هر چند مبارزه با مافیای قاچاق در کشور نیاز به یک عزم ملی و یک رنسانس اقتصادی خارقالعاده دارد ولی در این میان نباید از نقش آلترناتیو رسانه ملی و تبلیغات شبانهروزی و گسترده کالاهای خارجی بهسادگی گذشت!
به گزارش گلستان ما ؛ وحید حاج سعیدی در یادداشتی درباره لزوم استفاده از کالای ایرانی نوشت: اثرات و برکات حمایت از کالای ایرانی بر همگان آشکار است ولی این مقوله در سال های اخیر چنان مغفول مانده و مورد بیمهری قرارگرفته است که تبعات منفی آن تا سال ها گریبان گیر مردم و مسئولان خواهد بود. ریشه اصلی این ماجرا را نیز میتوان در الف) کیفیت پائین کالاهای تولید داخل ، ب) برند پوشی و فخرفروشی در استفاده یا حتی داشتن لوازم خارجی ضروری و غیر ضروری، پ) اشباع بازار از محصولات خارجی و تبلیغ مداوم در رسانه ملی و سایر شیوه های تبلیغاتی، ت) سود سرشار حاصل از قاچاق کالا و غیره دانست که این مورد اخیر را میتوان اصلی ترین عامل ورشکستگی اقتصاد ملی نامید.
در واقع اکثر کارشناسان، قاچاق کالا را در صدر عوامل تهدیدکننده اقتصاد ملی می دانند، هر چند مبارزه با مافیای قاچاق در کشور نیاز به یک عزم ملی و یک رنسانس اقتصادی خارقالعاده دارد ولی در این میان نباید از نقش آلترناتیو رسانه ملی و تبلیغات شبانهروزی و گسترده کالاهای خارجی بهسادگی گذشت!
دوستانی که مثل حقیر از تبعات و مضرات ماهواره در امان هستند و کماکان به تماشای برنامههای آموزنده رسانه ملی مبادرت میورزند، نیک می دانند که این رسانه علاوه بر تبلیغات بیمهابای کالاهای خارجی قبل، حین و بعد از برنامههای پربیننده، حساسیت عجیبی بر روی سانسور تبلیغ ناخواسته کالا های مختلف بهویژه محصولات وطنی در فیلمها و سریال ها و برنامههای مستند دارد و از کندن برچسب نوشابه و دوغ گرفته تا شطرنجی کردن آرم و مارک بخاری و کولر ارج و آزمایش، علاءالدین و سایر محصولات وطنی ابایی ندارد، اما به محض اینکه کارخانهای مثل ارج با ۸۰ سال سابقه ورشکسته میشود، همین رسانه از سوراخ سنبههای آن گزارش تهیه میکند و فریاد وا اسفا و واویلتا سر میدهد!
دردمندانه از میان دهها کارخانهای که محصولات خانگی ازجمله یخچال، تلویزیون، ماشین لباسشویی، اجاقگاز و دیگر وسایل خانگی تولید میکردند شمار قابلتوجهی طی یک دهه اخیر ورشکسته و تعطیلشدهاند ولی جریانها و جناحهای سیاسی فعلی و قبلی در عوض یافتن راهکاری برای جلوگیری از ورشکستگی کارخانجات ایرانی، بر آنند ثابت کنند این ورشکستگیها در دولت مخالف آنها رخداده و هر دولتی که بر سرکار میآید، دولت قبل را عامل فلاکت و خود را منجی موعود معرفی میکند و برای پرکردن همه خلاءها و کمبودها و ضعفها از «واژههای سوفسطایی و اغراقآمیز» مدد می گیرد و سعی میکند با شعارهای دهانپرکن و اغواگرانه لنگان خرک خویش به مقصد برساند!
در شعار سال امسال نیز قطع به یقین مخاطب اصلی و درجه یک شعار رهبری، مردم نیستند چراکه اگر کالای باکیفیت و دارای قیمت مناسب ایرانی تولید شود، دست کم عده کثیری از مردم خرید کالای ایرانی را در دستور کار قرار خود قرار میدهند! در حقیقت اگر مخاطب مقام معظم رهبری مردم بودند، سال را به نام «حمایت از مصرف کالای ایرانی» نامگذاری میکرد در صورتی که «حمایت از کالای ایرانی» با «حمایت از مصرف کالای ایرانی» تفاوتهای ماهوی دارد!
متاسفانه بعد از نامگذاری سال جدید توسط رهبر انقلاب، باز هم عدهای از محور اصلی شعار که همانا تلاش در جهت احیای کالای ایرانی و جلوگیری از واردات بی رویه کالاهای خارجی است، خارجشده و با صدور بخشنامههای کلیشه ای، نظیر ممنوعیت خرید کالا توسط ادارات، تبلیغات نیمبند محصولات ایرانی در رسانه ملی، ساخت فیلم و انیمیشن و غیره سعی در عقب نماندن از قافله این رویکردهای نمایشی و نخنما دارند، البته در ماههای آتی نیز قطعاً شاهد اجرای همایشهای مفصل در زمینه حمایت از کالای ایرانی با توزیع هدایای خارجی، نصب بنر بر سر در ادارات با رول های چینی، درج شعار سال بر روی سربرگهای ادارات با کاغذ ۷۰ گرم مالزی و غیره خواهیم بود!
شاید با اجرای برخی سیاست های فرهنگی و هنری و افزایش کیفیت کالای ایرانی بتوان اندکی از میل وصفناپذیر به خرید کالاهای خارجی کاست ولی بی هیچ تردید حمایت از کالای ایرانی نیاز به مدیریت علمی منابع، تلاش قاطع در جهت جلوگیری از قاچاق سیستماتیک کالا و برنامهریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند در جهت نجات اقتصاد ملی دارد، شاید فردا دیر باشد.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد