معاونت بررسی و تحلیل بسیج دانشجویی آزاد شدن خلاقیتها،لحاظ کردن اقتضائات بومی در کار فرهنگی و حل مشکلات اجتماعی را از مزیت های آتش به اختیار خواند.
به گزارش گلستان ما به نقل از دانشجو سلام، با توجه موضوع مهم «آتش به اختیار» و اظهارات و تعبیرات گوناگون از این واژه معاون بررسی و تحلیل بسیج دانشجویی گلستان در یاداشتی تفصیلی به این موضوع پرداخت
میثم زنگانه در یادداشت خود آورده است:
آتش به اختیار
معاونت تحلیل و بررسی
موضوع آتش به اختیار که رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع دانشجویان مطرح فرمودند همچنان محل بحث و توجه صاحب نظران است.
معظم له در آن جلسه، دانشجویان و همه هسته های فکری، فرهنگی و جهادی را در سراسر کشور مخاطب قرار دادند و اظهار داشتند که برای غلبه گفتمان انقلاب در دانشگاه و جامعه تعلیم بگیرید و اقدام و حرکت نمایید.
اشاره به برخی از مثال ها و مصداق های اعلام وضعیت آتش به اختیار در شرایط فعلی می تواند مسیر حرکت صحیح دفاع فرهنگی با استفاده از ابزار آتش به اختیار تخصصی را آشکارتر شود.
نکته این جاست که این نگرانی وجود دارد که ابعاد و حوزه های اقدامات فرهنگی تبیین نشود و در پی آن برخی اشکالات و نواقص ظهور و بروز پیدا شود و در نتیجه اصل وضعیت آتش به اختیار زیر سئوال برود و غیر از آن خود این اقدامات ناصواب به عاملی ضد فرهنگ اسلامی و انقلابی تبدیل شود.
می طلبد این ماموریت جدید که رهبر معظم انقلاب بر عهده نیروهای فرهنگی و افسران جنگ نرم گذاشته و به نحو صحیح و موثر اجرایی شود .
مقدمه
نکته مهم و ابتدایی این است که آتش به اختیار در حوزه فرهنگ چه معنایی دارد.برای درک این مفهوم باید چند مثال بزنیم تا مشخص شود این مفهوم در عرصه فرهنگ بهمعنای خودسری و عملکرد سلیقهای نیست.
برای نمونه، عملکرد حاج احمد متوسلیان و نیروهایش یا عملکرد شهید بروجردی در کردستان است. در آن زمان فرمانده کل قوا بنیصدر بود و عملاً با سوء تدبیر و مدیریت سبب شده بود فرماندهان دچار ابهام و سردرگمی شوند و ابتکار و تشخیص درستی نداشتند. اما فرماندهانی مانند؛ بروجردی و متوسلیان چون تشخیص درستی داشتند به تکلیف خود عمل میکردند و منتظر نمیماندند زیرا میدانستند نظر امام چیست. همان زمان که بنیصدر فرمانده کل قوا بود، آقای متوسلیان میگوید که "من او را قبول ندارم و خودم با همان تشخیصی که امام به من میدهد میجنگم" یعنی در سلسلهمراتب فرماندهی، بنیصدر را بدلیل اختلال و ناکارآمدی در عرصه نظر و عمل نادیده میگیرد.
آتش بهاختیار در عرصه فرهنگ دقیقاً به همین معناست یعنی در شرایطی که ما نیروی فرهنگی داریم و تهاجم فرهنگی و جنگ نرم با قدرت تمام در حال تحمیل شدن از ناحیه استکبار بر کشور است، اما دستگاههای متولی و سیاست گذار دچار اختلال در تصمیم گیری و اقدام هستند، از این رو فرمانده کل میدان که رهبر انقلاب باشد جهتها را مشخص کرده و دستور نبرد میدهد، بنابراین دیگر نباید منتظر دستگاههای متولی امور فرهنگی، اما کم کار و نارسا باقی ماند. یعنی رهبر انقلاب به تک تک نیروهای انقلاب در این سازوکار جنگ فرهنگی میفرمایند دفاع کن، تولید علم کن، نظریه پردازی کن، محصول فرهنگی ایجاد کن، با خلاقیت دفاع کن و منتظر سازمانها و دستگاههای فرهنگی نباش.
نکته دوم پاسخگویی به این سئوال است که چه ضرورتهایی در بستر اجتماعی ایجاد شده است که رهبر معظم انقلاب این مفهوم را مطرح فرمودهاند؟واقعیت آن است که دشمنان اسلام و انقلاب با حداکثر توان در حال تهاجم به ما هستند و از ما تلفات میگیرند یعنی وقتی که میزان طلاق در جامعه از 50درصد بیشتر میشود، قوانین و احکام الهی در جامعه کمرنگ میشود، ارزشهای اسلامی و انقلابی در حال کمرنگ شدن است و گرایش به فرهنگ بیگانه در حال افزایش است، به معنای اورژانسی شدن شرایط و خطر سقوط خرمشهرها در بخش فرهنگی است.
