1395-12-06 20:03
1615
0
35708
هنر انقلاب؛

نقش نوای شورانگیز لالایی در تقویت روح هنر انقلاب و انقلابی

زنان در انقلاب شکوهمند اسلامی نقش مهمی داشته و دارند و زمانی که با نوای شورانگیز لالایی برای فرزندان، روحی انقلابی می پروراند این نقش پررنگ تر می شود.

به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه، نقش مادری، خواهری، همسری و دختری کردن برای مردان انقلابی نقش کمی نیست بنابراین انقلاب اسلامی ما نه فقط انقلابی مرد محور بلکه انقلاب خروشان زنانی بوده است که از فرهنگ طاغوت برائت جسته و پابه پای مردان در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و نظامی حضور داشته اند.

اما بایستی آسیب شناسی فرهنگی شود که چه عواملی سبب می شود که برخی از دختران و زنان متولد شده در بین سالهای ( 60 تا 80 ) که در قلب نظام جمهوری اسلامی زاده شده اند امروز مهمترین چالش را به وجود آورده اند ؟!

چالش بی حجابی و بد حجابی و ضعف درعفاف!

( با خودمان رو راست باشیم! وقت آن نیست که سر را مانند برخی مسئولان بی دغدغه در برف فرو کنیم! )

می دانم و می دانید و می دانیم و می دانند که این مسئله از زوایای مختلف قابل بررسی است اما از آنجا که موضوع یادداشت های ما هنر انقلاب است از زاویه ی هنر به این مسئله نگاه می کنیم. آن هم هنری که کمتر بدان توجه شده است؛ هنر لالایی!

لطفا نخندید! موضوع کم نیاورده ایم! اما دلمان می سوزد برای نسلی که لالایی نشنیده اند و بیگانه اند با مضامین لالایی ها...

و هنرمندان انقلابی ( در عرصه ی موسیقی و ادبیات ) چه میراث و چه پتانسیل مهمی را نادیده گرفتند! افسوس!

لالایی هایی که می توانست بازسرایی شود، و هنرمندانی که می توانستند مفاهیم و ارزش های انقلاب را به ساده ترین روش – با استفاده از ظرفیت لالایی به مخاطبین انتقال دهند و هویت انقلابی بودن و انقلابی شدن و انقلابی ماندن رااز دوران شیرخوارگی آموزش دهند تا نسلی آرمانگرا، انقلابی و آماده برای صبح ظهور تربیت شود... و این مسئله می تواند درآمدی باشد بر تربیت نسل منتظر!

عبور زمان و نوبه نو شدن ایام اگرچه موهبت های بسیاری به ما می دهد اما کم نیست چیزهایی که از ما می گیرد و چون نسخۀ این دادن ها و ستاندن ها، در هزارتوی زمانه پیچیده می شود ای بسا ذهن هایی که آنان را نه به خاطر می سپارد و نه برای اهمیت آن ذهن تکانی می کنند!
یکی از این امور مهم و ارزشی مسئله ی لالایی های سرزمین مادری ست که به مرور زمان غریب ترین آوا برای دختران امروز و مادران فردا می گردد.

توجه به لالایی های سرزمین مادری که در این مجال مطرح می شود چهار بعد دارد که هرچهار بعد آن مهم، قابل تامل و دارای نکات ارزنده ای ست.

الف ) توجه به لالایی های سرزمین مادری به عنوان گنجینه ای از باورها، اعتقادات، آداب ورسوم و فرهنگ اقوام که به حوزۀ مردم شناسی برمی گردد.

ب ) توجه به لالایی های سرزمین مادری به عنوان بخشی از ادبیات که سروکارش با ادب و هنر است.

ج) توجه به لالایی های سرزمین مادری به عنوان عاملی موثر در شکل گیری شخصیت و تاثیر بر ضمیر کودک که حوزۀ کار روانشناسی ست.

د) توجه به لالایی های سرزمین مادری به عنوان مسئله ای اصیل در حوزۀ اخلاق، تعلیم و تربیت.

لالایی چیست؟
لالایی نجوای مهرانگیز والدینی است برای آرامش بخشیدن به کودک در هنگامۀ خواب. نجوایی که مادران در آن بیشتر هنرنمایی کرده و هنرشان مورد قبول مخاطب (کودک ) قرار گرفته است. بر همین اساس این هنر به نام مادران ثبت شده است و این خود از موضوعی پراصالت پرده بر می دارد و آن اهمیت نقش مادران در تربیت و اثرگذاری عاطفی بر کودکان است. نکته ای که مورد تایید روانشناسی قرار گرفته و در آموزه های دینی نیز به آن اشاره شده است. ( در ادامه خواهد آمد )

اینکه چرا این آوای آرامش بخش را با عنوان لالایی می شناسیم در ابتدایی ترین نگاه به شکل ساختاری لالایی می رسیم و گویا چنین است که چون در ابتدای پاره ها، بندها و ابیات این منظومه های عامیانه ( و در واقع مادرانه ) عبارت آهنگین لالالالا... آمده به این نام شناسه دار شده است.

بیان این نکته نیز ضروری ست که در بعضی زبان ها و گویش ها این عبارت اگرچه به لحاظ ساختاری دگرگون می شود اما معنا و مفهوم آن تغییر نکرده و باز سرآغازی مبارک برای دل گفته های مادران می شود.

لالایی ها به لحاظ مویسقایی نیز مهم و قابل توجه است چنانکه بر اساس نغمات ایرانی، لالایی ها در همایون، شوشتری و گاه دشتی اجراء می شود و از این راز پرده بر می دارد که نغمات موسیقی ایرانی در ضمیر مادران این سرزمین خانه دارد و اهمیت تاثیر و تاثرات فرهنگی و هنری مادران ایرانی را مشخص می سازد و اینکه مادران حتی به لحاظ شکوفا کردن حس زیبایی شناختی و درک هنری کودکان می توانند موثر باشند.

حال شما قضاوت کنید نسلی که با هنرفطری و اصالت فرهنگی و نقش عقیدتی خود بیگانه گردد، می تواند نسلی وفادار به فلسفۀ هنر بومی و فرهنگ اصیل را تربیت کند؟

تصورکنید کودکی را که از دهان مادر مدرن و امروزی و طبیعتا تحصیل کرده ی خود لالایی نشنیده اما می خواهد میراث دار فرهنگ چندصد سالۀ اسلامی و چند هزارسالۀ ایرانی خود باشد!

البته چنین کودکی اگر در تحقق اهداف فرهنگی خود ناکام بماند حق دارد زیرا؛

1. آیا مادر کودک فردا ( یعنی دختر امروز ) تلاشی برای شناسایی و شناساندن فرهنگ، تمدن، ادبیات، فلسفه، علم، دین و هنر اصیل خود کرده است تا فردا به ثمر نشستنش را شاهد باشد؟!

2. آیا مفاهیم لالایی ها ( به عنوان اولین تجربه های درک فرهنگ وهنر توسط کودک ) با عبور زمان، نو به نو شده اند یا نه هنوز هم سخن سفر قندهار پدر و گوسفندهای گله و گرگ های باغ زردآلو ست!؟

3. آیا لالایی های امروز مادران آیینه ی زندگی آنان است و صبوری مادران عصر اکنون را به تصویر می کشد که کودکانی صبور تربیت شوند یا...؟!

4. ... و آیا نیاز به بازخوانی، بازاندیشی و لالایی سرایی امروز احساس شده است تا فردا نتیجه حاصل شود؟!

دغدغه ی این مجموعه همین است، یعنی استفاده از پتانسیل لالایی برای تربیت نسلی فرهنگ دوست، اخلاق گرا و هنرجو، متعهد، انقلابی و ایمان گرا که بتواند در هجوم انحطاط های فرهنگی جوامع ( نه فرهنگ و هنر آنان! ) دوام بیاورد و حرفی برای گفتن داشته باشد!

شاید این یکی از هزاران درد ماست که درمانش دشوار نیست بلکه همت و معرفت می خواهد.

لالایی در آیینه ی مردم شناسی؛

الف ) لالایی ها گاهی واگویه ی دردهای زنان جوامع است.

لالا لالا تورا دارم چرا از بی کسی نالم

###

لالا لالا گل قالی بابات رفته که جاش خالی

لالا لالا گل زیره بابات رفته زنی گیره

گویا مادران از بی کسی ها شکوه داشتند، از دوری ها و اینکه پدر برای کار به جایی دور رفته و شاید آنجا فکر تجدید فراش داشته باشد!

ما منکر هزارو یک درد مادران و زنان دیروز که برای ما لالایی میراث گذاشته اند نمی شویم اما ای کاش دختران امروز به مفاهیم این عبارات آهنگین توجه کنند تا شاید بتوانند سیر لالایی گویی و لالایی سرایی را تغییر داده و برای آینده یک انقلاب ادبی را در حوزه ی لالایی گویی و لالایی سرایی رغم زنند.

بگذارید از زبان شهید مطهری (ره) دردی را الگویی سرایش خود کنیم ! درد برهنگی که امروز درد انسان مدرن است که فراگیری اش از جهان غرب تبلیغ می شود! یا درد زنانی که کرامت انسانی آنها نادیده گرفته می شود و جنسیت آنها تبلیغ می گردد! ای کاش مادرانی می شدند که می سرودند:

لالا لالا تو تقوی کن ز عریانی تو پرواکن

لالا لالا تو انسانی عزیزی صاحب جانی

...
... و شکی نیست که نغمه های مادر، بر گوش هوش و ضمیر ناخودآگاه کودک می نشیند و در دوره ی خودآگاهی، خودی آگاه را به جامعه ی بزرگتراز خانواده، تحویل می دهد.

ب ) لالایی ها گاه آرزوهای مادران را بیان می کند.

طبیعی ست که بر اساس حسن و قبح عقلی هیچ مادری آرزوی بدی برای فرزند نمی کند. حتی مادری که دزدی کرده، فاسد و گناهکار بوده و... در لالایی کودکش را به دزدی، فساد و تباهی فرمان نمی دهد بلکه در هر لحظه برایش آرزوی سعادت و سلامت دین و دنیا می کند. به همین خاطر آرزوهای فطری و پایه ای برای حیات آینده ی کودک نغییر قابل ملاحظه ای نکرده چونانکه هنوز مادران آرزو می کنند؛

لالا لالا که لالات می کنم من نگا بر قد و بالات می کنم من

لالا لالا که لالات بی بلا باد نگهدار شب و روزت خدا باد...

شکی نیست که بر اساس نیاز های روز می تواند آرزوهای مادر بیشتر شود تا کودکش بهره ی بیشتری از سعادت را تجربه نماید. آرزوی مادر به علم آموزی کودک، بهره مندی از استعداد خدادادی، کسب فضایل و دوری از رذایل اگرچه در آیینه ی لالایی های مادران وجود داشته اما امروز می تواند پررنگ تر شده و طرح و برنامه ای برای لالایی سرایی باشد.

ج ) به لحاظ جامعه شناسی و مردم شناسی بسیاری از لالایی های مادران آیینۀ تمام نمای فرهنگ، آداب، رسوم و حتی روابط بازرگانی اقوام است. به نقل از کتاب ترانه و ترانه سرایی در ایران و نقل قولی از دکترباستانی پاریزی، لالایی ها می توانند بخش اعظمی از واقعیت های زندگی و روزمره ی مردم را بیان کنند؛

لالا لالا ملوس ململ که گهوارت چوب صندل

لحافت چيت هندستون که بالشتت پَر سيستون

لالا ای باد تابستون نظر کن سوی هندستون

بگو بابا عزيز من برای رودم کتون بستون

لالایی در آیینه ادبیات؛

ادبیات هم حوزۀ بررسی قالب دارد و هم میزان و معیار برای محتوا

در ترازوی ادبیات لالایی ها گونه ای از ترانه سرایی هستند با همان مشخصه های ترانه سرایی( فلوکولور ) اما عامیانه ترو به قولی کودکانه تر چرا که بحث مخاطب است و هر ترانه ای نمی تواند برای کودک مفید باشد.

بر بسیاری از مادران امروزی که آرشیو ذهنشان از لالایی پر و غنی نیست این نقد وارد است که چرا آنان به جای یادگیری لالایی یا نهایتا شعرهای کودکانه، ترانه هایی راکه در طول سنین نوجوانی و جوانی یاد گرفته اند را به خورد کودک می دهند!

شاید در توجیه این کار گفته شود که کودک با آوا انس می گیرد نه باشعر از طرفی چه فرقی دارد که لالایی گفته شود یا تصنیف یا سرودی خوانده شود؟

در پاسخ به این سوال دو دریچه پیش روی ما باز می شود! شعر و موسیقی

1 . ترانه ها و لالایی هایی که برای کودکان گفته شده و گفته خواهد شد وزن مخصوصی دارد که به آن هویت موسیقایی می بخشد.

لالا لالا گلم باشی.......... مفاعیلن مفاعیلن

بکن لالا عزیز نازنینم......... مفاعیلن مفاعیلن فعولن

یا در شعر و ادبیات کودکان به همین شکل ، یعنی وزن های عروضی کوتاه ، ریتمیک و به اصطلاح شادند!

حال تصور کنید شعری با این وزن عروضی برای کودک خوانده شود،

مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل

مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

و...

این اوزان اگرچه هرکدام زیبایی خاص خود را دارد اما برای کودک مناسب نیست . مثل بازی کردن با کودکان که باید در بازی با آنها کودک شد و الا بزرگی کردن در بازی با کودکان، کودک را ناگوار می آید. جالب اینکه در آموزه های اسلامی نیز به این موضوع اشاره شده است.

امام علی ( ع ) فرمودند: هرکس فرزندی کوچک دارد باید خود را به کوچکی زده و با او همبازی شود تا نیاز او را در این خصوص برطرف نماید. ( میزان الحکمه ج 6 ص 50 – منتخب الاحادیث ح 1646 )

2. تصنیف و ترانه ای که بر اساس شعری خاص ساخته می شود، بخش اعظمی از موسیقی خود را از شعر می گیرد ضمن اینکه هر موسیقی ای، موسیقی دلنواز کودک نیست چه در شادی و تحرک اش و چه در آرامش و تسکین او به هنگام خواب... بنا بر این شک نداشته باشیم که تصنیف و ترانه خواندن مادران اگر از حالت علمی، طبیعی و فطری خود خارج شود ممکن است برای کودک بحران زا شود! مثل مادری که برای لالایی کودکش رپ می خواند !

3. در این بخش دو تبصره را جایز دانسته و آنها را ذکر می کنیم.

اول موسیقی قرآنی و بعد آواهای مذهبی

می دانیم و اعتقاد داریم که موسیقی قرآنی بهترین ، فطری ترین و هنری ترین آواهاست. بنا براین آشنا کردن گوش جان کودک مسلمان با نغمات قرآنی مبارک و مهم است.

آواهای مذهبی مثل نوحه ها و مدیحه سرایی ها ( خصوصا در مورد حضرت علی اصغر (ع)، حضرت سکینه (س)، حضرت رقیه (س) و... ) می تواند ضمن تسکین قلب مادر روح معنویت و حب و معرفت کودک را افزایش دهد خصوصا در ایام ویژه.

4. یادآوری این نکته هم ضروری ست که لالایی ها برای آرامش یافتن کودک آوا می گردند. اگر این لالایی ها از حالت نجواگونه و طبیعی خود خارج شوند ممکن است به لحاظ روانی کودک را با مشکلاتی مواجه کنند. مثل خواب زدگی، خستگی، غم آلودگی، اضطراب و...

5. شاعران جوان خصوصاشاعران خوش ذوقی که خداوند به آنان توفیق مادر شدن را داده است می توانند در این حوزه نقش آفرین باشند.

ما می دانیم که زیبایی لالایی های سرزمین مادری به اختضار ، صمیمیت و حقیقت احساس مادران بازمی گردد. بنابراین شاعران خوش ذوق می توانند زمینه های این رویکرد فرهنگی – تربیتی را از فرزندان خود شروع کنند و زمن خلق لالایی های منحصر به فرد، مفاهیم ارزشی خود را در گوش هوش کودک جای داده و به کودکشان هنر و اخلاق را تعلیم دهند و در کنار آن با لالایی خود، خاطره ای موزون را برای کودکشان به میراث بگذارند.
باورداشته باشیم که در این حوزه ادبیات ما فقیر مانده حال آنکه ما می توانیم غنی ترین باشیم.

از مادرمان حضرت زهرا (س) مدد می گیریم که او انقلابی ترین زن دنیاست بی هیچ مبالغه!

این زن هنرمند انقلابی را می توان آغازگر « لالایی های انقلابی » بنامیم آنجا که به گواهی تاریخ در گوش فرزندش نجوا می کرد؛

اشبح اباک یا حسن

واخلع عن الحق الرسن

واعبد الها ذالمنن

ولا توال ذالاحن ( مناقب ابن شهرآشوب ج 3 . ص 389 – بحارالنوار ج 43 . ص 286 )

حسن جان مانند پدرت علی باش

و ریسمان را از گردن حق بردار

و خدای صاحب نعمت و احسان کننده را پرستش کن

و با افراد بدخواه و کینه توز دوستی مکن...

... ما برای تثبیت هویت نسلی انقلابی و مومن احتیاج به فرهنگ و هنری اصیل داریم و چه هنری اصیل تر و ریشه دار تر از لالایی!

هنرمندان متعهد و انقلابی وظیفه دارند که کودکان و نوجوانان را دریابند و اگر چنین نکنند برای بی هویت ساختن زنان و مردان جامعه ی اسلامی، رضا خان لازم نیست ! بی دغدغه بودن مسئولان فرهنگی و بی تعهدی و جشنواره ای شدن هنرمندان زحمت « رضاخان صفت ها » را کم نموده و می شود آنچه نباید شود.

مجتبی طالبی، نویسنده و تهیه کننده رسانه

مدرس و دبیر پژوهشی گروه فلسفه و عرفان اسلامی جامعه المصطفی العالمیه. واحد گرگان

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.