1402-09-27 23:49
720
0
87968
معراجی‌ها؛

شهادت به خاطر یک مشت خاک!

شهید محمدرضا محمودی گفت: «من تا آخرین لحظه مقاومت می‌کنم تا دشمن مشتی از خاک ما را غصب نکند.»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، شهید محمدرضا محمودی، سی‌ام دی ۱۳۴۷ در شهرستان بندرترکمن به دنیا آمد، پدرش عمران و مادرش شرف نام داشت، تا سوم متوسطه درس خواند. گچ‌کار بود. به‌ عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت.

بیست و نهم فروردین ۱۳۶۷ با سمت تک‌تیرانداز در فاو عراق به شهادت رسید، پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و شانزدهم خرداد ۱۳۷۳ پس از تفحص در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان گرگان به خاک سپرده شد.

 خاطره‌ای به نقل از هم‌رزم شهید محمودی

 آخرین بار که همراه با شهید محمودی عازم جبهه بودیم مادرش را در آغوش گرفت و گفت: «مادر جان این آخرین دیدار ما است من دیگر بر نمی‌گردم»، آخرین دیدار محمود با خانواده‌اش بسیار غم‌انگیز بود.

 روز شهادت محمدرضا، هنگام عملیات اوضاع خیلی وخیم شده بود، دشمن به‌ سوی نیروهای ما در حال پیشروی بود، رزمنده‌ها ناچار به عقب‌نشینی شدند. من رو به محمود کردم و گفتم: بهتر است ما هم عقب‌نشینی کنیم، ولی محمود قبول نکرد. اصرارهای من روی او اثر نداشت. در جواب من گفت: «من تا آخرین لحظه مقاومت می‌کنم تا دشمن مشتی از خاک ما را غصب نکند.»

لحظاتی بعد محمدرضا به همراه شوهر خاله‌اش و هجده نفر دیگر توسط نیروهای عراقی به اسارت گرفته شدند. چون شهید لباس سبز سپاه بر تن داشت او را به طرز وحشیانه شکنجه دادند و در آخر توسط گلوله‌ای به سر او را به شهادت رساندند.

انتهای خبر/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.