یکی از مهمترین مسائل در هنر و تولیدات هنری , مسئله ی « محتوا » است. می توان گفت هر اثر هنری دو تکیه گاه بزرگ دارد، « تکنیک » و « محتوا ». محتوای یک اثر هنری رابطه ی مستقیم با جهان بینی و نگرش هنرمند دارد. با این جمله عملا مسئله ی « هنر برای هنر» مفهوم اصلی خود را از دست می دهد چرا که عملا هیچ هنرمندی کورکورانه خلق اثر نمی کند و نگرش و تصوراتی دارد که با آن تصورات پیشینی به خلق آثارهنری می پردازد.
به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه، در غرب هنر با فلسفه عجین و همزاد است و با وجودی که این فرآیند در طول تاریخ با فراز و نشیب همراه بوده اما باید گفت حتی محتواگریز ترین هنرها و هنرمندها هم به فلسفه ای خاص گرایش داشتند که با آن عینک به پدیده ها می نگریستند و می نگرند!
این مسئله در سینما - که نقطۀ تلاقی هفت هنرمرسوم غرب است – به روشنی دیده می شود. به حدی که امروز آمیختگی فلسفه و سینما بر کسی پنهان نیست و اگر در گذشته شاعر فیلسوف ، فیلسوف رمان نویس، نقاش فیلسوف و... داشتیم امروز باید از فیلسوفان سینماگر و سینماگران فیلسوف یاد کنیم.
( اگر عمری باشد در آینده روی مسئله ی سینمای تطبیقی بحث خواهیم کرد زیرا این فرضیه در ذهنم مطرح است که؛
الف) سینما ( هنر ) می تواند نماینده و زبان گویا و عینی فلسفه باشد.
ب) سینمای فلسفی وجود دارد و به شدت در حال رشد است. (فلسفه به معنای عام )
ج) فلسفه ی تطبیقی، بررسی وجوه اشتراک و افتراق ، میزان اثر پذیری و بررسی نتایج فکری فیلسوفان و مکاتب فلسفی ست بنابر این می توان سینمای تطبیقی نیز داشت و محتواهای ارائه شده مورد بررسی و تجزیه و تحلیل تطبیقی قرار بگیرد. )
باری ! به مسئله ی اصلی باز می گردیم و از« محتوا » یاد میکنیم با این پیش فرض که هنرتجلی و ظهور محتوا ست که در قالب کلمه، خط، نقش، تصویر ،صوت و ... ریخته می شود و منتقل کننده ی جهان بینی هنرمند است.(البته این نگرش ما و شاید نگرش مشترک ما و شماست و الا هستند کسانی که از اساس منکر مسئله ی محتوا در هنر هستند ! گاهی در قالب مکاتبی چون نهیلیسم ،دادائیسم و ابزورد در هنر و گاهی به شیوه های دیگر!... )
هنرمند انقلابی و هنر انقلاب که مسئله ی اصلی یادداشت های ماست به شدت به عینک فلسفه نیازمند است اما دست به دامان کدام مکتب فلسفی باید شد؟
مکتبی که هم همت مجاهدانه ی هنرمند انقلابی را تعالی بخشد هم در راستای آرمان و اهداف هنر انقلاب باشد و انسان را در رسیدن به حیات معقول ( حیات طیبه و سعادت ... ) رهنما باشد!
هنرمندان غرب – درست یا نادرست ،ارزشی یا غیرارزشی. اخلاقی یا غیر اخلاقی و... - تجربه ی قرن ها تفلسف فیلسوفان خود را در هنر وارد کردند. از نگاه های افلاطونی و ارسطویی درهنر تا دیدگاه های نیچه و کانت و دکارت در هنر همه و همه سیستم هنر غرب را در بر گرفته است. ( شما به این ماجرای هنری – فلسفی، استفاده از اسطوره ها را نیز اضافه کنید ! )
بر اهل علم پوشیده نیست که از قرون اولیۀ ظهور اسلام، با طلوع شخصیت هایی چون کندی، فارابی، ابن سینا و بعدها با ظهور شیخ اشراق ها و ملاصدراها و مطهری ها و طباطبایی ها و... جریان فلسفه در جهان اسلام – خصوصا ایران اسلامی – چنان پویا و بالنده ظهور و بروز پیدا کرده که تحسین مستشرقین و فلاسفۀ شرق و غرب را در پی داشته است. ( شما به مجموعۀ این سیر فلسفی و حکمی، گنجینه ی آیات و روایات و دریافت های شهودی و ذوقی عرفا و شعرا را نیز اضافه کنید! )
بنابراین در داشتن فلسفه و حکمت، هنر انقلاب اسلامی تهیدست نیست و پشتوانه ی عظیمی دارد. این پشتوانه های تئوریک نه فقط در بطن تاریخ فلسفه بلکه می تواند پویا و بالنده باشد به نحوی که هنرمند انقلابی را در تولید اثر هنری یاری کند.
فراموش نکنیم که در انقلاب اسلامی، متفکرانی چون شهید مطهری، امام خمینی (ره). علامه جعفری، علامه طباطبایی (ره) و... به عنوان فیلسوفان برجسته ی جهان اسلام نقش فعال داشتند.
قبول کنیم که مدیران فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی از این مهم غفلت کرده اند به نحوی که حتی امروز هنرمند انقلابی آشنایی چندانی با مبانی فلسفی و حکمی خود ندارد و آثار تولیدی اش منحصر به دریافت های ذوقی یا مطالعات پراکندۀ خود در مکتب های فلسفی شرق و غرب عالم بوده است. حال آنکه وجود فلسفه وحکمتی بالنده و پویا می تواند باعث شکوفایی و تعالی هنرانقلاب شده و هنرمند انقلابی را برای بیان حرف های جهانی ناطق گرداند و محتوایی با اصالت را به مخاطبین ارائه کند.
شاید بتوان گفت که ضعف در محتوا امروز یکی از مهمترین مسائل در جریان های هنری از جمله جریان هنر انقلاب است و این در حالی است که ما نه فقط توان تولید محتوا برای جامعه ی خود بلکه توان ارائۀ محتوای عقلانی – شهودی برای مردم تشنۀ جهان را نیزداریم.
قبول دارم که این ادعا نیاز به اثبات دارد اما برای اثباتش باید نسلی پرورش پیدا کند که هم هنرمند باشد هم فیلسوف!
چنین ابر انسان هایی را اگر انقلاب اسلامی نسازد ، کدام جریان می تواند بسازد؟!
مجتبی طالبی
نویسنده و تهیه کننده صدا و سیمای مرکز گلستان
مدرس و دبیر پژوهشی گروه فلسفه و عرفان جامعه المصطفی. واحد گرگان
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد