مهمترين پيام مردم و فرهنگيان در 29 ارديبهشت «تغيير» بود. آنچه در اين شرايط براي روحاني حياتيست يادآوري اين موضوع است که « تغيير نگرش دولت نسبت به فرهنگيان و مشکلات ساختاري آموزشوپرورش » ضرورتي اجتنابناپذير است.
به گزارش گلستان ما به نقل از کلاس بیست؛ حسين طاهريفرد کارشناس ارشد جامعهشناسي و فرهنگی در یادداشت ارسالی به این پایگاه خبری نوشت: در آبانماه 1395 فاني در وضعيتي ميان استعفا و بركناري وزارت آموزشوپرورش را ترك كرد. پس از برکناري فاني، دانشآشتياني با آرايي نهچندان قاطع توانست از مجلس دهم راي اعتماد بگيرد و سيزدهمين کليددار بزرگترين دستگاه اجرايي کشور شود. دولتمردان اعتدال برکناري فاني را در راستاي تغيير نگاه دولت به فرهنگيان و مشکلات ساختاري آموزشوپرورش عنوان کردند. دانشآشتياني با سخنان پوپوليستياش و مهمتر دانستن مساله آموزشوپرورش از مساله برجام توانست در اذهان بخشي از فرهنگيان شبهه ايجاد نمايد و آنان را به حل مشکلاتشان اميدوار نمايد. او عليرغم تمام وعدههايي که پيش از راي اعتماد و در مجلس براي کسب راي اعتماد از نمايندگان داده بود، عملاً در محقق نمودن وعدههايش ناکام ماند و به اهداف اصلي که مورد مطالبهي اکثريت فرهنگيان بود و از قضا از دليل ناکامي فاني نيز بشمار می رفت، نرسيد تا يکبار ديگر شائبه سياسيوانتخاباتي بودن انتصابش بيشتر به ذهنها خطور نمايد.
در کوران رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري بار ديگر دغدغهها و مسائل فرهنگيان در صدر بحثهاي انتخاباتی قرار گرفت. دولتمردان اعتدال از نگاه ويژه به فرهنگيان و حل مشکلات آنان «سخنها» گفتند. روحاني به فرهنگيان و مردم قول داد تا آموزشوپرورش اولويت دولت دوازدهم باشد. سرانجام مارتن نفسگير انتخابات رياستجمهوري به پايان رسيد و يکبار ديگر مردم با حضور چشمگير خود در پاي صندوقهاي راي نشان دادند که خواهان عقلانيت، تدبير، امنيت پايدار، آزادي و تعامل با جهان هستند. در اين ميان فرهنگيان بهعنوان يکي از قشرهاي مرجع و تاثيرگذار جامعه نقش برجستهاي در انتخابات دوازدهم رياستجمهوري بازي کردند. بدون ترديد فرهنگيان يکي از مهمترين سازندگان حماسه 29 ارديبهشت بودند.
يکماه تا زمان تنفيذ حکم رئيسجمهور و فعاليت کابينه دوازدهم باقي مانده است و شمارش معکوس براي معرفي وزراي پيشنهادي رئيسجمهور و اخذ رأي اعتماد آغاز شده است. هرچه به پايان کار فعاليت دولت يازدهم نزديک و نزديکتر ميشويم، بازار گمانهزنيها و حرفوحديثهاي انتخاب وزراي کابينه دوازدهم داغتر و داغتر ميشود. يکي از بزرگترين وزارتخانههاي دولت، آموزشوپرورش است که حرفهاي بسياري بر سر انتخاب وزيرش به گوش ميرسد.
صرفنظر از حدسوگمانها در خصوص وزير پيشنهادي آموزشوپرورش، آنچه که بنظر ميرسد کمتر مورد توجه فعالان حوزه آموزشوپرورش و کارشناسان قرار گرفته است « چرايي انباشت مطالبات فرهنگيان و کلاف سردرگم مشکلات حوزه آموزشوپرورش است » که پس سالها و آمدن و رفتن دولتهاي مختلف هنوز لاينحل باقي است. بهباور نگارنده بخش اعظمي از مشکلات کنوني که دولتهاي مختلف وارث آن بودهاند، بهنگاه سطحي و مقطعي به مشکلات اين حوزه بر ميگردد. متاسفانه برخلاف تمامي اظهار نظرها و ادعاها، حاکميت و مسوولان ارشد نظام عزم جدي و همگاني براي تحول در وزارت آموزشوپرورش را ندارند، که اگر ارادهاي جدي وجود داشته باشد مسايل آموزشوپرورش هم ميتواند در مسير رفع مشکلات قرار گيرد. عدم توجه جدي به مشکلات اين حوزه بهعنوان دغدغههاي ملي باعث تلانبار شدن مشکلات اين حوزه شده و عملاً دولتها قادر به حل آنها نبوده و تغيير فرد تاثيري در اين وزارتخانه نداشته و نخواهد داشت و بايد سياستها تغيير کنند.
بيگمان عدم توجه به مشکلات عديده آموزشوپرورش ميتواند در دراز مدت خطرات بيشماري را متوجه نظام آموزش و به تبع آن کشور نمايد. مشکل جديتر زماني رخ خواهد داد که نااميدي از اصلاح امور و روزمرگي بر معلمان و به تبع آن بر نظام آموزشي مستولي شده و فرصت پيشرفت، خلاقيت و امکان رشد را از نسل جوان و آيندهسازان اين مرز و بوم خواهد گرفت.
فارغ از همه اظهار نظرها در خصوص وزير آينده آموزش و پرورش، سوالي که مطرح ميشود اينست « آيا آمدن وزير جديد درحالي که نگاه سياستگذاران کلان و خصوصاً دولتمردان به مقوله آموزشوپرورش تغييري نکرده است باعث اتفاق خاصي در وزارتخانه عريضوطويل آموزشوپرورش ميشود و وزير جديد قادر است بر مشکلات لاينحل وزارت آموزشوپرورش فايق آيد؟»
حال که در آستانه معرفي کابينه جديد قرار داريم از روحاني و مردان تصميمسازش انتظار ميرود که « نقش و خواست فرهنگيان در انتخابات96 » را از ياد نبرند. مهمترين پيام مردم و فرهنگيان در 29 ارديبهشت «تغيير» بود. آنچه در اين شرايط براي روحاني حياتيست يادآوري اين موضوع است که « تغيير نگرش دولت نسبت به فرهنگيان و مشکلات ساختاري آموزشوپرورش » ضرورتي اجتنابناپذير است.
آموزشوپرورش از دير باز با مشکلات مفرطي درگير بوده است، که بخشي از آن به ناتواني و انفعال وزراي آموزشوپرورش و قسمت مهمتر آن به عدم توجه و اهتمام جدي دولتها به حل مشکلات ساختاري نهاد حساس آموزشوپرورش بر ميگردد. مسلماً همه مشکلات، تلخيها و ناكاميها وزارتخانه آموزشوپرورش زير سر وزير اين وزارتخانه نيست و نهادها و ارگانهاي ديگر در بوجود آمدن بخشي از مشکلات ساختاري آموزشوپرورش مقصرند. براي برونرفت از مشکلات کنوني آموزشوپرورش بايد نگاه نادرست سياستگذاران کلان و خصوصاً دولتمردان به مقوله آموزشوپرورش تغيير کند. بيشک بدون تغيير نگرش به سيستم آموزش و پرورش نميتوان انتظار تغييرات بنيادي و ساختاري در اين حوزه داشت.
انتخاب وزير آينده آموزشوپرورش آزموني سخت براي روحاني خواهد بود، چراکه دوران « اجبار و اضطرار » براي انتخاب وزيري که در قد و قواره مشکلات آموزشوپرورش نيست گذشته است. بيگمان همراهي مجلس دهم با دولت دوازدهم دست روحاني را براي انتخاب وزيري مطلوبتر و کارآمدتر باز ميگذارد. از اين رو رئيسجمهور و مردان تصميمسازش بايد قدر فرصتها و استفاده صحيح از آنها را از دست ندهند و براي ايجاد تحولي لازم و ضروري، با « تغيير رويکرد و با اقدامات عملي » در جهت بهبود اوضاع آموزشوپرورش، فرهنگيان و دانشآموزان بکوشند.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد