به گزارش گلستان ما ؛ علیرضا فرساد فعال فرهنگی اجتماعی گلستانی در مطلبی به بررسی زوایای سخنان اخیر مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام(ره) پرداخته است :

"سخنرانی رهبر معظم انقلاب در بیست و ششمین سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به داغ ترین موضوع رسانه های داخلی و خارجی تبدیل گشته است.موضوعی که اساس انقلاب بر آن اندیشه و تفکرات پایه گذاری شده است.

مهم ترین موضوعی که رهبر انقلاب در سخنان خود در مرقد ملکوتی امام راحل فرمودند بحث تحریف سخنان امام بوده است.این موضوع از آن باب اهمیت دو چندانی دارد که هنگامی که شخصیت بنیانگذار تحریف شود آغازی برای تحریف جریان بنیانگذاری شده خواهد بود یا ساده تر میتوان گفت تحریف شخصیت امام آغاز انحراف انقلاب اسلامی است.

هنگامی که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی از میان ما رفتند در وصیتنامه خود قید کردند که حتی در زمانی که من زنده بودم مطالب کذبی را به من نسبت میدادند اما حال که من در میان شما نیستم تنها مطالبی سندیت دارد که از صدا و سیما پخش شده باشد یا مکتوب به مهر و امضاء من باشد یا صدای من با تایید نظر کارشناسان باشد.

حال امروز امام(ره) در بین ما نیست اما اندیشه این مرد بزرگ جاری و ساریست و راه انقلابی این مجتهد عالیقدر ادامه دارد و به دلیل آنکه ما از این مسیر منحرف نشویم باید نکاتی را که امام خمینی(ره) همیشه به آن اشاره داشتند و توصیه مکرر میکردند را به یاد داشته باشیم و هرکس سخنی غیر از این گفت با هر درجه و مقامی که باشد آن را تحریف کننده سخنان و شخصیت امام بدانیم.

مهم ترین نکاتی که در سخنان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به کرات دیده می شود به شرح ذیل میباشد:

*باور و اعتقاد کامل به خداوند و خدا محوری:

به جرات میتوان گفت اولین اصلی که امام خمینی انقلاب را بر آن پایه بنیانگذاری کرد خدامحوری و بیرون آمدن از زیر ظلم مستکبرین و طاغوت بود.امام خمینی در هر حالت و در هر موفقیت و پیروزی اعتقاد به کمک های غیبی حضرت حق تعالی داشت و معتقد بود که هر موفقیتی با عنایات پرودگار بوده است.

در هر پیروزی که انقلابیون و رزمندگان به خود میبالیدند ایشان می فرمود شما کاری نکردید خدا کرد و در جریان پیروزی خرمشهر که به واقع یک معجزه نظامی بود امام فرمود خرمشهر فتح خاک نیست,خرمشهر را خدا آزاد کرد.

*اعتقاد به خودباوری و مردم:

امام خمینی(ره) مردم را بزرگترین پشتوانه نظام جمهوری اسلامی میدانستند و اعتقاد داشتند اگر مردم را از صحنه نظام محو کنیم از نظام چیزی باقی نخواهد ماند و قدرت نظام به حمایت مردم است.

اهمیت این مسئله از نگاه امام آنقدر مهم است که اولین اصل امام برای بنیانگذاری جمهوری اسلامی صحه گذاشتن مردم بر این نظام توسط یک همه پرسی است و در آن سخنرانی تاریخی در ورود به کشور در بهشت زهرا تهران ایشان فرمودند من به پشتیبانی شما ملت در دهان این دولت خواهم زد و همیشه اعتقاد امام به حضور و رای مردم بوده است.

خودباوری یکی دیگر از مسائلی بود که امام خمینی(ره) به آن اعتقاد داشت و معتقد بودند که ما میتوانیم و فعل خواستن را صرف خواهیم کرد.دادن این روحیه امام در وجود مردم و مسئولان تاثیر بسیاری داشت؛تا آنجا که ماحصل این سخنان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را در صحنه های نبرد حق علیه باطل در هشت سال دفاع مقدس مشاهده میکنید و در توسعه علمی,فرهنگی و اجتماعی کشور سخنان امام و اعتقاد ایشان به امر خودباوری بسیار موثر بوده است.

*اعتقاد به آزادی اسلامی:

حضرت امام خمینی رحمه الله آزادی را بالاترین نعمتی می دانستندکه از سوی خالق باری تعالی به بشریت عطا شده است. انسان را مختار و آزاد آفرید تا او را در بستر حیات و زندگی بیازماید.

آزادی به عنوان ارمغانی بزرگ از سوی دین مبین اسلام به انسان های آزاداندیش پیش کش شد و آنان که با همه توان فکری خود به میدان آمدند تا دین و آزادی را در مقابل یکدیگر قرار بدهند.

امام راحل رحمه الله فرمود:

در اسلام دموکراسی مندرج است و مردم آزاد هستند به بیان عقیده خود بپردازند و بدان عمل کنند تا زمانی که توطئه ای در کار نباشد و مسائلی مطرح نشود که نسل ایران را به انحراف بکشاند.

آنچه که در اندیشه سیاسی حضرت امام رحمه الله قابل طرح است، پیدایش نهال نوپای دموکراسی دینی در انقلاب اسلامی بود. دمکراسی به معنای تحقق عینی حق تعیین سرنوشت دنیایی و دین به معنای حضور حق در حیات فردی و جمعی است.

از نظر ایشان انسان موجودی است که می تواند با اتکا بر خصلت وجودی خویش (اراده)، به معنای وجودی خویش (کمال)، تحقق بخشد وبه مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق، امام خمینی، همانا عمل صالح است و مبارزه سیاسی مصداقی است از مصادیق عمل صالح.

*استکبار ستیزی و مبارزه با مستکبرین:

دشمن شناسی و استکبارستیزی از مهم ترین عناصر فرهنگ و تمدن درحیات اجتماعی است. اگر انقلاب اسلامی ترسیم شود، قطعا یکی از مهمترین ابعاد آن مفهوم استکبارستیزی قرار داده می شود. ریشه استکبارستیزی در اصل نفی شرک و نفی ظلم در نظام توحیدی قرار دارد.

انقلاب اسلامی هم که برآمده از اسلام ناب محمدی است با نفی کامل استکبار متولد شد. نفی استکبار داخلی شاه و نفی استکبار خارجی آمریکا و شوروی، برای همین شعار اصلی ملت ایران «استقلال آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» قرار گرفت.

امام خمینی در سالهای عمرشان بسیار به بحث مبارزه با مستکبرین و در راس آنها آمریکا و اسرائیل اشاره کردند و برای نمونه برخی از جملا ت امام را در ذیل یادآور میشوم:

1-نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل مى‏ کنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویتها و ارزشهاى معنوى و الهى‏ مان نمى‏ شناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمىیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند(صحیفه امام، ج‏21، ص: 90)

2-مبارزه‏ اى که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و امریکا نیست، بین اسلام است و کفر(صحیفه امام، ج‏11، ص: 105)

3-کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!... اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏ هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى‏ کنیم(صحیفه امام، ج‏21، ص: 98)

4-خیال نکنید که روابط ما با امریکا و روابط ما با نمی دانم شوروی و روابط ما با اینها یک چیزی است که برای ما یک صلاحی دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندی برای بره نیست، اینها می خواهند از ما بدوشند، اینها نمی خواهند به ما چیزی بدهند(صحیفه امام، ج 10، ص 360، 4/8/1358)

5-آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است»( صحیفه امام، ج 13، ص 212، 21/6/1359) و از ملت ایران و ملل مسلمان و محروم جهان چنین خواستند: «هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید.»( صحیفه امام، ج 11، ص 121، 4/9/1358) و همه مبارزان جبهه توحید در سرتاسر جهان را این گونه بشارت دادند: «اگر دقیقا به وظیفه مان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید(صحیفه امام، ج 15، ص 171، 15/6/1360)

جملات فوق نشان دهنده این مسئله است که استکبار ستیزی مهمترین پیام نهضت امام خمینی (ره) بوده است و امام هیچ نگرانی از طرف مستکبرین جهان و امریکایی ها نداشت و این جمله تا لحظات آخر عمر امام نیز از روی لبهای ایشان کنار نرفت که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و همیشه تاکیید بر ایستادگی روبروی آنها داشته و هیچ گاه باب تعامل و مذاکره با آنان را نمی پسندیدند و اعتقاد و باور قلبی داشتند که آنها تنها فکر سوء استفاده و بهره برداری از ما هستند و هیچ چیزی به ما نخواهند داد.

