به گزارش گلستان ما ؛ محمد حیدری از فعالین فرهنگی اجتماعی استان یادداشتی برای سایت گلستان ما ارسال کرده که با هم می خوانیم :

«کلودیا روت» رهبر حزب شناخته شده سبزهای آلمان این هفته تحت پوشش نایب‌رئیس مجلس قانون‌گذاری آلمان مهمان ایران و با مقامات مختلفی دیدارهای جداگانه ای داشت.حزب سبزها پیش تر برای خواص در مدیریت غیرمستقیم کنفرانس برلین در فروردین ماه سال 1379 بواسطه بنیاد هاینریش بل و همکاری بنیاد خانه فرهنگ‌های جهان -که با هدف طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی از سوی اپوزیسیون خارج تشکیل شده بود-شناخته شده بود و در جریان فتنه 88در حمایت از فتنه سبز بطور مستقیم و رسمی تری به این موضوع ورود کرد.

رئيس حزب سبزهای آلمان، بعد از ظهر چهارشنبه ۱۳ آبان سال 88 با صدور بیانیه‌ای،مطالب سخیف و توهین آمیزی را به نظام و رهبری نسبت دادند که امکان طرح و اشاره بدان ها وجود ندارد.نام «کلودیا روت» مجددا در بهمن سال 90 در محافل داخلی پس از صدور بیانیه ای با امضای وی جهت آزادی سران و فعالان فتنه 88 به حوزه رسانه های داخلی ورود کرد.

در این بیانیه "کلودیا روت" رهبر حزب سبزها ضمن انتقاد شدید از حصر خانگی موسوی‌، کروبی و رهنورد ؛تاکید نموده بود که: «این افراد، به همراه صدها معترض دیگر به طور غیرقانونی بازداشت شدند.»در این بیانیه به تلاش‌های صورت گرفته برای آزادی این سه تن و درمقابل مقاومت ایران در برابر این تلاش‌ها اشاره و تاکید کرده بودند که حمایت و پشتیبانی از سران فتنه را روزبه روز افزایش خواهد داد!!!

شهرت«کلودیا روت» به این بیانیه ها ختم نمی شود و سالهای بعد در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ و نوع برخورد با سفیر وقت ایران در آلمان به بزرگ ترین سوژه خبری( درست مثل این دیدارهای اخیر )مبدل می گردد.

کلودیا روت را باید در فضای رسانه ای جهان جز شناخته ترین زنان سیاستمدار دانست؛این جایگاه بیش از همه به حضور پرقدرت این صدراعظم در سایه آلمان،در قدرت و مناصب حاکمیتی و اتحادیه ای از جمله عضویت در پارلمان اروپا و عضویت در کمیته های حوزه حقوق بشر(سلاح هوشمند غرب) دانست.اما در کنفرانس امنیتی مونیخ بیشتر از هر زمان دیگری از چهره این زن آهنی نماد اتحاد نرم بین آلمان غربی و آلمان شرقی پرده گشوده شد.

کلودیا روت شاید به اقتضای منصب کنونی خود در پارلمان آلمان،نقش اصلی در اعمال نظر و نظارت برهيات نظارتي مجلس (PKG)، بر فعاليت نهادهاي اطلاعاتی- امنيتي آلمان می نماید؛اما از سال 88 و برآوردهای موجود در حوزه ایران این تحلیل قابل اثبات است که کلودیا روت مجری فراتر از یک چهره اجتماعی و سیاسی؛یک عضو و مجری سیاست های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی است.

در جریان سفر اخیر این چهره شناخته شده صرف نظر دیدارهای رسمی با مقامات مختلف تحت پروتکل های مرسوم دیپلماتیک –که البته اصل این دیدار با توجه به سابقه وی دارای ایراد عمده است و حتی در بعض موارد همچون دیدار با معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده ازچارچوب های معهود مرسوم خارج گردید- وی با محمدرضا عارف از نامزدهای احتمالی انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی دیداری داشتند.

این دیدار که با حضور سیدعلی خرم مشاور وزیر خارجه و اکرمی معاون اداره اول اروپا در این وزارتخانه برگزار شد،علاوه بر ایجاد شائبه دولت در مداخله در امور انتخابات آینده و جهت دهی به آرای خاکستری! بجهت ورود مستقیم به مسائل مرتبط با انتخابات،نقش و جایگاه آینده عارف بعنوان نماد یک جریان و حضور آنان در آینده،نقش شورای نگهبان و...سخنانی رد و بدل شده است که با توجه به سابقه گذشته این جریان در حمایت از فتنه؛سئوالات و گمانه های بیشماری پیش روی ما می گذارد.

کلودیا روت با بیان اینکه آمده است تا از تحلیل‌های عارف در زمینه مسائل داخلی استفاده کند، صریحا بیان می کند: «من آمده‌ام تا یک سال مانده به انتخابات مجلس بدانم که در سفر بعدی خود شما از من در چه جایگاهی دعوت خواهید کرد!»

وی در ادامه با تکرار سر خط های اصلی بیانیه های سابق خود در حمایت از فتنه‌گران سال ۸۸ و اشاره به ضرورت رفع حصر سران فتنه می گوید:«من شنیده‌ام که در ایران همه می‌توانند کاندیدا شوند ولی باید از فیلتر شورای نگهبان رد شوند و همینطور شنیده‌ام که برخی نتوانسته‌اند از این فیلتر عبور کنند.»موضوعی که بعنوان یکی از بندهای اصلی بیانیه اصلاح طلبان امروز بعنوان سرخط آتش جبهه داخلی و خارجی اپوزیسیون است.

اینکه کلودیا رویت در این مقطع زمانی(ابتدای اولین روزهای کاری ماه میلادی) با چه هدف و انگیزه ای به ایران سفر نموده است و همچنانکه اشاره نمودیم با چه انگیزه ای با یکی از شاخص‌ترین چهره‌های اصلاح‌طلب فعال در حوزه انتخابات مجلس دیدار نموده است؛با عنایت به مقدمه ای که بیان داشتیم چندان دور از ذهن نیست.دیدار "کلودیا رویت" نه به‌عنوان یک مقام رسمی آلمانی بلکه نماینده یک جریان در غرب با یک« دو چهره‌ اصلاح‌طلب» بوده است.

این دیدارها که در عرف سیاسی غرب به رایزنی های مرسوم انتخاباتی برای جلب همکارهای مادی و معنوی حامیان خارجی شهرت دارد و البته در انتخابات های ریاست جمهوری معمولا نامزدهای انتخاباتی از این ظرفیت بصورت غیررسمی و در قالب سفر شخصی به کشور مورد نظر بهره می برند؛شهرت دارد.

اما با توجه به حساسیت های بعد از سال 88 و حاشیه های مربوط به سفرهای خارجی این افراد شناسنامه دار داخلی به خارج از کشور،این دیدارها در داخل ایران و در چارچوب ملاحظات بیانیه اصلاح طلبان برگزار و بصورت غیرمستقیم از این ملاحظات حمایت مستقیم و معنوی شده است.

این سطح از تحلیل ظاهری ترین سطحی است که بعض رسانه ها بدان پرداخته اند.اما در ورای این ظاهر که طراحان آن از علنی کردن آن هیچ ابایی نداشته اند و این خود نقطه انحرافی برای دور شدن از اهداف پنهانی و نقش آلمان در این وضعیت کنونی با توجه به اولا فقدان سفارت ایالات متحده در تهران ثانیا تعطیلی سفارت انگلیس و عدم امکان فعالیت های رسانه ای آن ثالثا سوختن برگ برنده فرانسه در تمام این سالها و حساسیت های داخلی بر تحرکات این سفارتخانه در مدیریت اپوزیسیون بالاخص با توجه به میزبانی اتاق فکر فتنه 88،می باشد.

در همین چارچوب عده ای از کارشناسان، پروژه نرم در دستور کار غرب علیه نظام جمهوری اسلامی را از جنس پروژه اوکراین تحلیل می کنند؛اگر این چارچوب نظری و عملیاتی در براندازی را بپذیریم.

براساس بایگانی های موجود از شرح وقایع این براندازی اولادر بحث نظری دو قطبی سازی حول محور یک توافق نامه مورد توجه عامه مردم؛ با تمرکز ویژه بر پارلمان و انحلال آن جهت تغییرات بنیادی در ساختار قدرت داخلی و منطقه ای و همسو سازی این کشور با غرب مورد توجه و تاکید فراوان طرف های مذاکره کننده غربی به ریاست کاترین اشتون و رهبران اپوزیسیون داخلی بوده است.

ثانیا در بحث عملیاتی شاهد نوعی تقسیم کاربین کشورهای غربی و همسایگان همسو با سیاست های غرب بودیم:

1- کشورهای همسایه تشدید کننده شکاف و همراه با این پروژه(لهستان و...)

2- ایالات متحده در راس رهبری پروژه و پشتیبانی سیاسی و اطلاعاتی-امنیتی خارجی و هماهنگی داخلی جریانات با محوریت سفارت ایالات متحده در کیف(پشتیبانی از جریانات اپوزیسیون با تاکید بر فضای مجازی جهت سازماندهی به آنان بسیار قابل توجه است)

3- اتحادیه اروپا در مدیریت مذاکرات پیرامون توافق نامه و دامن زدن به مباحث قطب ساز و همچنین مسائل تشدید کننده این دو قطبی سازی تحت پوشش مباحث حقوق بشر(آزدای رهبر اپوزیسیون اوکراین از زندان)

4- نقش سیاسی و امنیتی میدانی بعض دولتهای غربی از جمله دولت فدرال آلمان اولا بجهت مراوات اقتصادی عمیق(پوشش جاذب) با کشور روسیه و ایفای نقش میانجی سیاسی بی طرف بین آمریکا و اتحادیه و روسیه ثانیا حضور پررنگ سرویس خارجی آلمان تحت یکی از شبکه های تلویزیونی(در اواکراین بطور گسترده ای خبرنگاران شبکه ZDF گسترش پیدا کرد تا جایی که در روز انتخابات ریاست جمهوری اوکراین و با توجه به نقش میانجیگیری انتخاباتی بطور عمده بین نامزدهای انتخاباتی اپوزیسیون؛در میدان یورو یا مرکز تجمعات اپوزیسیون یکی از طبقات هتل اصلی این میدان، بطور کامل قرق شده بود.مشاهدات عینی از حضور و ترکیب تیم رسانه ای و نوع کارکرد این حلقه های رسانه ای فراتر از واقعیت های بیرونی بود .

ضمن اینکه حفاظت شدید این طبقه از سوی شبه نظامیان اپوزیسیون نسبت به دیگر تیم های رسانه ای حاضر در ساختمان این هتل خود تامل برانگیز بود).

اگر حداقل اطلاعات اجمالی در حوزه نظری و عملیاتی با تقسیم کار یاد شده در ارتباط با اوکراینیزه کردن نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم ؛خواهیم دریافت که:

1- ادامه دو قطبی سازی فضای کشور پیرامون مذاکرات هسته ای و نتایج حاصل از آن

2- تنگناهای اقتصادی عامه و بخش های خاص تولیدی داخلی کشور از یکسو و طرح بی سابقه و در عین حال بی محتوی از پرونده های خیالی فسادهای اقتصادی(این عامل نقش تشدید کننده در جبهه بندی ها و همچنین انفعال یکی از اقطاب مقاوم در برابر پروژه براندازی احتمالی دارد.)

3- ایفای نقش محوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا در تشدید دو قطبی سازی فضا با طرح حاشیه های سیاسی کاملا هدفمند برای تیم مذاکره کننده و بازی بعض اعضای آن در این پازل ها.

4- نقش دولت انگلیس در تشدید شکاف های قومی-مذهبی و همچنین عمده فعالیت های رسانه ای بر شکاف ایدئولوژیک تشیع(پروژه شیعه انگلیسی)

5- فعالیت های تشدید کننده شکاف های یاد شده از سوی کشورهای همسایه های جنوبی(عمده عربستان و پاکستان)

6- ظاهرا با توجه به حضور خانم کلودیا رویت، بر عهده گرفتن مسئولیت های سیاسی-امنیتی میدانی ایران از سوی آلمان بالاخص با موفقیت های این کشور در اوکراین.بالاخص آنکه آلمان از بزرگترین شرکای اقتصادی ایران در اروپا می باشد و علاوه بر عادی بودن چنین پوششی،نوعی بازدارندگی و مصونیت برای این کشور نسبت به دیگر کشورهای بازی کننده در پروژه های سابق در سال 88(انگلیس) وسال 90(فرانسه) بازی می کند.

که همه اقدامات یاد شده یک هدف و سفر«کلودیا روت» رهبر حزب سبزهای آلمان و نایب‌رئیس مجلس قانون‌گذاری آلمان برای این هدف اصلی بوده است.