اگر شما هم مثل خیلی بسیاری از دیگر با شنیدن استعفای کارمندان برای شرکت در بورس تعجب کردهاید باید بگویم اتفاق غریبی نیافتاده که بخاطر آن بخواهید تعجب کنید.
به گزارش گلستان ما؛ عباس پورهدایت، دانشجوی دکتری علوم شناختی در یادداشتی نوشت: اگر شما هم مثل خیلی بسیاری از دیگر با شنیدن استعفای کارمندان برای شرکت در بورس تعجب کردهاید باید بگویم اتفاق غریبی نیافتاده که بخاطر آن بخواهید تعجب کنید.
باید زمانی تعجب کنید که با واقعیت قضیه روبرو میشوید و میفهمید که انسانها برخلاف تصور عموم کاملا منطقی تصمیم نمیگیرند.
طی سالیان متمادی دانشمندان زیادی در تلاش بودهاند تا بفهمند انسانها چگونه تصمیم میگیرند، تئوریهای اولیه ریاضیدانان و اقتصاددانان هم نزدیک به همین چیزی بود که تصورش را داریم.
در مدلهای اولیه تصمیمگیری تصور بر این بود که انسانها از تمامی جوانب تصمیات خود آگاه هستند و جزییات هرکدام را میدانند و براساس استدلالهای منطقی بهترین آنها را انتخاب میکنند.
اما نقدهای جدی بر این مدل وارد شد و با به کمک آمدن روانشناسان مدلهای واقعگرایانهتری ارائه شد.
دانشمندان نشان دادهاند ما برای تصمیمگیری از میانبرهایی کمک میگیریم که با عنوان Heuristic شناخته میشوند. هیوریستیکها در اکثر موارد باعث رسیدن به تصمیمات درست میشوند اما مواردی هستند که باعث میشوند تا ناخودآگاه به سمت تصمیمات اشتباه بریم.
یکی از معروفترین مثالهای موجود در این زمینه رو در فروشگاههای سطح شهر دیدهاید که قیمت 99 هزار تومان با وجود اختلاف تها هزار تومان با 100 هزار تومانی بسیار جذابتر به نظر میرسد.
اما موردی که در مواجهه مردم در شرایط کنونی مشخص است Risk-aversion Strategy و Risk-taking Strategy است که آن فرد در موارد مواجهه با شرایط ریسک تمایل به انتخاب گزینه سود قطعی کوچک در مقابل سود بزرگ محتمل دارد، مگر اینکه سود احتمالی خیلی خیلی زیاد باشد و در شرایط متضرر شدن تمایل به ضرر بزرگ احتمالی بیش از ضرر کوچک قطعی مطلوب است؛ باز هم در مواجهه با ضرر خیلی بزرگ احتمالی قضیه معکوس میشود.
پس عجیب نیست که عدهای بخواهند در وضعیت فعلی فعالیت در بورس را به کارمندی ترجیح دهند.
سود احتمالی خیلی خیلی زیاد همیشه وسوسهانگیز است! اما چرا از ضرر خیلی خیلی بزرگ نمیترسند؟ مشکل کجاست؟
بررسی نتایج تحقیقات دانشمندان به ما میگویند که در تصمیمگیریها مواردی تحت عنوان بایاس وجود دارند که باعث بوجود آمدن نتایج غیرمنطقی در این تصمیمات خواهد شد.
این موارد باعث میشوند که فرد در محاسبه سود و زیان حاصل از انتخاب خود دچار خطا شود. از میان موارد متعدد در این زمینه نقش Overconfidence(بیشاعتمادی) در تصمیمات امروزمان پررنگتر از سایر موارد است.
در این حالت فکر میکنیم بیش از چیزی که از آن اطلاع داریم میدانیم و ترجیح میدهیم به این فکر نکنیم که ممکن است اشتباه کرده باشیم؛ از کم بودن اطلاعات خود در این زمینه خبر نداریم و در کنار آن منبعی که اطلاعات خود را از آن گرفتهایم کاملا موثق میدانیم. نتیجه این میشود که تصورات خودمان را با واقعیت اشتباه میگیریم.
در این وضعیت وظیفه رسانههای عمومی که به عنوان مرجع رسمی و موثق دریافت اخبار محسوب میشوند این است که بجای تشویق بیش از اندازه مردم به حضور در بورس آنها را بیشتر با واقعیت بورس آشنا کنند و خطر احتمالی بزرگ که اهالی فن دائم از آن سخن میگویند را موکدا یادآور شوند. مردم باید کاملا از نتایج تصمیمات خود آگاه باشند.
انتهای پیام /
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد