1394-10-02 19:36
3080
0
24897

داماد کنار عروس نمی نشیند!/ می ترسم به گناه بیفتم

در روستای محل زندگی‌مان رسم بر اين بود که عروس را تا چند روز روي تختي کنار داماد می‌نشاندند و زنان و دختران روستا به ديدن آنها می‌آمدند.

به گزارش گلستان ما، روزنامه کیهان در صفحه فرهنگ مقاومت خود، خاطراتی از شهدای دفاع مقدس را به چاپ رساند. آنچه پیش رو دارید، یکی از این خاطرات است.

در روستای محل زندگی‌مان رسم بر اين بود که عروس را تا چند روز روي تختي کنار داماد می‌نشاندند و زنان و دختران روستا به ديدن آنها می‌آمدند.

آب، آينه و قرآن را در برابر عروس و داماد گذاشتم. محمد قرآن را گشود و چند آیه‌ای خواند؛ آن وقت عروس را تنها گذاشت و از خانه بيرون رفت.

گفتم : «هر چیزی رسم و رسومی داره؛ بيا کنار همسرت بنشين تا مردم نگويند چرا رفتار داماد اين طور است.»

اما محمد گفت: «من اين رسم و رسومات رو قبول ندارم. یک بار ممکنه سرم رو بلند کنم و چشمم به نامحرم بیفتد؛ تا وقتی که این‌ها توی خانه باشند بیرون می‌مانم.»

بالاخره همه که رفتند محمد به خانه آمد و کنار همسرش نشست.

راوی: همسر شهید محمد طاهری

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.