اقتصاد مقاومتي يعني اقتصاد مقاوم در برابر توطئههاي اقتصادي آمريکا. اقتصاد مقاومتي يعني اقتصاد مقاوم در برابر بحرانهاي اقتصادي جهاني. اقتصاد مقاومتي يک مدل اقتصادي علمي و تجربه شده است که قبل از ما ملتهاي ديگري نيز آن را عملي کرده و موفقيت آن را مشاهده کردهاند.
به گزارش گلستان ما، « اقتصاد مقاومتي، دفاع مقدس امروز ماست » عنوان يادداشت روز روزنامه رسالت به قلم سيد مسعود شهيدي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
قسمت سوم امروز اقتصاد مقاومتي، دفاع مقدس ملت ما است. اقتصاد مقاومتي يعني اقتصاد مقاوم در برابر توطئههاي اقتصادي آمريکا. اقتصاد مقاومتي يعني اقتصاد مقاوم در برابر بحرانهاي اقتصادي جهاني. اقتصاد مقاومتي يک مدل اقتصادي علمي و تجربه شده است که قبل از ما ملتهاي ديگري نيز آن را عملي کرده و موفقيت آن را مشاهده کردهاند. سختي و زحمت دارد ولي تضمين شده است. همه کارشناسان اقتصادي جناحهاي مختلف آن را تائيد کرده و منتظر اجرايي شدن آن هستند.
چرا بايد آقاي رئيس جمهور در دانشگاه تهران بگويد در کشوري که بودجهاش متکي به نفت است و بايد نفت را به کشورهاي ديگر بفروشد، ديگر اقتصاد دروننگر و درونگرا معنايي ندارد. چرا آقاي رئيس جمهور برخلاف نظر همه کارشناسان و بر خلاف اصول مسلم سياستهاي اقتصاد مقاومتي در سخنراني عمومي خود ميگويند قدم اول براي بهبود وضعيت اقتصادي کشور رفع تحريمها و ورود سرمايه و تکنولوژي خارجي است. مگر ژاپن براي رسيدن به توسعه اقتصادي و صنعتي با وجود آنکه نفت هم نداشت محور اصلي سياستهاي اقتصادي خود را بر ممنوعيت سرمايه خارجي و ممنوعيت کالاي خارجي و ممنوعيت خدمات خارجي قرار نداد. مگر مدل اقتصاد درونگرا و درونزا را اختيار نکرد. مگر الگوي مصرف خود را مطابق با توليد داخلي طراحي و اجرا نکرد. آيا آنها با اين روش به اهداف خود نرسيدند و امروز در بالاترين سطح از توسعه اقتصادي قرار ندارند؟
چرا ما هنوز تحريمها برطرف نشده توليد داخلي را رها کردهايم و اينگونه با ولع و اشتياق آغوش خود را به روي سرمايه خارجي و کالاي خارجي و خدمات خارجي گشودهايم. چرا وزير مخابرات به دنبال ماهواره فرانسوي ميرود، چرا معاون اول رئيس جمهور ورود اتومبيل خارجي به منطقه آزاد اروند را آزاد ميکند و چرا رئيس جمهور محترم شرط هر موفقيتي را ورود سرمايه خارجي و تکنولوژي خارجي معرفي ميکند. آيا اين موضعگيريها و اين ديدگاهها موجب نشده که بنا به تصريح آقاي عسکراولادي واردات ما حتي از واردات دولت قبل فراتر رود. کدام اقتصاددان معتبري را در جناحهاي مختلف سياسي کشور ميتوان يافت که اين شيوه فعاليت اقتصادي را مورد تائيد قرار دهد؟
ما همه با چشم خود ديديم که کشورهاي جنوب شرقي آسيا که با همين روش سعي کردند توسعه اقتصادي و صنعتي داشته باشند، وقتي در سال 1998 سرمايه گذاران خارجي به هر دليلي تصميم گرفتند سرمايههاي خود را خارج کنند، چگونه يک شبه به خاک سياه نشستند و چه بحران عظيمي در اين کشورها پديد آمد. ما همه به چشم خود ديديم کشورهايي که ما ميخواستيم آنها را الگوي اقتصادي خود قرار دهيم يک شبه ورشکسته و فقير شدند. چرا ميخواهيم همان راه را برويم و سررشته اقتصاد و زندگي خود را در اختيار سرمايه گذاران خارجي قرار دهيم. آيا نميدانيم که بخشي از مديريت نظام اقتصاد بين الملل در دست صهيونيستها است و آنها از اهرم اقتصاد براي اهداف سياسي خود استفاده ميکنند؟ کره جنوبي که هم پيمان آمريکا بود و اقتصاد خود را خوشبينانه به سرمايهگذاري خارجي متکي کرده بود وقتي با اين بحران فلج کننده روبه رو شد، از خواب غفلت و خواب خوشبيني به غرب بيدار شد و تنها راه نجات خود را اقتصاد مقاومتي ديد که بتواند در مقابل بحرانهايي که از بيرون تحميل ميشود مقاومت کند.
رابطه با آمريکا و اتصال به نظام سرمايهداري جهان راه علاج خطرات و بحرانهاي اقتصادي نيست. اقتصاد مقاومتي و درونزا راه علاج است. کره جنوبي با همين مدل اقتصاد موفق شد خود را از بحران نجات دهد و به مراحل بالايي از توسعه صنعتي برساند و امروز صادر کننده کالاهاي صنعتي به دنياي غرب باشد. در اين جنگ اقتصادي که دفاع مقدس امروز ما است، از همه تجربههاي تلخ و شيرين خودمان و تجربههاي گرانقيمت کشورهاي ديگر بايد استفاده کنيم.
اسلام، انقلاب، علم، دانش، تجربه، تخصص، حوزه، دانشگاه و عقل، تدبير، شرع و قانون همه مي گويند راه علاج ما اقتصاد مقاومتي است چرا هنوز پس از دو سال حتي ستاد اجرايي اقتصاد مقاومتي را که اولين قدم اجرايي کردن اين سياستها است تشکيل ندادهايم و دولت مردد و حيران به دور خود ميچرخد. دنيا به سرعت در حال پيشرفت است و اين تاخيرها و تزلزلها خسارات سنگيني به بار ميآورد. فرصتهاي طلايي به سرعت از دست ميرود.
دولت با کمال تعجب در دو سال گذشته درست بر خلاف جهت اجراي اقتصاد مقاومتي عملاً به طور دائم تبليغ کرده که راه نجات اقتصاد کشور سياست خارجي و بهبود رابطه با آمريکا و رفع تحريمها است در حالي که همه اقتصاددانهاي معتبر کشور از هر جناح و گروه و حتي کارشناسان داخلي دولت صريحا اعلان کردهاند که اگر چه تحريمها تاثيراتي حدود بيست درصد براقتصاد دارد اما اصل مشکل اقتصاد ما مربوط به مديريت است نه تحريم. چرا بايد به مردم آدرس غلط دهيم. حتي رئيس دفتر رئيس جمهور هم در سفر هيئت دولت به شيراز در جلسه اتاق بازرگاني تصريح نمود که مشکل اصلي اقتصاد ما مشکل مديريتي است. آقايان توکلي، مظاهري، خوشچهره، ستاريفر، محسن رضايي و فرشاد مومني که هر کدام متعلق به يک جناح و جريان سياسي متفاوت هستند همه بالاتفاق تصريح کردهاند که مشکل اصلي اقتصاد ما مشکل مديريتي است نه تحريم.
چرا دولت اين صداها را نميشنود و چرا باز هم به جاي بازگشت به درون و اصلاح شيوههاي مديريت چشم و گوش بسته به دنبال جلب رضايت آمريکا ميرود. مگر رضايت آمريکا چه گرهي از گرههاي اقتصاد ما را ميتواند باز کند. اين عملکرد دولت عملکردي غيرعادي و غيرطبيعي است. کسي نميگويد رفع تحريم بيفايده است، کسي نميگويد سرمايه خارجي و تکنولوژي خارجي و ارتباطات خارجي بيفايده است. قطعاً همه اينها اگر در چارچوب يک مدل اقتصاد مقاومتي قرار گيرند مفيد هستند ولي سئوال اين است که چرا دولت منابع داخلي و توليد داخلي و سامان دادن مديريت دولت در حوزه اقتصاد را که اصل است رها کرده و تمام قدرت خود را صرف رابطه با آمريکا و جلب رضايت آمريکا ميکند.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد