و کارگردانان گاهاً برای جلب تماشاگر و فروش بلیط از حرکات موزون گرفته تا تیکه های سخیف ، از حرکات دون از شان هنر اسلامی گرفته تا دیالوگهای کوچه بازاری جهت این امر بهره می برند .

در سریال های امسال نوروزی از این موارد در آن کم نبود و پیام مثبت اثر حداقلی بود.

سریال پرمخاطب پایتخت که فصل ششم آن برای نوروز ۹۹ تهیه شده بود با فصول قبلی آن متفاوت بود ، شاید به نظر برخی صاحب نظران از فصل یک آن تا فصل شش ؛ تغییر در سبک زندگی خانواده ایرانی را به تصویر کشیده است .

ما در فصل اول شاهد یک خانواده ایرانی آن هم از نوع معمولی اون بودیم و اتفاق های داخل این خانواده و دیالوگ ها رد و بدل شده میان نقش های آن شامل ؛ احترام به بزرگترها ، رعایت حدود اخلاق و شرع ، راحت و عامیانه بودن ، بدون زرق و برق و دکوراسیون های بسیاری از سریال ها ، بدون تم های منفی و ... باعث محبوبیت آن و انگیزه برای ساخت فصول بعدی آن شد.

شاید در فصل اول آن از نویسنده و کارگردان و بازیگران پایتخت نظرسنجی می کردیم هیچ یک از آنان گمان اینقدر محبوبیت و ساخت تا فصل ششم سریال را نمی کردند .

سریال از خانواده ای همچون میلیون ها خانواده معمولی ایرانی و مسائلی که در طی گذران زندگی با آن دست و پنجه نرم می کردند آن هم با رگه های طنز ، طنزی بدون بدآموزی که با خیال راحت همه اعضاء خانواده با هم به تماشای آن بنشینند .

این سبک زندگی که سبک زندگی بسیاری از مردم بوده و مورد نظر اسلام ، نظام و رهبری نیز می باشد ، همان سبک زندگی ایرانی _ اسلامی است .

سبکی که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۱ در سفر به استان خراسان شمالی در بین جوانان آنجا بیان کردند و همان سبک زندگی ای است که آخرین توصیه رهبری به جوانان در گام دوم انقلاب اسلامی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی می باشد .

سبکی که ما را در مسیر تکامل و رسیدن به سعادت الهی که همان حرکت در صراط مستقیم است قرار می دهد .

در فصل پنجم خصوصاً قسمتهای اولیه آن ما شاهد برخی اشکالات رفتاری بودیم اما در ادامه داستان سریال به جایی کشیده شد که اثرات مثبت بسیاری داشت از جمله : تبلیغ استقامت ، مبارزه با داعش ، فداشدن برای حفظ حریم خانواده ، احترام به عکس پدر ، افتخار قهرمان ملی ، توجه و خدمت به پدر پیر ، غرور ملی ، همبستگی مسلمانان ، نشان دادن قسمتی از چهره داعش ، نماز وحدت و ....

اما شاید تفاوت فصل ششم با بقیه فصل ها در نبود ( فوت ) نویسنده خوب  مرحوم خشایار الوند و تام الاختیار شدن محسن تنابنده و حضور نویسنده ای چون آرش عباسی ( تفکر وی از عکس ها و پست های اینستگرامش قابل برداشت است ) افتاده است ، باشد .

نقش نویسنده آنجا مشخص می شود که در پنجم فصل پایتخت شاهد شوخی های معمول خانواده معمولی بودیم که در کنارش پیام های اخلاقی و انسانی منتقل می شد .

اما در فصل ششم در کنار همان شوخی های معمولی ، حجم زیادی از دروغگویی ، خیانت ، پنهان کاری ، ریارکاری ، بی احترامی های مداوم به پدر و مادر و ... به مخاطب منتقل می شود ، بدون پیام اخلاقی و انسانی گذشته این سریال .

در فصل ششم این سریال ما متاسفانه شاهد :

تبلیغ ارتباط بی پروای دختر و پسر (دختر بازی )، ایستادن تو روی پدر و مادر ، بد دهنی ، تبلیغ خانه مجردی ، دست بلند کردن روی بزرگتر ، تبلیغ فساد در فضای مجازی ، تبلیغ سگ و گربه داری ، عادی سازی مواد مخدر ، تبلیغ عملهای زیبایی و تزریق ژل و بوتاکس ، پنهان کاری جوانان و در مجموع سبک زندگی آمریکائی هستیم نه آن خانواده معمولی فصل اول که در دل جامعه جا باز کرده بود .

ارسطو که در زندان بوده و در این قسمت می شود حمل کننده مواد در حالیکه قبلاً حمل کننده ضریح و گنبد گلدسته بوده و بخاطر این اعمال مخفی کاری و دروغ گوئی بسیار دارد .

نقی که با رفتار سخیفش حج رو به سخره گرفته ، و ناخودآگاه آب چشمه زمزم را به ساقی گری بزم شراب به مخاطب القا می کند ، که بهتاش می گوید؛ برا من سر پر بریز ، برا بقیه ته استکان ریختن که مثلاً اور دوز نکنند .

جای سجده مهر بر پیشانی را لوس می کند.

کم سواد است اما همه جا اظهار نظر که اغلب درست هم نیست می کند .

دروغ می گوید:

در روابط بیشتر گرایش مالی و سود مالی را در نظر می گیرد که حتی سنگ قبر داماد را میز نهارخوری کرده و پول قبر را هم نمی خواهد به خواهرش که صاحب اصلی هست دهد و .. هما که در فصول قبل نماد یک خانم پخته ایرانی بود در این فصل به شوهرش دروغ میگه، حساسیت هایی افراطی بر سر خانمی که در پرواز همراه بهبود بود و یا دختر محمود نقاش دارد .

بهتاش حرمت هیچ بزرگتریهمچون پدرش ، نقی ، مادرش و ارسطو رو نگه نمی دارد و مدام  با این دختر و اون دختر ارتباط داره ، اونا رو تیغ میزنه ، با شوخی های رکیک و خلاف ادبش ، بی هنرنمایی می کند .

از دخترهای با ادب نقی در این فصل ادب مکفی و شرعیات همچون نماز خواندن و ... رو که نمی بینیم بلکه ؛ دائم در اینستاگرام بوده ، عکس های شخصی و خانوادگی با استایل های ناصحیح می گذارند بدون اجازه پدرشان به اردو می روند ، بدون اجازه ماهواره سفارش می دهند که نصاب بیاد نصب کند ، و تو روی باباشون می ایستند !

رحمان و رحیم که معتاد شده و تریاک می کشند ، با رحمت برادر بزرگترشون زد و خورد دارند ، در صورتی که در فصول گذشته همیشه روی حرف رحمت که برادر بزرگتر و جای پدرشون بوده ، حرف نمیزدند !

فهیمه ، خانم ساده ، بی آلایش و با اخلاق فصول گذشته ، در این فصل بسیار آرایشی و مدگرا شده و نشان می دهد که یک زن بیوه با داشتن دو پسر بزرگ چقدر آزاد شده است !

با رحمت که عقد نکرده بیش از یک سال راحت رفت و آمد دارند ، کادو برای هم می خرند ، عکس های زیادی با هم دارند ،در منزل هم نشست و برخواست دارند ، فقط یک قلم ۳۰ میلیون تومان رحمت برای دندان های ایشان خرج می کند و ...

رحمت هم با آن موارد با فهیمه، لباس های جلف می پوشد، فقط یک قلم آن در سکانس دادن چک به رحمان و رحیم ، ۷_۸ جای کاپشن لی تن ایشان پاره است ، سریع با شکست عشق اول در عرض دو سه روز عشق دیگری می گیرد ، هم از سر لجبازی هم بخاطر سالن عروسی که رزرو کرده بود و نشان میدهد پول سالن مهمتر از تامل مناسب برای انتخاب همسر است .

جمیله همسر تقی که در فصل های گذشته کمتر شاهد حضور وی بودیم در این فصل خانمی هست که دست بزن دارد ، شوهرش را می زند و حاکمیت مرد را له و خود حرف آخر را می زند .

لازم به یادآوری است که متاسفانه چندین  تیکه این فصل کپی برداری شده از آهنگ های خوانندگان لس آنجلیسی و یا از فیلم های قبل از انقلابی می بوده است .

و ...

و اما نکته آخر

صدا و سیما طبق بیان حضرت امام (ره) در ابتدای انقلاب هنگامی که مسئولین رسانه ملی خدمت ایشان می روند ؛ باید دانشگاه باشد ، دانشگاه انسان سازی اما در حال حاظر از رسالت خود تا اندازه ای دور شده و بیشتر تِم سرگرمی به خود گرفته و با توجیح آنکه ؛

۱.کسر بودجه دارم و باید با تبلیغات ، خصوصاً پخش پیام بازرگانی قبل و حین و بعد برنامه های پر مخاطب ، کسب درآمد کنم.

۲.تاثیر پذیری تولید محتوا از هنرمندان ابزورد ساز و گیشه ای چنین اقدام و در برخی موارد نارضایتی دلسوزان انقلاب و کشور را به دنبال دارد .

می بایست به تولید محتوای سالم و انسان ساز در دل برنامه های خود(نیاز نیست و نباید همه برنامه ها دینی باشد ولی در برنامه های مختلف با تِم های مختلف پیام های انسانی ، دینی و اخلاقی در خود داشته باشد ) بپردازد.

میدان را برای فعالین جوان و انقلابی عرصه فرهنگ و هنر بازتر نماید .

و پایتخت ، این سریال محبوب که این فصل تا حدودی از محبوبیتش کاسته گشته ( به تعداد افراد و مطالبی که در باب اشکالات این فصل سریال منتشر گردیده نظر بیافکنید ) اگر در فکر ساخت فصل جدید باشند ، به دغدغه های دلسوزان توجه و با توجه به موضوعات روز ، آن مواردی که باعث محبوب شدن فصل اول بود را بیشتر در دل خود بگنجاند و تولید اثر مطابق با سبک زندگی ایرانی - اسلامی انجام دهند .

به قلم : مجتبی لشکربلوکی مدرس سواد رسانه

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.