اکنون به فکر مردم ما تهاجم میشود و به تصرف دشمن در میآید. اینجاست که شرایط، از زمان جنگ نظامی سختتر بهمراتب خطرناکتر است و رهبر انقلاب به نیروهای جوان مؤمن که افسران این جنگ هستند دستور آتش بهاختیار میدهد.
این دستور به رزمندههای این جنگ اجازه خلاقیت و ابتکار عمل میدهد و به آنها میفهماند که نباید منتظرمقامات و نهادهای فرهنگی که دچار اختلال هستند، بمانند.
وقتی مفهوم نظامی آتش بهاختیار توسط رهبر انقلاب که شخصیتی فرهنگی است بهکار برده میشود یعنی اینکه ما دیگر مواجه با تبادل فرهنگی، تعامل فرهنگی و... با دشمن آنگونه که معاندین و برخی افراد خوشخیال مطرح میکنند نیستیم.
یعنی اینگونه نیست که ما با غرب تبادل فرهنگی و تعامل فرهنگی داشته باشیم بلکه از جانب غربیها یک جنگ گسترده فرهنگی در حال انجام شدن با ماست. دشمن خودش میگوید که "با جنگ نرم در حال مقابله با انقلاب اسلامی هستیم" و در این شرایط طبیعی است که ما باید دفاع و مقابله به مثل کنیم.
طرح این موضوع و واگذار کردن ماموریت دفاع از گفتمان انقلاب سلامی به جوانان و نخبگان فکری و فرهنگی و تشکلهای خودجوش فرهنگی جامعه، نشان از لیاقت، شایستگی و رشد یافتگی آنان دارد. بنابراین اینکه رهبر معظم انقلاب برای جبران و اختلال دستگاههای فرهنگی، جوانان اهل فکر و تشخیص کشور را دارای صلاحیت لازم برای اجرای ماموریت و تکالیف دفاع از انقلاب میدانند، بخش شیرین و امید آفرین این موضوع بشمار میرود.
مفهوم «آتش به اختیار»، به نوعی میتواند مفهوم تلخی نیز باشد، البته اگر قوه ادراکی دقیقی در جامعه وجود داشته باشد. تلخی آن را هم بیشتر، نظامیان درک میکنند. زیرا زمانی فرمان آتش به اختیار صادر میشود که فرمانده اصلی در میدان جنگ، دیگر نمیتواند روی فرماندهان عملیاتی و میدانی خود از جهت کارآیی و آمادگی حساب ویژهای باز کند.
یعنی تا زمانی که سلسله مراتب فرماندهی، فرامین فرمانده را دقیق و به طور منظم انجام میدهد مسئلهای به نام آتش به اختیار معنایی ندارد و زمانی معنا پیدا میکند که اختلالی در حوزه اتصال میان فرماندهی عالی و فرماندهی عملیات میدانی رخ میدهد.
واقعیت امر، موضوع ناکارآمدی بخشی از فرماندهی و نهادهای فرهنگی کشور است. شاید بتوان گفت که این مفهوم به تازگی از سوی مقاممعظم رهبری مطرح نشده باشد و ایشان در سخنرانی نوروز 93 و95 در حرم رضوی به شکل دیگری به این موضوع پرداختند و فرمودند:
باید پذیرفت که کشور در حوزه فرهنگی در وضعیت جنگی تمام عیار قرار دارد و دستگاههای فرهنگی به این موضوع با مقوله سازمانی وکارمندی نگاه میکنند.
البته در هر سازمانی ممکن است افرادی باشند که روحیه غیرکارمندی و جهادی داشته باشند، اما این ساختارها کاملاً اداری شدهاند و اجازه فعالیت مطلوب و موثر به برخی از افراد با روحیه جهادی و انقلابی را نمیدهند.
یعنی سازمانهای متولی فرهنگ در کشور میخواهند یک جنگ نابرابر فرهنگی، به صورت 24ساعته و با شدت هر چه تمام تر از سوی دشمن علیه نظام، انقلاب، مردم و... را با یک رفتار کارمندی و در قالب بودجه و اعتبار و با همه لوازم و ابزارهای اداری پاسخ دهند که این طرز تلقی منجر به ناکارآمدی آنها شده است.
لذا سازمانها و ارگانهای فرهنگی ابعاد این جنگ همه جانبه را درک نمیکنند و اگر این جنگ را درک کرده و پذیرفته باشند، بدلیل حاکم بودن ضوابط بعضاً سخت و دست و پاگیر اداری و سازمانی عکس العمل متناسب و موثر را نمیتوانند انجام دهند.