اعتقاد به احیای اندیشه حکومت اسلامی:

از مهم ترین محورهای بحث احیاگری و اصلاح طلبی امام خمینی رحمه الله در اندیشه هایشان، اعتقاد آن حضرت به احیای اندیشه حکومت اسلامی و رهبری دینی است. زمانی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه هجرت کردند در مدینه پایه های حکومت اسلامی را بنیان نهادند و ده سال آخر عمر گهربار خویش را به تقویت و تحکیم آن پرداختند، در تاریخ اسلام از آغاز تا کنون شاهد حرکت های اصلاحی جهت احیای اندیشه حکومت اسلامی بوده ایم و می توان به نمونه هایی همچون، سیدجال الدین اسدآبادی، محمد عبده، جنبش اخوان المسلمین و در ایران نهضت فدائیان سالم و جنبش جنگل اشاره نمود.

ولی اقداماتی که توسط امام خمینی رحمه الله به عنوان رهبر و بنیان گذار این حرکت صورت گرفته است به صورت محوری بوده است. ایشان در گفته ها، سخنرانی ها و آثار مکتوب خود همواره نظر به ضرورت تبیین حکومت سالمی داشتند. ابتدا به تبیین نظری و سپس به تبیین عملی و تشکیل حکومت اسلامی اقدام کردند. به گونه ای تلاش ایشان باعث جلب نظر شخصیت ها و اندیشمندان دینی به سیاست و امور سیاسی شد که در این زمینه آثار گران بهایی از خود برجای گذاشتند.

زمانی که امام راحل به احیای ایده حکومت اسلامی مبادرت ورزیدند مهم ترین راه اصلاح این ایده را تقویت نظریه عدم جدایی دین از سیاست می دانستند. هرچند در تاریخ کشور ایران «مدرس» از جمله پیشگامان مبارزه با اندیشه جدایی دین از سیاست بود و سخن معروف وی که «دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست» همواره دلنشین، عمیق و به یادماندنی است، ولی اولین کسی که این نظریه را عینیت بخشید، امام خیمنی بود و همواره بر این باور بود که:اسلام دین سیاست است، دینی است که در احکام آن در مواقف آن سیاست به وضوح دیده می شود.

سپس به طور خلاصه می توان گفت محورهای احیاگری اندیشه حکومت اسلامی امام خمینی: «مبارزه با اندیشه جدایی دین از سیاست،: تبیین ضرورت تشکیل حکومت اسلامی وماهیت اصول و اهداف این حکومت و تبیین الگوی رهبری در حکومت اسلامی» از مهم ترین اقدامات حضرت امام رحمه الله در این عرصه بوده است که به انجام رسانیدند.

امام در رابطه با تشکیل و اداره حکومت بر این باور بودکه تشکیل حکومت از وظایف مهم و اصلی علمای اسلام است و آن هم بدین معنا که اداره صحیح امور مردم و محو ظلم باید توسط حاکمیت و حاکمان انجام پذیرد:عهده دار شدن حکومت فی حد ذاته شأن و مقامی نیست، بلکه وسیله انجام وظیفه اجرای احکام و برقراری نظام عادلانه اسلام است...

ائمه و فقهای عادل موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاه کنند. صرف حکومت برای آنان جز رنج و زحمت چیزی ندارد، منتها چه بکنند؟ مأمورند انجام وظیفه کنند. موضوع «ولایت فقیه» مأموریت و انجام وظیفه است.

حال مسائل فوق اصلی ترین نگاه امام به موضوعات گوناگون است و هرکس امام را خارج از حوزه های فوق تعریف میکند و شخصیت امام را شخصیتی غیر از این میداند به دنبال تحریف افکار و شخصیت و آرمانهای امام راحل است.

البته بسیار خود میدانند که چه میکنند یا بسیاری نمیدانند و سخن میگویند اما آنان که نمیدانند چه میگویند باید اطلاعات خود را از امام کامل کنند و اول این شخصیت بزرگ را بشناسند و سپس سخن بگویند و آنانی که در کنار امام بوده اند و افکار این شخصیت کبیر را از همه بهتر میدانند و آرمان های این بزرگ مرد را از همه بهتر میشناسند و سخنی متضاد با آرمان های واقعی امام میزنند قطعا مغرض هستند و خائن و از این دو حالت خارج نیست.

امروز معیار در راه امام بودن برای ما رهبر معظم انقلاب است و هر کس ادعای این را دارد که من خط امامی هستم باید بداند که خط امام و ادامه دهنده خط امام مقام معظم رهبری است و باید تابع ایشان بود.

 انتهای پیام /