یاد رفقایی که با نوشیدن شهد شهادت از دایره زمین گلچین شدند برای شیرمردی که در دوران دفاع مقدس هفت بار مجروحیتِ جنگ را تجربه کرد و مدال جانبازی به گردن آویخت هم سخت و ناگوار است.
به گزارش گلستان ما به نقل از فارس، عسکر قلیپور شاید برای جوانان و نوجوانان نسل امروز چهرهای نام آشنا نباشد اما در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی فردی خوشنام است که با گرفتن هفت بار مدال جانبازی در این کره خاکی ماند تا پیامرسان آن روزها باشد، روزهایی که گرچه سخت بودند اما کولهباری از تجربه را برای امروزمان به یادگار گذاشتند.
«صبر و استقامت» همچنان دوکلید واژه مرد روزهای جنگ است، مردانی که جوانمردانه پای پیکار با دشمن رفتند و برای دفاع از میهن و این انقلاب همچنان ثابتقدم ماندهاند و هنوز هم حرفشان یک کلام است «ما با ولایت زندهایم، تا زندهایم رزمندهایم»، و امروز خبرنگار خبرگزاری فارس در جوار فردی نشسته که برای پیشرفت این انقلاب از جان مایه گذاشت برای اینکه با این چهره مبارز و انقلابی آشنا شوید پیشنهاد میکنم ادامه مصاحبه را از زبان خودش بشنوید کسی که دوست داشت روزهای جنگ تحمیلی را با عکسهای آن دوران زنده کنیم.
فارس: لطفا مختصری از بیوگرافی خودتان را برایمان بازگو کنید؟
قلیپور: عسکر قلی پور و متولد ۱۳۴۰ هستم ۵۷ سال سن دارم و در سال 1358 ازدواج کردم، نخستین فرزندم سال 1360 به دنیا آمد.
6 فرزند دارم، خدا رحمت و نعمتش را نصیبمان کرد و چهار گل دختر و دو گل پسر به ما داد، سال 1359 خدمت سربازی رفتم، در مدت سه ماهی که خدمت سربازی بودم علاقه مند به سپاه و جهاد شدم، در سال 1360 وارد سپاه پاسداران شدم.
ابتدا دورههای آموزشی را فرا گرفتم و سپس توفیق داشتم در مناطق بحرانی خدمت کنم، در مناطق مازندران و گلستان هم به مردم خدمت کردم، در سال 1361 وارد جبهه شدم و به اهواز و آبادان رفتم، در عملیات محرم حضور داشتم، بعد هم راه جهاد برایمان باز شد.
فارس: از باز شدن راه جهاد برایمان گفتید، حتما نشان جانبازی هم به یادگار دارید، آن موقع چند سال داشتید؟
قلیپور: راه شهادت هنوز برایم باز نشده اما نشان جانبازی بر بدن دارم، ۲۱ سالگی به جبهه رفتم و از ناحیه پا برای اولین بار مجروح شدم، دومین بار از ناحیه سر، سومین بار از ناحیه کتف و دست ، در دو یا سه عملیات و موج انفجار شیمیایی شدم، یکی دوبار هم ترکش خوردم تقریبا هفت بار مجروح شدم.
فارس: با توجه به اینکه سن کمی داشتید، متاهل بودید و اولین فرزندتان هم به دنیا آمده بود آیا خانواده راضی بودند که شما به جبهه بروید؟
قلیپور: معمولا کسی که یک خانواده صبور و جهادی داشته باشد برای این انقلاب همه چیز را در طبق اخلاص میگذارد، ما ازدواجمان با هم این شرط انجام شد، دو نفرمان تصمیم گرفتیم که برای این انقلاب هر آنچه از دستمان برآید انجام دهیم.
وقتی عضو سپاه شدم هدفم محکمتر شد و راه برایم مشخص؛ ماموریت سپاه حفاظت از دستاوردها و ارزشهای اسلامی است و اینکه بازوی رهبری و سرباز ولایت باشیم ما هم توفیق داشتیم در این زمینه در حد توانمان انجام وظیفه کنیم.
خانوادهام صبور بودند و مشکلات آن زمان را با حقوق کم، خانه استیجاری و سایر مشکلات تحمل کردند، البته برخی چیزها قابل گفتن نیست.
فارس: اتفاقا این سختیها باید برای نسل جوان گفته شود، چیزی که بنیان این روزهای یک خانواده را سست میکند زندگی تجملاتی و فاصله گرفتن از سبک زندگی اسلامی است غالب شدن فرهنگ جهادی و اسلامی در زندگی مردم و مسوولان میتواند بسیاری از آسیبها را کم کند ولی این نگفتنها گاهی آسیب به زندگی خانوادهها وارد کرده است نظر شما چیست؟
قلیپور: نیروهای دهه اول انقلاب افرادی بودند که سختیهای زمان طاغوت را لمس کرده بودند وقتی انقلاب شد همه چیز را به جان خریدند.
یکی از ویژگیهای خانواده صبور قانع بودن بود وقتی من و همسرم میخواستیم زیر یک سقف برویم کل زندگیمان نصف یک مزدا هزار بود، یک یخچال، یک تلویزیون ۱۴، سماور، فرش ۶ متری، ۸ متر موکت، چند دست رختخواب، ما با همین چیزها ساختیم اما مشکلات و سختیها را جوانان امروزی نمیتوانند تحمل کنند.
نسل دهه اول انقلاب یک نسل استثنایی بودند، یکی از مشکلاتی که آن روزها در خانههایمان داشتیم، کمبود سوخت بود، گاهی اوقات در گرگان حدود ۱۳ ساعت در صف میایستادیم که حداقل ۴۰ لیتر نفت تهیه کنیم.
البته هنوز هم رویشهای انقلاب ادامه دارد، اما نسل دهه اول انقلاب همه سختیها را تحمل میکرد کسی که جبهه میرود به قول امروزیها در جبهه نان و حلوا پخش نمیکنند، جبهه مجروحیت دارد، اسارت دارد، گرسنگی دارد، شهادت دارد، تشنگی دارد، غربت دارد، تنهایی دارد، مشکلات خانواده را دارد، همه اینها را به جان خریدیم.
خانوادهام تا به امروز که هشت سال از زمان بازنشستگیام میگذرد هنوز هر جایی که مأموریت تشکیلاتی و سازمانی از طرف سپاه و بسیج دعوت شدم نگفتند چرا میخواهید بروید و برای چه میخواهید بروید، همیشه تشویقم کردند و آرزو داشتند که خدا پشت و پناهمان باشند.
فارس: در مدت زمانی که در جبهه بودید چه کارهایی انجام میدادید؟
قلیپور: اولین بار به عنوان نیروی عادی به جبهه رفتم، در دورههای تخصصی پدافند هوایی به مدت دو ماه آموزش دیدم بعد از آن به عنوان نیروی رزمی گردان بودم و انجام وظیفه کردم گاهی به عنوان دستیار فرمانده تیپ انجام وظیفه میکردم همیشه در حد توان تلاش کردم و همه اینها را به عنوان سربازی میدانم.
فارس: بهترین و بدترین خاطرهای که از دوران جنگ تحمیلی به خاطر دارید برایمان بازگو کنید؟
قلیپور: جنگ معمولاً تلخی و شیرینیهای زیادی دارد گاهی شهادت دوستان برایم خیلی سخت بود نمونهاش را بگویم خیلی از رفقایم به شهادت رسیدند مثل شهید ناصر بهتاش که سه الی چهار روز بدنش نامعلوم بود، فرماندهی هم گاهی دنبال فرماندهی میگشت مثل سردار شهید صادق مکتبی که از همین استان هستند و یا سردار شهید محمد علی ملک اینها به دنبال سردار دیگری می گشتند این دوستان در سال 1364 در ارتفاعات مهران به شهادت رسیدند آن روزها بسیار برایمان سخت بود.
بهترین دوستانمان از کنارمان گلچین میشدند مثل شهید عزیزالله عقربی، بسیاری از رفقا چهرهها و رفتارشان همیشه به عنوان یک راهنما جلوی چشمانم است، همه اینها برای من سخت بود اما برای خدا همه چیز را تحمل میکردیم و سعیمان این بود که «الهی رضا برضائک» باشیم.
شور و نشاط و پیروزیهایی که رزمندگان اسلام به دست میآوردند مثل فتح فاو در عملیات بزرگ والفجر ۸ ، فتح مهران، کربلای ۱۰، عملیات غرورآفرین کربلای ۵ که دشمن را از خاک بیرون کردیم، بدست آوردن این پیروزیها برایمان نشاط آور بود.
اما آنچه که میتواند امروز برایمان درس باشد آن فداکاریها، اخلاص، اطاعت پذیری، گوش به فرمان امام بودن، اینها را ما باید به عنوان یک درس در جامعه به نسل امروزی بیان کنیم و بگوییم شهدا چه کردند که آنقدر عزیز شدند، آنها ایمانشان را قوی کردند، دوستان خوب انتخاب کردند و راهی جبهه شدند و در آنجا ایثار و فداکاری را آموختند.
نمونهاش را به شما بگویم یک دوستی داشتیم از روستایی که الان شهر شده به نام اوزینه؛ اسماعیل افرازه با پنج کلاس سواد در یک خانواده مستضعف زندگی میکرد، تابستانها کنار مادرش رب گوجه فرنگی درست میکردند اسماعیل طی یک ماه دوبار به جبهه آمد و جزو گردان ما شده بود یک نوجوان ۱۴ ساله بسیار جسور و پرتلاش بود وقتی میخواست وارد گردان ما شود یادم هست که برایش شرط گذاشتم او هم قبول کرد گفته بودم که باید قول بدهد پسر خوبی باشد.
اسماعیل نبوغ بیش از حد داشت و قابل رشد بود، آموزشهای ویژه خمپاره، دوشکا، تخریب، مخابرات را به صورت داوطلبانه شرکت میکرد به خاطر همین لشکر ایشان را به عنوان عضو گرفت و وارد سپاه شد این نکته را هم میخواهم بگویم یکی از شبها که بچهها بلند میشدند و در خیمهها نماز شب میخواند ایشان بلند شد و از من سوال کرد اینها چه میکنند گفتم نماز شب میخوانند اسماعیل به من گفت که نماز شب بلد نیست به او یاد دادم و ایشان یکی از عرفا شد دیگر قبل از بچهها بلند میشد و در زمستان آب گرم میکرد تا بچهها وضو بگیرند و محل نماز را همیشه خوشبو میکرد تا فضای خیمه نورانی و معطر شود اسماعیل خودش را با نماز شب خواندن ساخت و در جزیره مجنون به همراه یکی از دوستان به نام ابراهیم جهانبین اسیر شدند سپس از دست عراقیها آزاد شدند و اسلحه گرفتند و تعداد زیادی از عراقیها را کشتند اما دوباره اسیر شدند و در جزیره مجنون توسط عراقیها به شهادت رسیدند.
جنازه اسماعیل بعد از چند سال آمد، خانواده شهید جنازه اسماعیل را به اندازه قنداقه دریافت کردند پیکر این شهید در امامزاده عبدالله علیه السلام گرگان تدفین شد، یام هست مادرش میگفت خدایا قد پسرم یک متر و 80 سانتیمتر بود الان قنداقه شده است، همانطوری که قنداقه در دستان مادر شهید بود گفت خدایا این قربانی را از من قبول کن؛ ما چنین دوستانی را در جبهه از دست دادیم.
سردار شهید صادق مکتبی بهترین دوست و همرزمم بود ایشان در حال وضو گرفتن به شهادت رسید، سردار شهید محمد علی ملک هم طلبه فاضل و خطیب توانمند بود که به عنوان طلبه و فرمانده گردان در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید داغ زیادی از دوستان در دلم مانده است.
فارس: اگر یکبار دیگر دشمن قصد تجاوز به انقلاب اسلامی را داشته باشد آیا حاضرید که سرباز مدافع وطن شوید؟
قلیپور: ما از روزی که تعهد کردیم تا به امروز و تا زمانی که زنده هستیم رزمنده هستیم، دیروز شهدا به وظیفهشان عمل کردند سختیها را تحمل کردند، احساس مسوولیت کردند در غرب و جنوب کشور انجام وظیفه فکر کردند و امروز تعدادی از مجاهدان قدیمی و تعداد زیادی از مجاهدان امروزی خارج از مرزها به دفاع از جبهه مقاومت اسلام و مسلمین شیعه امیرالمومنین میپردازند
ما هم امروز تکلیف داریم که بر عهدمان استوارتر بمانیم، ما کنار سفره شهدا نشستیم و این همه امنیت و آرامش را مدیون خون شهدا هستیم باید همواره سرباز ولایت باشیم و هر لحظه که امام امت دستور دهند از ایشان به یک اشاره از ما به سر دویدن، و جان فدای این نظام و انقلاب باشیم.
فارس: از مسوولان چه انتظاری دارید آیا توقعات جانبازان را برآورده کردند؟ اگر در این باره پیشنهاد و یا انتقادی دارید بیان بفرمایید؟
قلیپور: ما برای خدا کار کردیم اجر و مزدش را از خدا میخواهیم از هیچ کس انتظاری نداریم، توقع هم نداریم اگر جایی ما را دیدند به عنوان رزمنده خطابمان کنند ولی هر کسی نسبت به مجاهدان وظیفهای دارد و باید به آن عمل کند، تا به امروز همین محبتی که دوستان نسبت به ما داشتند خدا را شاکرم و امیدوارم که خدا عاقبتمان را ختم به خیر کند و زندگیام ختم به شهادت شود.
فارس: در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم و دشمن همواره درصدد است تا مردم را نسبت به نظام اسلامی بدبین و این انقلاب را ساقط کند، حادثه تروریستی که در هفته دفاع مقدس در اهواز اتفاق افتاد را ناشی از چه میدانید؟
قلیپور: اینها ناشی از ناتوانی و عجز دشمن است، مردم بیگناه را کشتن هنر نیست، این که زن و بچه بیگناه را به رگبار ببندند هنر نیست، اینها ناشی از عجز دشمنان انقلاب اسلامی است.
دشمنان باید بدانند که امام و شهدا تکلیفمان را مشخص کردند، بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود هر شهیدی در هر نقطه از ایران اسلامی به شهادت برسد دشمن بداند که با هر قطره خون شهید هزاران مرد جنگی به وجود میآیند.
دشمنان کور خواندهاند که این انقلاب را ساقط کنند، اگر گاهی توطئه میشود اینها برای ما هیچ است، دشمن بداند ملت ایران درس از عاشورا گرفته و هیهات من ذله برای همیشه زنده است، دشمن دوست دارد که ما غافل شویم یا کافر و یا همکیش آنها و یا سازشکار شویم البته ما امروز به عنوان یک نیروی جا مانده از شهدا و نیروهای جهادی به دشمنان داخلی و خارجی اعلام میکنیم که ملت ما هیچگاه با کفر سازش نمیکند، ما از اسلام و از ولایت دست نمیکشیم اما لازمهاش این است که آگاه و بصیر باشیم.
ما باید همواره گوش به فرمان باشیم، دشمن از طریق تحریمها به جنگ اقتصادی با انقلاب اسلامی آمده است خدا رحمت کند شهید رجایی را که گفتند اگر ما را محاصره اقتصادی کنید ما فرزند رمضانیم، روزها را روزه میگیریم ولی با شما مبارزه میکنیم اگر ما را محاصره نظامی کنید ما فرزند محرمیم و عاشورای دیگری به پا میکنیم ولی زیر بار ظلم نخواهیم رفت.
ملت ما الحمدالله به این سطح از آگاهی رسیده است مشکلات را در این 40 سال پشت سر گذاشته انشاءالله مشکلات این روزها را هم پشت سر خواهیم گذاشت اما نیاز است مسوولان ما هوشیار باشند همانطور که فرماندهان ما در وصیتنامههایشان تأکید داشتند که ما در جنگ به بلوغ سیاسی و علمی رسیدیم، به بلوغ اجتماعی و فرهنگی رسیدیم بنابراین باید جهاد با عنوان فرهنگ در جامعه باشد اینها را باید احیا کنیم.
جوانان باید بدانند ما ۵ هزار شهید دانشجو و 36 هزار شهید دانش آموز داشتیم که هرکدام میتوانست یک کشور را اداره کند، دانشگاههای ما باید زندگی شهدای دانشجو و دانشآموز را تدریس کنند معلمان باید زندگی شهدا را برای نسل امروز بیان کنند اگر این کار را کنیم و ایمان، ایستادگی، خسته نشدن و ولایتمداری را سرلوحه قرار دهیم خدا با ما خواهد بود.
فارس: شما لحظاتی دیگر عازم کربلا هستید چه آرزویی در این دقایق برای این انقلاب و این ملت دارید؟
قلیپور: خدا را شاکرم که توفیق دارم هر سال پای پیاده برای اربعین عازم کربلا شوم، این بار هم با تعدادی از دوستان رزمنده عازم کربلا میشویم.
در محرم همه ما آرزوی زیارت کربلا را از خدا درخواست کردیم توفیق این زیارت را مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها برایمان امضا کرد انشاءالله آنجا رفتیم به نیابت از همه مردم خوب ایران به ویژه شهدای عزیزمان، جانبازان و از طرف شما و همکارانتان دو رکعت نماز در حرم امام حسین علیه السلام هدیه میکنم و اینکه جوانانمان عاقبت به خیر شود.
همه ما باید آگاهی و بصیرتمان زیاد شود تا این انقلاب را به دست صاحب اصلی آن امام زمان عج الله تعالی فرج الشریف برسانیم امیدوارم دعای حضرت شامل ملت عزیز ایران و خدمتگزاران صادق این نظام باشد.
در پایان دوست دارم این رباعی را به شهدای عزیزمان تقدیم کنم
بارالها در رهت هر کس بمیرد زنده است
زندگی بیعشق تو مرگ است و نی ارزنده است
حاضرم در راه تو از تن جدا گردد سرم
من بمیرم باک نیست اما بماند عزیز رهبرم
======================
گفتوگو و مصاحبه: زهره رجبی
======================
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد