«شهید حسین جعفری»، یکم فروردین 1349، در روستای شموشک از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش «الیاس»، سرایدار بود و مادرش «ربابه»، نام داشت. دانش آموز اول متوسطه در رشته انسانی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.پنجم بهمن 1365، با سمت آرپی جی زن در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر او در گلزار شهدای امامزاده عبداله شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.
بسمه تعالى
من اولا شهادت مى دهم كه پرودگار جهانيان آفريننده مخلوقات و حضرت محمد (ص) بنده و رسول او و همچنين على مرتضى و يازده فرزندش جانشين بر حقش پيامبر اكرم وامام خمينى جانشين برحق صاحب الزمان مهدى موعود مى باشندو طبق آيه اى از قرآن انا لله و انا اليه راحعون يعنى همه موجودات جهان يك سيرى را طى كنند كه اين سير همان سير ازلى است و ماهمه به سوى او مى رويم.
حال با اين منطق كه همه چه بخواهيم و چه نخواهيم بايد به سوى او برويم و چه خوب است آنطورى كه خداوند مى خواهد آنطورى كه پيامبران و ائمه الهدى على الخصوص حضرت امير المومنين و مولى متقيان خواسته اند و.......
و اما وصيتم به خانواده ام
سلام بر پدر و مادرم، من سلام بر پدرى و مادرى مى كنم كه معلم همه برادران و خواهران بوده است و بحمد الله شكر خدا مى كنم و همانا از پدرم تشكر مى كنم كه ما رابه راهى كه خداوند خواسته است تربيت كرده و همچنان از آنها مى خواهم كه در شهادت من گريه نكنند و فقط خوشحال باشندو امانتى را كه خداوند به آنها داده است صحيح و سالم به خداوند پس داده اند و از آنها مى خواهم كه به بزرگى خودشان مرا ببخشند.
و چند كلمه به براداران و خواهرانم دارم؛
اى برادرانم هميشه در راه اسلام كار و كوشش كنيد و هيچوقت از نماز و روزه كناره كشى نكنيد
و اما اى خواهرانم همواره حجابتان را رعايت كنيد و در راه اسلام و ايمان كاركنيد.
و با چند دعا وصيتنامه خود را به پايان مى رسانم؛
«خدايا دلم در حجاب است نفس من الوده به عيبها و عقلم مقلوب به هوا و هوسها و هواى نفس بر عقلم مسلط و اطاعت و عبادتم اندك و معصيتم كثير و زبانم به گناهان خود اقرار، پس خدايا تو را به حرمت محمد و آل محمد (ص) گناهان اين بنده حقير را ببخش».
«اى خداى بزرگ جوانان اين ملت چه شجاعانه در برابر كفر و ظلم ايستاده اند هرچه سريعتر پيروز بگردان»
«اى خداى بزرگ تو ميدانى بهترين روز من آن روزى است كه در راه تو و براى توكشته شوم خدايا چه لذت بخش است در راه تو كشته شدن و چه آرام بخش است مر گ در راه تو چه حيات بخش است شهادت در راه تو»
و در آخر وصيتنامه ام سلام به آقا و مولايم می كنم
السلام عليك يا امير المومنين و السلام عليك يا فاطمه الزهرا سيد النساء العالمين السلام عليك يا اباعبدالله الحسين و على الارواح التى حلت بفنائك السلام على الحسين و على على بن الحسين و على اولاد الحسين و على اصحاب الحسين
و در آخر اگر جنازه ام به دست شما رسيد مرا در روشن آباد بغل شهداى شموشك دفن كنيد.
موفق و مويد باشيد
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد