به گزارش گلستان ما به نقل از راه دانا؛ ماجرای تراژیک محمد مرسی و انقلاب مصر با مرگ وی در دادگاه وارد فاز جدیدی شد. سرنوشت مرسی به عنوان اولین رئیس جمهور غیرنظامی مصر بسیار عبرت آموز است. نوع عملکردی که مرسی به عنوان رئیس جمهور داشت سبب شد که انقلاب مصر مسیری مضحمل کننده را طی کند و دایره وار درست به نقطه پیشین خود برسد. درواقع با این نوع مدیریت انقلاب خودش را دور زد و دوباره یک حکومت نظامی که پایه و اساس آن کودتا بود شکل گرفت.
جالب اینجاست که «حسنی مبارک» ۹۰ ساله از دادگاه مصر جان سالم به در برد! و محمد مرسی ۷۰ ساله مرد! مرگ وی به شدت مشکوک و گمانه قتل و ترور خاموش محمد مرسی قابل تامل است! این موضوع پایان مردی بود که با بی بصیرتی انقلاب مصر را به قهقرا کشاند.
بزرگترین اشتباه مرسی اعتماد به آمریکا و سعودیها بود. سعودیها که خود را آقای عرب می دانند و نمی خواهند کشور و حکومتی غیر از آنها در جهان عرب دست بالاتری داشته باشند وقتی مشاهده کردند مصر دچار انقلاب و بیداری اسلامی شده است احساس خطر کردند و برای انحراف انقلابات دومینووار اقدامات زیادی انجام دادند. یکی از همین اقدامات مضحمل کردن حکومتهایی بود که اساس انقلابی داشتند. سرمایه گذاری ویژه سعودیها در این روند بسیار مشهود بود. مرسی با اعتماد به این حکومتها به جای اعتماد به مردم خود اولین قدم نادرست را برداشت. از همین رو بود که نشانههای از نارضایتی مردم پس از این موضوع پدیدار شد.
جالبتر اینکه کودتا علیه مرسی دقیقا توسط فردی به نام ژنرال عبدالفتاح السیسی صورت گرفت که توسط مرسی به فرماندهی ارتش مصر منصوب شده بود. مرسی هرگز نتوانست درک کند که یک انقلاب بدون پشتوانه و همراهی مردمی، یک شبه ساقط خواهد شد. کودتای سفید مصر یک پازل سعودی اسرائیلی آمریکایی بود.
اقدام نظامی با سرمایه گذاری سعودی و حمایت آمریکا و اسرائیل سبب شد تا حکومت مصر دوباره به دست یک نظامی بیفتد و سعودیها نفس راحتی در برابر سیل بیداری اسلامی و همچنین بزرگ شدن کشور و ملتی انقلابی در برابر خود کشیدند. اگر انقلاب مصر به ثمر می نشست با توجه به اینکه مصر یکی از قدرت های بزرگ عرب بود و اساس آن یک حکومت انقلابی بود بیشتر از سعودیها احساس خطر می کردند.
پس از این بود که ژنرال السیسی برای اینکه حکومت نامشروع کودتا را به حکومت دموکراتیک تبدیل کند دست به قدرت شویی زد و انتخاباتی به راه انداخت که غیر از او نامزد مطرحی وجود نداشت و ژنرال السیسی به رئیس جمهور السیسی تغییر چهره و وجهه داد. متعاقب آن سرنوشت مرسی هم زندان و دادگاه بود این درحالی بود که «حسنی مبارک» رئیس جمهور مخلوع مصر تبرئه شد اما مرسی به طرز مشکوکی در دادگاه این کشور فوت کرد.
مرسی چوب اعتماد به بازیگرانی را خورد که به هیچ وجه در فضای بین الملل نمی توان به آنها اعتماد کرد. ماجرای مرسی البته نه برای مردم مصر بلکه برای دیگر کشورها هم عبرت آموز است. یکی از مواردی که در این ماجرا شایسته بررسی است، رویکرد افراد در شناخت بازیگرانی است که توقع همراهی از آنها دارند اما توقعشان تامین نمیشود. واقعیت این است که بخشی از این انتظار، نسبتی با واقعیت ندارد. مرسی هم در دام چنین محاسبات غلطی افتاد. وی حتی در حوزه داخلی هم به افرادی اعتماد کرد که شایسته اعتماد نبودند. السیسی یکی از همان افراد بود که سبب ساز کودتا علیه دولت مرسی شد.
از سوی دیگر این واقعه یک سوی دیگر هم دارد. نه تنها بایستی از اعتماد بی جا به لیبرالها سخن گفت و آنرا نکوهش کرد بلکه در اینجا بایستی از شعارهای لیبرالها در آزادی و حمایت از حکومت های دموکراتیک هم سخن گفت. سرنوشت تراژیک محمد مرسی و پایان غمبار انقلاب مصر رسوا کننده همه ادعاهای غرب و آمریکا درباره دموکراسی و انتخابات آزاد است.
انتهای پیام/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد