گلستان ما - یادداشت وارده : راقم این سطور به یاد دارد که، در شهر یا محله ای که یک منافق به زندان می افتاد همانند یک لکه ننگ تلقی می شد بطوری که منسوبین درجه یک او نسبت به آن منافق اظهار براءت می کردند و از اینکه او را فرزند، برادر، عمو ، دایی و یا دوست خود اعلام کند احساس ننگ می نمودند و حتی خود فرد منافق از این که در نظام مقدس جمهوری اسلامی محکوم شده است احساس خجلت داشت.

و پس از استبصار و توبه حتی از حضور خود در سطح جامعه احساس شرمندگی می کرد؛ بماند به این که اگر منافقی به حکم دستگاه عدلیه نظام محکوم به اعدام می شد خانواده او حتی پس از اعدام آن فرزند، حاضر به تحویل جسد فرزند خود نمی شدند.

و برخی از خانواده های انقلابی حتی از دفن فرزند منافق خود در قبرستان مسلمانان اکراه داشتند و مجلسی برای برپا نمی کردند.

دوم: اگر فردی که در نظام اسلامی به اتهام نفاق و به جرم منافق دستگیر و مدتی در اختیار دستگاههای امنیتی و قضایی بوده و دوران محکومیت خود راسپری کرده و آزاد می شدند ؛ افراد و اقوام و خویشاوندان به او نزدیک نمی شدند تا مبادا به لکه ننگ او ملکوک گردند. و عنصر منافق و متهم به برانداز، جرثومه فساد و منفور جامعه محسوب می شدند.

مع الاسف امروز جرثومه ی منفوری که به حکم دستگاه عدلیه در نظام برخاسته از خون شهیدان،به جرم براندازی سالیان مدیدی در زندان به سر برده و هنوز که هنوز است بر سر همان موضعی است که بخاطرش محکوم به زندان شده است ؛ پس از سپری شدن ایام محکومیت و آزادی از زندان، افرادی به دیدن او می روند که در نظام مسئولیت دارند و یا عالیترین مقام این کشور بودند.

این اقبال و استقبال یعنی اعلام حقانیت زندانی و اعلان باطل دانستن حکم حاکم شرع. و به دیگر تعبیر اعلام محکومیت نظام مقدس جمهوری اسلامی.

این رفتار چند علت دارد:

1. جامعه همانند آن سالها، چنین رفتار هایی را تقبیح نمی کند.

2. دستگاههای امنیتی همانند آن سالها رفتار افراد را با دقت و حساسیت رصد نکرده و برخورد قانونی نمی کنند.

3. فرهنگ منافق ستیزی مغفول واقع شده و جامعه نسبت به منافقان قدیم و جدید واکنش منفی جدی نشان نمی دهد.

4. نسل جدید انقلابی از تاریخ اوایل انقلاب و جریان منافقین آگاهی لازم را ندارد و نمی داند جریان برانداز و مخالف نظام ولایت فقیه یعنی منافق، و شعار منافقین از کفار بدترند فراموش شده است. و دستگاههای فرهنگی و انقلابی در انتقال دیدگاههای امام خمینی کم کاری کرده است.

5. رفتار کسانی که به دیدار محکومین برانداز نظام می روند به تعبیر بلند علامه جوادی آملی مبتلا به نوعی دیاثت سیاسی شده اند.

6. شرایط کشور چنان درگیر مسائلی است که پرداختن به این مهم از مسائل دسته چندمین به حساب می آید و حال آنکه اگر مسئولان و مردم به این مسائل توجه کنند میزان و نرخ متخلف از احکام و قوانین کاهش می یابد و افراد متخلف همواره مراقب خود خواهند بود تا اینکه آبرو و اعتبارشان مخدوش نگردد و از هرگونه تخطی در نظام و فتنه گری پرهیز نمایند .

نباید فرد خاطی در نظام جمهوری اسلامی به محکومیت خود افتخار کند و این مهم وقتی محقق می شود که فرد و یا افراد محکوم به نفاق و برانداز در چشم مردم و مسولان خوار و ذلیل جلوه گردند. نه این که با اقبال از آنان موجبات تشفی و تشویقشان فراهم گردد.

نتیجه:

1. باید بدانیم که هرکسی در نظام اسلامی علیه نظام اقدام کند فاسد، منافق و باغی است.

2. باید باور کنیم که حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است؛ و حفظ نظام هنگامی محقق خواهد شد که به شعائر انقلاب پایبند باشیم و فتنه گران و منافقان را با دیده بدتر از کافر بنگریم. و فتنه گران و منافقان جدید بایستی همانند منافقان و فتنه گران سابق عرصه را برخود تنگ دیده و در جامعه اسلامی همواره خود را در چشم مردم حقیر و ذلیل احساس کنند.

3. تحقق این حقیقت، نگاه تحقیر آمیز مردم و مسئولان انقلابی به این عناصر و جرثومه ها فاسد و منافق می باشد.

انتهای پیام /