1396-05-29 10:03
1306
0
42951
به قلم علیرضا فرساد؛

پایان تلخ مصدق، فاصله از ولایت و اعتماد به آمریکا

مصدق بر اعتماد به آمریکایی ها پافشاری میکرد و اصرار بر جلب حمایت آنها داشت آیت الله کاشانی تاکیید داشت که به آمریکایی ها نمیتوان اعتماد کرد و آنها تا به امروز به وعده های خود عمل نکرده اند.

به گزارش گلستان ما، در 28 مرداد سال 1332 واقعه ای رخ میدهد که عبرتی ماندگار در دفتر تاریخ انقلاب اسلامی گشت. بسیاری در ایران معتقدند که دکتر محمد مصدق؛صنعت نفت را در ایران ملی کرد! اما این سخن حرفی اشتباه است زیرا در صحنه واقعیت صنعت نفت در ایران پس از پیروزی انقلاب ملی شد و دست بیگانگان از آن قطع گردید و تنها حاصل تلاش های مصدق شریک شدن آمریکایی ها و چند کشور بیگانه در کنار انگلیس ها بر استخراج نفت ایران بود.

اگر چه در دکتر مصدق توانسته بود در کنار آیت ا... کاشانی قدم های مثبتی در مسیر مبارزه با شاه بردارد اما شکست برنامه ریزی های وی از آنجا آغاز میشود که خود را از روحانیت و علما دور میکند و ارتباط خود را با آیت ا... کاشانی قطع کرده و به نامه های او نیز بی توجه است.

وحدت دکتر مصدق با آیت الله کاشانی و پشتوانه عظیم مردمی حامی آنها آن قدر قدرتمند شده بود که باعث گشت شاه برای اولین بار از ایران فراری شود. اما فراری که قابل بازگشت شد و تنها دلیل آن دور شدن مصدق از آیت الله کاشانی و در راستای همان موضع گیری علما در مقابل وی و کمرنگ شدن بدنه مردمی او باعث گشت تا مسیر پیش گرفته با شکست روبرو شود.

اما مهم ترین اصل در تاریخ انقلاب از جریان مصدق و مصدقی از جمله دنباله رو های آنها در نهضت آزادی و تا امروز جریان موسوم به اصلاحات اعتماد به آمریکاست.

بر اساس مدارک و مستندات موجود دکتر محمد مصدق پس از تکیل جبهه ملی به صورت هفتگی با ویلز مستشار سفارت آمریکا و گرنی و ویشر از کارکنان سفارت آمریکا جلسه و نشست هایی داشته است اما در نهایت بد عهدی آمریکایی ها سبب گشت تا وی سقوط نماید.

مصدق در 7 خرداد 32، یعنی دو ماه و بیست روز پیش از آنكه با كودتای مشترك آمریكا و انگلیس سقوط كند، به (آیزنهاور)نامه نوشت و از آمریكا درخواست وام كرد. در بخشی از این نامه، مصدق با لحنی آمیخته از خواهش نوشته بود: «ملت ایران امیدوار است كه با مساعدت و همراهی دولت آمریكا موانعی كه در راه فروش نفت ایجاد شده برطرف شود و چنانچه رفع موانع مزبور برای آن دولت مقدور نیست كمك‌های اقتصادی موثری فرمایند تا ایران بتواند از سایر منابع خود استفاده كند. در خاتمه توجه موافق و اثربخش آن حضرت را به وضع خطرناك فعلی ایران جلب نموده و یقین دارم كه تمام نكات این پیام را با اهمیتی كه شایسته است تلقی خواهند فرمود. »

در حالی که محمد مصدق بر اعتماد به آمریکایی ها پافشاری میکرد و اصرار بر جلب حمایت آنها داشت آیت الله کاشانی تاکیید داشت که به آمریکایی ها نمیتوان اعتماد کرد و آنها تا به امروز به وعده های خود عمل نکرده اند. حتی آیت ا... کاشانی در مصاحبه با آژانس انترنشنال اظهار میدارند که آمریکا تا امروز هر چه به ایران وعده داده است را عمل نکرده است.

دیگر ازین پس آمریکایی ها آیت ا... کاشانی را مانعی برای دستیابی به اهداف خود در صنعت نفت ایران و منافع دیگر خود در این منظقه میدانستند و تنها راه کار جدایی مصدق از آیت الله کاشانی و کمرنگ کردن نقش او در تصمیمات نخست وزیر بود.

تا جایی که (هندرسن)سفیر آمریکا در ایران در گزارشی که وزیر خارجه این کشور فرستاده است اذعان داشته:

مصدق با تمام شرایط آمریكا موافق است و «فقط یك عامل مزاحم در این جریان مداخله كرده و مانع از حل قضیه نفت به نفع آمریكا شده است. این عامل مزاحم كه مانع تسلیم ایران به نظریات بانك بین‌المللی و ادامه همكاری بین ایران و آمریكا شده، آیت‌الله كاشانی است. آیت‌الله كاشانی برای منافع آمریكا و دول غرب در ایران عنصر خطرناكی است»

با تمامی تلاش ها و صحبت های آیت ا... کاشانی با محمد مصدق او نمیتواند دیوار مستحکم اعتماد مصدق به آمریکایی ها را بشکند تا آنجا که حتی آیت الله کاشانی در نامه ای خطاب به مصدق یک روز قبل از کودتای 28 مرداد مینویسد و هشدار میدهد که: «همانطور كه در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد كردم كه آمریكا ما را در گرفتن نفت از انگلیسی‌ها كمك كرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی می‌خواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد. »

روز 27 مرداد، درست یك روز قبل از كودتا، هندرسن به ملاقات مصدق رفت و از رفتار مردم ایران با آمریكایی‌ها سخن گفت و مصدق را تهدید كرد چنانچه این وضعیت ادامه یابد و خیابان‌ها از تجمع مردم خالی نشود، تمام آمریكائیان به كشورشان بازخواهند گشت. در این هنگام، مصدق "حالت عذرخواهی به خود گرفت" و به سفیر آمریكا گفت: «جناب آقای سفیر من از شما می‌خواهم این كار را نكنید. اجازه بدهید رئیس پلیس را بخواهم. من ترتیبی خواهم داد كه هم‌میهنان شما را كاملا محافظت كنند. »

اعتماد مصدق به آمریکایی ها در واقع طناب داری بود که وی با دستان خود به گردنش انداخت؛وقتی خیابان ها از حضور مردم خالی شد آمریکایی به راحتی توانستند عملیات آژاکس را اجرا نمایند و مصدق را سرنگون کنند.نتیجه اعتماد به آمریکا برای مصدق سرنگونی و تلخ تر از زهر و برای ایران خسارات جبران ناپذیری داشت.رویای ملی شدن صنعت نفت در ذهن مصدق تبدیل به عرصه رقابت بین کشورها برای استخراج بیشتر نفت از ایران شد.

انتهاي پيام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.