به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، شهید حاج قاسم سلیمانی فراتر از یک فرمانده نظامی بود اگر بخواهیم راز ماندگاری حاج قاسم را دریابیم باید در مکتب عمل او تعمق کنیم حاج قاسم سلیمانی همیشه بهترین منطق را داشت این منطق، ساختاری مستحکم داشت که در آن شجاعت، جلوه‌گر صلابت در برابر دشمن و درایت، نشانگر عمق نگاه به آینده بود.  

اخلاص، اساسی‌ترین رکن این سازه بود؛ اخلاصی که او را از مقام‌ها و تعریف‌های زمینی مبرا می‌ساخت و مسیرش را به سوی آسمان هدایت می‌کرد او در یک کلام انسانی بی‌نظیر بود تلفیق نادر اخلاق عرفانی او با عمل جهادی بی‌وقفه، سیمای او را از دیگران متمایز می‌ساخت.  

در حالی که بسیاری در پی نام و شهرت بودند او خود را وقف خدمت و فدایی میدان می‌کرد همین ویژگی بود که قلب‌ها را تسخیر کرد محبوبیت حیرت‌انگیز او در میان ملت‌های منطقه از لبنان و سوریه تا عراق و یمن، گواهی زنده بر این بی‌نظیر بودن است؛ مردمی که تنها خوبی، عدالت و حفاظت را از او دیده‌اند بالاترین مقام را بر شانه‌های روح او نهاده‌اند.

جهاد در نظر شهیدسلیمانی، صرفاً حرکت نظامی و تاکتیک‌های رزم نبود؛ بلکه ریشه در عمق بصیرت او داشت او به خوبی می‌دانست که نبرد اصلی، نبرد ارزش‌هاست هدف نهایی او صرفاً شکست یک گروه یا تصرف یک نقطه نبود؛ هدف، حفظ کرامت و شرف انسانیت در برابر طغیان استکبار بود.  

این بینش بود که سلیمانی را از یک سرباز، به یک مربی انسان‌ساز تبدیل کرد؛ مربی که می‌دانست چگونه روح‌ها را برای نبردهای طولانی مدت و آرمان‌های بزرگ آماده کند او به پیروان خود آموخت که شمشیر باید بر پایه حقانیت تیز شود و شجاعت باید زیر چتر فهم و درک عمیق قرار گیرد.

او به خوبی می‌دانست که نبرد اصلی نبرد ارزش‌هاست هدف نهایی او صرفا شکست یک گروه یا تصرف یک نقطه نبود؛ هدف، حفظ کرامت و شرف انسانیت در برابر طغیان استکبار بود این بینش بود که سلیمانی را از یک سرباز به یک مربی انسان‌ساز تبدیل کرد.

نام او تداعی‌گر صلابت در میدان و شفقت در زمان آرامش است؛ رادمردی که مرزهای نظامی را در هم شکست و دیوارهای قلبی را فتح کرد.

بزرگ‌ترین قدرت سردار سلیمانی نه در تجهیزات و سازماندهی بلکه در «اخلاص» بی‌بدیل او نهفته بود او تجسم واقعی فرماندهی بود که در اوج قدرت، در اوج شهرت و در مقام سرداری میدان‌های نبرد، ذره‌ای از تواضع خویش را از دست نداد.  

چهره‌ای که هیچ‌گاه در پی کسب شهرت زودگذر نبود، اما مردمی‌ترین فرد در میان رزمندگان و محرومان بود دوری او از تظاهر و تجمل، همان گره کور محبوبیتی بود که او را از یک فرمانده عالی‌رتبه به پدری برای تمام اقشار جامعه تبدیل کرد؛ از سرباز صفر تا عالم دینی همه او را دوست داشتند این اخلاص بود که اسلحه‌اش را قوی‌تر از هر موشک و کلامش را نافذتر از هر سخنرانی ساخت.

زمانی که سایه شوم تفکر تکفیری و ماشین کشتار بی‌وقفه داعش، منطقه را در کام خود می‌کشید و کرامت انسانی را به گروگان گرفته بود این سردار بود که در قامت مدافع انسانیت قد علم کرد او در خط مقدم نبرد با هیولایی ایستاد که نه تنها ایران بلکه تمامی ملت‌های منطقه را تهدید می‌کرد.  

شهادت حاج قاسم یک پایان نبود بلکه انفجاری عظیم بود که امواج آن، تمام مرزهای جغرافیایی و زمانی را درنوردید دشمنان پنداشتند با حذف فیزیکی او شریان مقاومت قطع می‌شود اما اشتباه کردند.

شهادت سردار دل‌ها همچون بذری بود که در خاک حاصلخیز منطقه کاشته شد و اکنون هزاران نهال مقاوم در سرتاسر محور مقاومت در حال جوانه زدن است حاج قاسم سلیمانی زنده است زیرا راه و مکتب او جاودان و پر فروغ باقی مانده است.