البته به این موضوع نیز باید اشاره کرد که متأسفانه بعضی از دستگاههای فرهنگی کشور با اعمال سیاستهای غلط فرهنگی، همنواییهایی با دشمن دارند و تساهل و تسامح در حوزه فرهنگ و اجتماع را در دستور کار خود قرار دادهاند که در این نوشتار به آن پرداخته نمیشود.
خصوصیات اقدامات آتشبه اختیار
از ابتدای انقلاب تا به امروز هر زمانی که گشایشی حاصل شد، این گشایش از جنس فعالیتهای آتشبه اختیار است که باعث پیشرفتن جامعه و نظام اسلامی شده است. در واقع تعریف دقیقتر آتش به اختیار میتواند، همان حرکت انقلابی باشد که شامل؛ آگاهی محوری و تکلیف محوری می باشد.
از مصادیق عینی آتش به اختیار می توان به حرکت های جهادی دانشجویان در مناطق محروم اشاره داشت. حدودا 25 سال پیش تعدادی از دانشجویان دست به حرکتهای جهاد میزدندکه در هیچ جای کشور شناخته شده نبود و مسئولین نیز این حرکتها را به رسمیت نمیشناختند و هیچ نهادی نیز از آنها حمایت نمیکرد. ولی حاج عبدالله والی از طریق کمیته امداد امام خمینی(ره)، آن هم به صورت خیلی محدود این گروه جهادی را پشتیبانی میکرد که کمیته امداد مرکز هم از این ماجرا اطلاعی نداشت و اصلاً با این حرکت همراهی وجود نداشت.
وقتی از این دانشجویان سوال میشد که انگیزه شما از این حرکتها چیست؟ پاسخ میدادند که امام فرموده ولی نعمتان این انقلاب محرومین هستند به همین علت ما میخواهیم برای 20 سال آینده انقلاب سرباز تربیت کنیم. لذا این حرکت ادامه پیدا کرد تا اینکه بسیج سازندگی این حرکت را پشتیبانی کرد و تا به امروز به فعالیت خود ادامه داده است، اما برای تداوم این اقدام پر خیر و برکت از یکسو باید چنین حرکتهایی تکثیر شود و از دیگر سو تا میشود با اتکاء به حمایتهای مردمی این اردوها را توسعه داد.
از مزیت آتشبه اختیار می توان به دو موضوع اشاره8 داشت:
1- آزاد شدن خلاقیتها؛
2- لحاظ کردن اقتضائات بومی در کار فرهنگی و حل مشکلات اجتماعی؛
جمع بندی:
1- طرح موضوع آتش به اختیار که در خرداد ماه سال جاری از سوی رهبر معظم انقلاب به این شکل ارائه شد، در سخنرانی نوروزی ایشان در سال 93 و 95 و در حرم مطهر رضوی تحت عنوان تشکلهای خودجوش فرهنگی مطرح شده بود.
2- تایید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه هستههای فکری و فرهنگی در سراسر کشور به اقدامات فرهنگی به نفع گفتمان انقلاب اسلامی روی بیاورند، گویای اطلاع ایشان از ظرفیتها و استعدادها و دلبستگیهای فراوانی است که در سطح جامعه وجود دارد. برخی از اقدامات خودجوش فرهنگی که در این متن به معرفی و یادآوری آن پرداختیم تایید کننده این موضوع است. ویژگی برجسته این حرکتها دغدغهمندی به اسلام و نقلاب، بدون چشم داشت و وابستگی مسئول و سازمان فرهنگی بوده است.
3- اشاره کردیم که حضرت امام خمینی(ره) زمانی فرمان تشکیل بسیج مردمی را صادر کردند که همه نهادها و سازمانها تکوین پیدا کرده بودند. بنابراین آنچه که امام(ره)در ذهنشان وجود داشت و قصدشان از تشکیل بسیج بود این نکته مهم بود که ظرفیت عظیم مردمی در بخشهای گوناگون امنیتی، سیاسی، اقتصادی و... در خدمت اسلام و انقلاب به کار گرفته شود. از این رو باید خاطر نشان کرد که ظرفیت عظیم و گسترده بسیج بهترین بستر و زمینهای است که میتواند منشأ بروز و ظهور اقدامات خودجوش فکری و فرهنگی در سطح کشور باشد. میتوان اینگونه فهمید که حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب با تاکیدات ویژهای که بر کارویژههای بسیج و اقدامات خودجوش عناصر مومن و انقلابی در سطح کشور دارند، میدانستند که با صرف اقدامات و تلاشهای فرهنگی سازمانها و نهادهای متولی امور فرهنگی نمیتوان گفتمان اسلام و انقلاب را در سطح جامعه ترویج و نهادینه کرد.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد