سیدحسین حسینی غفاری عضو هیأت علمی دانشگاه ملی مهارت استان گلستان در یادداشتی به ملاکهای انتخاب مدیران لایق از نگاه امیرمومنان امام علی (ع) در نهجالبلاغه پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، شهیدان رئیسی، رجایی و باهنر، شهدای ارزنده عرصه دولت، مصادیق عینی خدمتگزاری امین و از جنس مردم و مسئولانی وفادار به ارزشها و آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی بودند که مخلصانه تمام توان خویش را وقف خدمت کردند.
شهیدان رئیسی، رجایی و باهنر با تأسی و بهرهمندی از فرمایشات امام علی (ع)، در اوج اقتدار سیاسی و اقبال اجتماعی، صفات بارز انسانی خود همچون اخلاص، تواضع، عشق به مردم و کار و خدمت برای آنان، پرهیز از فرادستی و نخوت، کسوت خدمتگزاری را از دست ندادند و در تمام دوران مدیریت خویش هر چند کوتاه ولی عریض خود در راه اسلام و انقلاب از هیچ تلاشی فرو گذار نکردند.
درهفته دولت، گرامیداشت یاد و نام و پاسداشت شهدای دولت به ویژه شهیدان بزرگوار رجایی و باهنر و شهید خدمت رئیسی عزیز و مغتنم، فرصتی فراهم شد تا نگاهی داشته باشیم به معیارها و میزانهای شایستگی انتصاب مدیران در منظر امام علی (ع) در نهجالبلاغه که همواره میتواند رهگشای تحقق مدیریت شایسته و مطلوب در جامعه اسلامی باشد.
انتخاب و انتصاب مدیران و تشخیص برگزیدن شایستهترین افراد نیاز به معیارهایی دارد تا افراد واجد شرایط مسئولیتها را بر عهده گیرند. (تصدیقی، ۱۳۸۵).
ملاکهای انتخاب مدیران لایق و شایسته در جوامع مختلف متفاوت خواهد بود. در دین مبین اسلام برای هر شغل و حرفهای افرادی با اهلیت وشایستگی باید بکار گرفته شوند و لایق ترینها در مقام مدیریت منصوب شوند تا بتوانند خدمتگزاری شایسته برای مردم باشند. لذا بایددرنحوه انتصاب آنان شایستگیهای علمی، اخلاقی، تعهد، تخصص و مهارت و به خصوص صفات پسندیده اسلامی مورد توجه قرار گیرد.
بهترین منبع برای شناخت ملاک و معیارهای مناسب انتخابِ مدیران، بعد از مراجعه به قرآن کریم، فرمایشات امامان معصوم بالاخص حضرت امیرالمومنین امام علی (ع) و به فرمایش رهبر معظم انقلاب، تامل و تدبر در نهج البلاغه میباشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیسجمهور و هیأت دولتهای حال و گذشته با ایشان، همواره با شرح و تبیین فرازهایی از فرمان راهگشای امیر مؤمنان به مالک اشتر و معیارهای نهایی، تأکید کردند: پشتوانهٔ روحی، معنوی و فکری، عامل اصلی حل همهٔ مشکلات است و تأمل و تدبر در قرآن کریم و نهجالبلاغهٔ مولای متقیان، چنین پشتوانهای را فراهم میسازد.
معظم له امام راحل عظیمالشأن را، مظهر عمل به این توصیههای الهی معرفی و فرمان حضرت علیبنابیطالب علیهالسلام به مالک را، از ذخائر فوقالعاده فرهنگی دانستند.
با تدبر در نهج البلاغه میتوان به ساز و کارهایی برای شناسایی فرایند و تعیین اشخاص ذیصلاح به عنوان مدیر اقدام کرد و جامعه را با مدیریت علوی به سمت تعالی و کمال قرب الی الله هدایت نمود. لذا به اختصار به شاخصها و معیارهای مدیریتی در کتاب ارزشمند نهج البلاغه اشاره میگشود.
نهج البلاغه سرشار از اندیشههای مدیریتی و سیاسی و علوم و فنون است. نامه ۵۳ نهج البلاغه که یک فرمان حکومتی از جانب آن حضرت به جناب مالک اشتر است مصداق عینی این موضوع میباشد که به طورمستقیم به معیارهای گزینش مقامهای مدیریتی جامعه میپردازد. امام علی (ع) تربیت یافته مکتب قرآن و پیامبر اکرم (ص) به شایسته سالاری در نظام مدیریتی و تبیین معیارهای شایستگی انتخاب کارگزاران حکومتی تاکید فراوان دارند و میفرمایند: ای مردم شایستهترین شخص به امر امامت و رهبری کسی است که از دیگران به این مسئولیت، تواناتر و به دستورهای خداوند داناتر باشد.
شایستگی شامل خصوصیات و رفتارهایی است که منجر به اثر بخشی فرد در محیط شغلی میشود (غفاریان، ۱۳۷۹). اغلب آن را شامل مبانی و دانش، تواناییها، مهارتها، نگرشها و بینشها، ویژگیهای شخصی و رفتارها و صلاحیتهایی دانسته که مرتبط با اهداف سازمانی است و نقش کلیدی در دستیابی به اهداف دارد. افراد شایسته افرادی هستند که الگوهای رفتاری مطلوبی را ارائه میدهند (خنیفر، ۱۳۸۰). شایسته سالاری یعنی برخورداری از خصال و فضایل برجسته فردی، تعهد و تخصص همراه با عشق و علاقه و همچنین توانمندی و تجربه کاری.
ملاکهای شایسته سالاری مدیران در نهج البلاغه را میتوان در چهار حیطه طبقه بندی نمود: معیارهای ایدئولوژیکی، معیارهای زمینه ساز، معیارهای ارزشی، اخلاقی ومعیارهای تخصصی.
درمدیریت اسلامی خدامحوری و تقوی، معیاری اساسی است و همه چیز با معیار تقوا ارزیابی میگردد. امام علی (ع) شیوه برخورد و اصول مدیریت را در نامه خود به مالک اشتر از تقوا و خداگرایی آغاز میکند، وسفارش میکند که اداره صحیح جامعه اسلامی را با تقواگرایی، عبادت و بندگی، خود سازی و توجه به امدادهای غیبی خداوند سازمان دهید. حضرت تقوا را کلید هدایت و رستگاری و اندوخته روز قیامت معرفی میکند که انسان را از هر بندگی آزاد میکند و از هر بدبختی آزاد میسازد. اگر مدیر خود تقوا نداشته باشد وتابع امیال و هواهای نفسانی وحیوانی خویش باشد، نمیتواند زیر مجموعه خویش را ارشاد وهدایت نماید. حضرت علی (ع) اوصاف متقین را چنین معرفی میفرمایند: تقوا پیشگان، فضیلتی خاص دارند؛ گفتارشان از روی صداقت و راستی است، از آنچه خداوند برایشان حرام دانسته، چشم میپوشند، تنها پروردگار در نزدشان بزرگ و غیراو پیش چشمشان بیمقدار، پست و کوچک است. میتوان گفت تقوا سبب روشن بینی و بصیرت و رافع حل مشکلات و خروج از مضایق و تاریکیها میگردد (فیض الاسلام، خطبه۱۸۴).
ایمان، سرچشمه همه اوصاف شایسته، برای همگان، به خصوص برای مدیران میباشد. ایمان، به فعالیتهای آدمی، ارزش و انگیزه میبخشد و آدمی را امین، عاشق خدمت به خود، خانواده، مردم، میهن و بالاتر از همه به دین و مخلوقات پروردگار میکند. ایمان امنیت میآورد و راه خیانت را میبندد و انسان را از لغزشها حفظ میکند. ایمان در نظرامام علی (ع) معرفت و شناخت به دل (اعتقاد و باور نمودن) و اعتراف به زبان و انجام دادن با اعضا (دست و پا و چشم و گوش و زبان و…) است. حضرت ایمان داشتن را روشنترین راهها بیان میکنند که سیادت و سعادت همیشگی را در پی دارد، زیرا ایمان همانند چراغ نورانی است که آدمی را به کردارهای شایسته راهنمایی میکند، که با انجام آنها پی به وجود ایمان میبرد، یعنی اعمال صالحه نتیجه و ثمر ایمان است (فیض الاسلام، خطبه۱۵۵ و ۱۵۶).
اعتقاد به آخرت و روز حساب، مدیری که معتقد به روز حساب و قیامت است کوشش و تلاش میکند در مسیر قرآن و اسلام حرکت نماید و خود را برای آن روز آماده مینماید زیرا که فردا راه برگشت و جبرانی وجود ندارد. امام علی (ع) هم در سخنان خود تأکید برآماده نمودن خود برای روز بازپرسی و روز حساب و پرهیز از هوا و هوسهای نفسانی تاکید میکنند. همچنین در نامه ۴۸ خطاب به یکی از کارگزارانش میفرمایند: و آن روز مکر و حیله به کار نمیآید و آرزوها از بین میروند و از ترس عذاب دلها افسرده و غمگین میباشند و صداها با خشوع و فروتنی و آهسته میباشند و دهان پر از عرق میشود و ترس از کیفر گناهان، بیاندازه است و از هیبت صدای منادی برای تمییز حق از باطل و جزای خیر و شر و عقاب و کیفر بخشیدن ثواب و پاداش، گوشها به لرزه درآید. روزی است که دیگر جای بازگشت و جبرانی وجود ندارد و پشیمانی دیگر سودی ندارد. (فیض الاسلام، ۸۲).
عدم تعلق به دنیا، یکی دیگر از معیارهای شایستگی مدیران، میباشد. درهدف آفرینش انسان، زندگی دنیایی، مقدمهای بر زندگی جاوید اخروی است و دنیا سرای گذر است و آخرت جای ماندن. پس مدیر در جامعه اسلامی به دنیا دل نمیبندد و به زیور و نعمت آن فریفته نمیشود. امام علی (ع) دل بستن به دنیا را منشأ همه خطاها میدانند. (بحار الانوار، ج۵۱،) و در خطبه ۲۲۱ به پرهیز و دوری از دنیایی سفارش میکند که بسیار مکر کننده و فریب دهنده و بازیدهنده است.
اخلاص، به معنی پاک و خالص بودن، خلوص نیت و عقیدهای پاک داشتن است. در عمل ابتدا باید آن را در زندگی معصومین (ع) جستجو کرد، پیامبران و امامان صرفاً برای اجرای دستورات الهی فعالیت میکردند و به دنبال منافع شخصی نبودند و بینهایت در کردار و رفتار خود پاکی و خلوص نیت داشتند.
رعایت عدالت وانصاف یکی ازراههای اثربخشی و نفوذ مدیران درحیطه نظارت خویش، عملکرد عادلانه آنان میباشد. کسانی که بر اساس عدالت در بین مردم عمل میکنند، صدور دستورآنان باپذیرش و میل و رغبت درونی افراد جهت اجرای اوامر آنان همراه خواهد بود. چنانچه علی(ع) میفرمایند: کسی که عادل باشد، حکمش نفوذ خواهد کرد. اجرای عدالت برای همه لازم و پسندیده است، ولی برای مدیران ضرورت است. مدیران باید عدالت و مساوات را حتی در نگاه کردن، سلام و احوالپرسی و… رعایت کنند. حضرت علی(ع) درنامه ۲۷ نهج البلاغه میفرمایند: از این رو مدیر مسلمان باید همیشه حرکات، برخوردها و رفتار خود را زیر نظر داشته باشد، تا اینگونه نباشد که عدهای را با آغوش باز بپذیرد و با آنان خلوت کند، اما عدهای دیگر را با بیمیلی و بیمهری نابجا از خود دور و مأیوس نماید.
امام علی (ع) درنامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر فرموده اند: دوست داشتنیترین چیزها در نزد تو، در حق میانهترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودی مردم گستردهترین باشد که همانا خشم عمومی مردم خشنودی خواص را از بین میبرد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بیاثر کند.
سعه صدر از ویژگیهای مهم مسئولان و مدیران است، کسی دارای سعه صدر است که از گشادگی روح و همتی عالی و اندیشهای بلند برخوردار باشد، سعه صدر موجب دوراندیشی و واقع نگری مسئولان و مدیران میشود و اگر دولتمردان فاقد این خصلت باشند از عهده بسیاری از مشکلات و نارساییها بر نمیآیند و شایستگی رهبری و مدیریت افراد را ندارند. سعه صدر آنقدر مهم است که حضرت علی (ع) آن را ابزار حکومت و مدیریت میدانند و میفرمایند: ابزار ریاست سعه صدر است. ویا فرمودهاند: به درستی که این دلها ظرفهایی هستند که بهترین آنها دلی است که ظرفیت و گنجایش آن برای خوبیها بیشتر است. بصیرت و نورانیتی که اندیشه انسان در نتیجه شرح صدر پیدا میکند، نقشی اساسی در تصحیح برخوردهای اجتماعی او دارد. چنین فردی صاحب ویژگیهایی خواهد بود که از نشانههای سعه صدر میباشد.
نشانههای سعه صدر: یکی از نمودهای سعه صدر حلم و بردباری است. امام علی (ع) میفرمایند: انسان صبور، پیروزی را از دست نمیدهد هر چند زمان آن طولانی شود. یکی دیگر از نمودهای سعه صدر مقاومت در برابر ناملایمات و سختی هاست. حضرت میفرمایند: پس برای مشاغل کلیدی از سپاهیان و لشکریان خود کسی را انتخاب و مسئول بنما که در برابر دشواریها و پیش آمدهای سخت و تلخ استوار باشد ومصیبتهای بزرگ، وی را از پا ننشاند. فردی باشد که هنگام ناتوانی و ضعف دیگران، بر او ضعف و ناتوانی غالب نشود و بر اثر بیخیالی دیگران، بیتفاوت نگردد. در حقیقت مقاومت و پایداری در برابر مشکلات و تحمل هر گونه سختیها یکی از نشانههای ارزشمند سعه صدر است که اگر مدیران در برار این دشواریها صبور بوده و و روحیه خود را حفظ کنند و به دور از هرگونه ترس و اضطراب هدایت امور را به دست گیرندً پیروزی قطعی خواهند بود. حضرت امیر علی (ع) میفرمایند: نه در هنگام اقبال نعمت مغرور و خوشحال باش و نه در هنگام شداید، سست و ترسو و ضعیف.
یکی دیگر از علائم سعه صدر قدرت و توان تحمل افکار مخالف است. در دنیای مدیریت باید بین مخالفانی که صرفاً بنای مخالفت دارند و کسانی که افکار مخالف دارند تفاوت قائل بود. توان تحمل افکار و اندیشههای مخالف گویای سعه صدر انسان است و هر که دارای این ویژگی باشد در جان نیروها نفوذ کرده و به قدرت شخصی دست مییابد. از این رو هر کس رهبری گروهی را به عهده گرفت باید خود را برای رویارویی و تحمل اندیشهها و افکار گوناگون مهیا کند. کسانی که انتقادات خود را دوستانه و با محبت رو در رو مطرح میکنند، بهترین دوستان انسان به شمار میروند واز سخنان صحیح و حق آنان استقبال نمود. انتقادپذیری نه تنها موجب شرمساری نیست، بلکه برعکس، ذلت و سرافکندگی در نپذیرفتن حق است. حضرت علی (ع) در این زمینه میفرمایند: کسی که به غیر حق به دنبال عزت باشد، ذلیل میشود و کسی که با حق دشمنی کند به سستی مبتلا خواهد شد.
تواضع و فروتنی، برای مدیر در نظام اسلامی، رضایت خداوند و خشنودی مردم ارزش است، لذا هر مقدار که مقام و منزلت اجتماعی او بالاتر رود فروتنی و شکسته نفسی او افزایش خواهد یافت. در حقیقت مدیریتی که خود را در خدمت مردم میداند، در رفتار خود با مردم متواضع بوده و به هیچ وجه در رفتارش با آنان برتری و سلطه گری نمیکند. حضرت علی (ع) به یکی از والیان میفرمایند: در برابر رعیت فروتن باش.
خوش اخلاقی، در جلب محبت نیروها و ایجاد صلح و دوستی وصمیمیت موثر است. گشاده رویی مدیران، همگان را به انجام وظیفه، مصممتر میسازد. امام علی (ع) در نامه ۴۶ به یکی از کارگزاران سیاسی خود میفرماید: پر و بالت را برابر رعیت بگستران، با مردم گشاده روی و فروتن باش و در نگاه و اشارهٔ چشم، در سلام کردن و اشاره نمودن با همگان یکسان باش تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان ازعدالت تو مأیوس نگردند و در جای دیگر میفرمایند: کسی که درخت شخصیت او نرم و بیعیب باشد، شاخ و برگ او فراوان است.
مدار، این خصلت مدیر را قادر میسازد که در شرایط مختلف، انعطاف پذیری لازم را داشته باشد و افرادی را که سلیقههای گوناگون و افکار و احساسات متضاد دارند در جهتی که خود میخواهد هدایت کند و به کار گیرد. بکارگیری مدارا در اداره امور مایه پیوند درست زمامداران و مردمان است و بدینوسیله درهای توفیق در تحقق برنامهها و سیر به سوی اهداف گشوده میشود. حضرت علی (ع) در نامه ۴۶ به یکی از کارگزاران خود میفرمایند: شدت و سخت گیری را با کمی نرمش و مدارا در هم آمیز و در آنجا که مدارا کردن بهتر است مدارا کن.
عفو و بخشش، از آنجایی که مدیریت هنر انجام کار به وسیله دیگران است، چنانچه مدیر با مواردی غیر قابل پیش بینی از سوی کارکنان مواجه شود که در این گونه موارد روح عفو و گذشت در او نباشد، موفق نخواهد بود. حضرت علی (ع) در فرمان حکومت مصر به مالک اشتر، مدیران را به عفو وگذشت فرا میخواند و میفرمایند: ای مالک! با بخشش و بزرگواری، لغزشها و نادرستیهای قابل جبران را ببخش، همچنانکه دوست میداری خداوند از خطا و لغزش تو درگذرد، زیرا تو در مقام مدیریت که مقام بالاتری میباشد قرار داری.
انتقاد پذیری، مدیر نظام اسلامی باید به همکاران خویش اجازه انتقاد و اظهار نظر بدهد و با دقت و انصاف گوش فرا دهد و اگر متوجه شد انتقادی وارد است به اشتباه خود اعتراف کرده و تصمیماتش را اصلاح نماید. حضرت علی (ع) مردم کوفه را چنین مورد خطاب قرار میدهند: با من به گونهای که با جباران و گردنکشان سخن میگویند سخن نگویید و انتقاداتی را که از افراد عصبانی پنهان میکنید از من پنهان نکنید و نپندارید که اگر انتقاد درستی بر من داشته باشید آن را نخواهم پذیرفت زیرا کسی که شنیدن سخن عدل بر او دشوار و سنگین میآید، عمل کردن به عدل و حق بر او دشوارتر است.
وفای به عهد، تعهد در برابر وعدهها و وفای به قراردادها یکی از عالیترین خصلتهای زیبای انسان به شمار میآید، ارزش و وفای به عهد آن اندازه است که حضرت علی (ع) در فرمان به مالک اشتر میفرمایند: مالک! به هر چیز وعده کردی، در موعد مقرر وفا کن، زیرا خداوند خلف وعده را سخت دشمن میدارد، آنجا که در قرآن میفرماید: این که بگویید و نکنید، سخت مرا به خشم میآورد.
قاطعیت، مدیر شایسته کسی است که در اداره سازمان و افراد تحت مدیریت خود کمتر دچار حیرت و تردید و ضعف در تصمیم گیری میشود. حتی با قاطعیت تمام، مواضع پیشرفت کار را از سر راه بر میدارد. عدم قاطعیت مدیر باعث میشود که تردید و ابهام در همه بدنه سازمان سرایت کند و کارها در زمان مناسب به انجام نرسد و سازمان در تحقق اهداف خویش ناکام ماند. امام علی (ع) از شک و تردید بیمورد نهی کرده و میفرمایند: علم خویش را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید، وقتی دانستید عمل کنید و زمانی که یقین کردید، اقدام نمایید. همچنین آن حضرت در نامه خود به مالک توصیه میفرمایند: که برای قضاوت، افرادی را برگزیند که ویژگیهای لازم از جمله قاطعیت را داشته باشند.
تغافل و چشم پوشی، تغافل یعنی خود را ناآگاه نشان دادن و تظاهر به غفلت و بیاطلاعی کردن. مدیران در برخورد با افرادگذشت داشته و در مقابل برخی از خطاهای آنان خود را به تغافل بزنند. در این رابطه حضرت علی (ع) میفرمایند: مردم از پیش گرفتار لغزش و خطا بوده به سببهایی، بدکاری به آنها روی آورده است، به عمد یا سهو دچار لغزش میشوند پس اگر پیش آمدی آنان را به عمد یا به سهو به بدکاری واداشت نباید به ایشان بخشش و عفو روا نداشت، بلکه با بخشش و گذشتِ خود آنان را عفو کن همانطور که دوست داری خدا با بخشش و گذشت تو را بیامرزد. تا توانی عیبهای دیگران را بپوشان تا خداوند عیبهای تو را که خواهی از رعیت مستور بماند، بپوشاند.
امانت داری، بهترین فرد برای سپردن کار و مسئولیت، کسی است که در کار توانا و امین باشد، اگر کسی بنده حقیقی خدا نباشد برای یک مدیر نیز همکار خوبی نخواهد بود. امام علی (ع) در نامهای به اشعث بن قیس چنین میفرمایند: مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست، ولی آن مسئولیت در گردن تو امانت است و کسی که از تو بالاتر است از تو خواسته که نگهبان آن باشی. حضرت میفرمایند: کسی که امانت را خوار شمارد و دست به خیانت آلاید و خویشتن و دینش را از آن منزه نسازد، درهای خواری و رسوایی را در دنیا به روی خود گشوده است ودر آخرت خوارتر و رسواتر خواهد شد.
مسئولیتهای دولتی و حکومتی امانتی است که اگر به دست مدیران سپرده شود باید جز مقداری که شرع و قانون اجازه میدهد از آن امکانات بهره برداری نکنند. بنابراین باید در انتخاب مدیران دقت لازم به عمل آید تا از افرادی مطمئن و امانتدار باشند. حضرت علی (ع) میفرمایند: ای مالک، فردی را به همکاری بپذیرکه در امانتداری چهره موجه و شناخته شده باشد.
مشورت کردن، مشورت از روشهای عاقلانه و هماهنگ با فطرت اولیه انسانی بوده و در مقابل آن، خودکامگی و خودرأیی، از اخلاق زشت و منکر شمرده شده است. برای مدیر، مشورت امری لازم است وضروری است. مشورت کردن با افرادآگاه و متخصص از اصول مدیریت توانا وشایسته اسلامی است. امام علی (ع) در این باره میفرمایند: کسی که استبداد رأی داشته باشد، هلاک گردد وکسی که با بزرگان مشورت کنددرعقل آنان شریک میگردد. در سازمانها، مدیران با مشارکت افراد در امور و استفاده از نظرات آنان در تصمیمات میتوانند با جلب نظر و موافقت آنها، از مقاومت آنها در برابر تغییرات و تصمیم گیریهای جدید بکاهند. حضرت علی (ع) میفرمایند: ای مالک جلسات خود را، با دانشمندان و حکیمان بیشتر کن و از آنها زیاد نظر خواهی کن، در آنچه که صلاح کار و صلاح مملکت تو در آن است و در آنچه که زندگی مردم در گذشته بدان استوار بود.
ساده زیستی، دردین اسلام بسیار سفارش شده است. یکی ازموفقیتهای مردان بزرگ بخصوص انبیای عظام ساده زیستی آنان بوده است. مدیران سازمانها اگرعادت به ساده زیستی داشته باشند. زیردستان وقتی ببینند مسئولانشان به حداقل اکتفا میکنند، بالتبع آنان نیز به مقدار امکاناتی که دارند قانع میشوند. علی (ع) در نامهای برای فرماندارش در بصره نوشتند: آیا قناعت میکنم که به من بگویند زمامدار وسردار مؤمنین هستی، در حالیکه درسختیهای روزگار با آنان همدرد نبوده ویادرتلخ کامی همراه ایشان نباشم؟ پس مرا نیافریده اندکه خوردن طعامهای نیکو بازم دارد، مانند چهارپای بسته شدهای که اندیشهاش علف اوست، یا مانند چهار پای رهاگشتهای که خاکروبهها رابه هم میزندتاچیزی یافته بخورد، پر میکند شکمبه را از علفی که به دست آوردوغفلت داردازآنچه برایش در نظر دارند. امام علی (ع) درادامه میفرمایند: که زندگی پیغمبران، قناعت وسادگی بود، سیاست الهی آنها، هم دلها را جذب میکردند ولی نه با جلال و دبدبههای ظاهری، بلکه با جلال معنی که توام با سادگی بود.
شجاعت، در این ویژگی شجاعت یعنی به موقع گفتن و عمل کردن و دستور دادن. در این باره حضرت علی (ع) میفرمایند: باید برگزیدهترین و بهترین کارگزار تو کسی باشد که سخن تلخ حق را به تو زیاد بگوید و کمتر تو را به کاری که خداوند به دوستانش شایسته نمیداند بستاید، اگرچه سخن تلخ و کمتر ستودنش سبب دلتنگی تو گردد.
نظم و انضباط، از صفات بسیار خوب ومهم برای مدیران اسلامی است. تقوای الهی از اخلاقیات مدیر است و نظم در امور از صفات مدیران میباشد. اگر مدیر به نظم سفارش میکند، خود عملاً باید واجد آن باشد و در عمل خود بر دیگران سبقت داشته باشد. در این باره نیز امام علی (ع) میفرمایند: شما را به تقوای الهی و نظم در امور سفارش میکنم
عنایت به کارکنان، از خصوصیات بارز و نیکوی مدیران و مسئولان این است که از مشکلات کارکنان خود غافل نمانند. امام علی (ع) در نامه ۵۳ مالک اشتر میفرمایند: آنگاه، به حد وافی نیازمندیهای آنان را تأمین کن که این خود امکان میدهد که در اصلاح خویش بکوشند و از تصرف در اموالی که در اختیارشان میباشد بینیاز گردند، حجت را بر آنها تمام میکند که عذری برای مخالفت با امر تو یا خیانت به امانت تو نداشته باشند.
مردمی بودن و جلب رضایت آنان، در نظام اسلامی تشکیلات حکومتی برای خدمت به مردم و حفظ امنیت و آسایش آنان بوجود میآیند، بنابراین همه اهتمام کارگزاران حکومت اسلامی باید در جهت خدمت به مردم و جلب رضایت آنان صورت گیرد زیرا مردمی بودن، یعنی شناختن دردها و گرفتاریها و مشکلات و نیازهای مردم، همراهی و همدلی با آنان در جهت زدودن گرفتاریها و رفع نیازها. حضرت علی (ع) میفرمایند: کوشش برای اصلاح امور مردم از کمال سعادت است. حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر میفرمایند: مهربانی و خوش رفتاری و نیکویی با رعایا را در دل خود جای ده، برای آنها همانند جانور درنده و وحشی نباش، زیرا مردم آنجا دو صنف هستند، یا مسلمان و برادر دینی تواند یا اگر مسلمان نباشند انسان بوده در خلقت همانند تو هستند پس شانههایت را برای آنان بخوابان، با غرور و تکبر نزد آنان منشین، و با آنها با ملایمت رفتار کن.
احترام به سنتهای نیک یک ملت، از دیدگاه اسلام، احترام به شخصیت آن ملت است و در مقابل نادیده انگاشتن آداب و عادات پسندیده، بیاعتنایی به منزلت آن مردم قلمداد میشود. بر همین اساس مدیر اسلامی به خاطر حفظ حرمت افکار ملی و عقاید عمومی، سنتهای حسنه و آداب صحیح آنها را گرامی بدارد. مولای متقیان (ع) در فرمان حکومت مصر به مالک اشتر میفرمایند: ای مالک سنت نیکی را که بزرگان این ملت با عمل خود امضاء نمودهاند و موجبات الفت را در میان مردم فراهم ساخته و مردم برمحورآن به اصلاح وسعادت رسیدهاند مشکن.
صداقت، هرقدر کار و مسئولیت شخص حساس و مهمتر باشد، آثار مثبت صداقت و زیانهای عدم صداقت به همان مقدار حساس و نقش آفرین میگردد. در رهنمودهای دینی دروغ وسیله دست یابی به همه گناهان میباشد و هر کس که راستگو باشد حتماً درست کار هم خواهد بود، ولی کسی که دروغ گو باشد ممکن است به همهٔ زشتیها آلوده گردد. حضرت علی (ع) در این باره میفرمایند: خودت را به اهل تقوا و اهل صداقت، وابسته و نزدیک کن و از اهل صداقت و راستی برای اطلاع پیدا کردن به وضع مردم، به عنوان چشمان خود قرار بده که همانند چشمان خودت حقایق را به تو نشان دهند. پس هر مدیری باید در صداقت و سلامتی چشم و گوش و زبان دست و پای اداری خود، حساس و کوشا باشد.
مردم داری و ارباب رجوع، مردمداری از خصائص مهم دیگر مدیران است. زیرا یکی از وظایف اصلی و اولیه هر مدیری رفتار درست و برخورد و ارتباط صحیح و شایسته با کارکنان مجموعه و ارباب رجوع است، زیرا هدف اصلی از مسئولیتی که به وی واگذار شده خدمت به خلق خداست. در مدیریت اسلامی، مسئول نباید پیوند خود را با مردم قطع کند و از حال آنان بیخبر باشد، بلکه باید همواره در جریان امور گوناگون قرار بگیرد و در مدیریت خود نظم و برنامه مناسب داشته باشد. حضرت علی (ع) به مالک اشتر میفرمایند: ای مالک مبادا در تماس خود با مردم، مدیریت، حجابی گردد و بیش از اندازه خویش را از آنان پنهان بداری زیرا دوری و فاصله مدیران جامعه از مردم نوعی نامهربانی و بیاطلاعی نسبت به امور مدیریت است، و این چهره پنهان داشتن مدیران در حجاب مدیریت، آنها را از جریانات امور دور نگه میدارد و در نتیجه بینش و برداشت را از کارها آنچنان تغییر میدهد که بزرگ در نظر آنان کوچک وکار نیک، زشت و کار زشت، نیک جلوه میکند و بالاخره حق و باطل به یکدیگر آمیخته میشود
پرهیز از شتابزدگی، هر کاری بعد از طی فرایندی انجام گیرد به نتیجه مطلوب خواهد رسید و انجام آن قبل از حصول شرایط و زمان مناسب، غیر خردمندانه و ناموفق خواهد بود. و از سویی تأخیر و سستی در انجام آن نیز زیانبار خواهد بود. در واقع این خود، نوعی زمان شناسی و پاسخ به نیاز زمان است. امام علی (ع) به مالک اشتر این چنین میفرمایند: مبادا هر گز درکاری که وقت آن فرا نرسیده شتاب کنی، یا کاری که وقت آن رسیده، سستی ورزی و یا در چیزی که حقیقت آن روشن نیست، ستیزه جویی نمایی و یا در کارهای واضح و آشکار کوتاهی کنی، تلاش کن تا هر کاری را در جای خود و در جای مخصوص به خود انجام دهی.
داشتن حُسن شهرت و نداشتن سوء پیشینه، از معیارهای مهم دیگر در انتخاب مدیران است. بطوری که آن حضرت پس ازتصدی حکومت والیان و فرماندارانی را که دارای سابقه سوء بودند و نسبت به مردم ظلم و ستم نموده بودند را عزل نمودند. همچنین حضرت درعهد نامه مالک اشتر، حُسن شهرت و سوابق خوب افراد را یکی ازملاکهای گزینش معرفی میکنند و میفرمایند: کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و… که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند و آینده نگری آنان بیشتر است، انتخاب کن و درنامه ۵۳ به مالک توصیه مینمایند که با کسانی همنشین باش که از خانوادههای شریف و خوش نام ودارای سابقه نیکو باشند. بدترین وزیران توکسی است که پیش از تو، وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنان شرکت داشته باشد. پس مبادا چنین افرادی محرم راز تو باشند زیراکه آنان، یاوران گناهکاران و یاری دهندگان ستم کارانند. تو بایدجانشینانی بهتر ازآنان داشته باشی که قدرت فکری امثال آنان را داشته، اما گناهان وکردار زشت آنان رانداشته باشند پس خوش سابقهترین افراد را برای امور مردم تعیین و منصوب کن تا در توده مردم اثر مثبت داشته باشد.
پاکی و صلاحیت خانوادگی، یکی دیگر از معیارهای شایستگی مدیران، میباشد که امام در نامه ۵۳ برآن تأکید نموده و آن را به عنوان میزانی در کنار سایر موازین مطرح نموده است. حضرت به مالک اشتر توصیه مینمایند: کارگزارانی را انتخاب کن که از خانوادههای نجیب، شایسته و پیش قدم در اسلام باشند. در این کلام امام معیار صلاحیت خانوادگی را پاکی و پیش قدم بودن فرد در مسلمانی اشاره مینمایند. همچنین امام علی (ع) به مالک اشتر توصیه مینمایند: و از آنان که گوهری نیک دارند و از خاندان پارسا و صالحاند و از سابقهای نیکو برخوردارند فرماندهان را برگزین (فیض الاسلام، نامه۷۱).
بصیرت، در جامعه اسلامی مدیر علاوه بر داشتن مدیریت، نیازمند به روشن بینی، بصیرت و بینشی است تا او را قادر سازد در هر موقعیت نقش مقتضی را ایفا نماید. حضرت علی (ع) در فرمان حکومت مصر مالک اشتر را چنین مورد خطاب قرار داده اند: مالک، حق را نشان و علامت نیست که در برابر دیدگان جلوه کند و شخصیت خود را بنمایاند، پیکر حق همیشه در پیراهن باطل پوشیده و پنهان است، رادمردی که باید دست تحقیق و تتبع دراز کند و آن پیکر پاک را از جامهٔ نارسا و آلودهٔ فریب عریان سازد.
تخصص وتجربه، کسانی که در امور واگذاشته به ایشان از دانش و تجربیات بیشتری برخوردارند بهتر میتوانند در بین نیروها مورد پذیرش واقع شوند و قدرت شخصی به دست آورند، چرا که انسانها در مقابل کسانی که احساس کنند از نظر دانش و مهارت و آگاهی در سطحی بالاتر از خودشان هستند، حرف شنوی و اطاعت بیشتری دارند. حضرت علی (ع) در نامه ۵۳ به مالک اشتر میفرمایند: اندیشه و نظر هر فرد به اندازه تجربه اوست (آمدی، حدیث، ۵۴۲۶) و آن کس که تجربهها را حفظ کند و به موقع از آنها بهره گیرد کارهایش به نتیجه میرسد. (آمدی، حدیث۹۱۸۰).
عبرت از پیشینیان، عبرت واعتبار از پیشینیان سرمنشأ رشد و عامل مهمی برای رفع موانع کمال است، هنگامی که انسان از نتایج و ثمرات گناهان و جنایات و آلودگیهای دیگران مطلع شود و عاقبت و پایان کار آنها را مد نظر داشته باشد و آنها را عبرت زندگی خویش قرار دهد، قلب و دل خویش را از آلودگیها و علائق شهوانی وخوهای حیوانی پاک کرده و با دلی نورانی و منزه درمقام اطاعت وبندگی حق تعالی برخواهد آمد (فیض الاسلام، خطبه، ۲۸۹). حضرت علی(ع) درخطبه های۸۲ و ۹۸ ضمن پند و اندرز به مردم، آنان را به عبرت گرفتن از گذشته پدرانشان توجه میدهند. در خطبه ۱۰۲ اندیشیدن و عبرت گرفتن ازگذشتگان را اندوخته بینایی بیان مینمایند. آن حضرت عبرت گرفتن را یکی از انواع یقین میدانند و میفرمایند: یقین بر چهار گونه است: بینا شدن در زیرکی، رسیدن به حقایق، عبرت گرفتن از دیگران و روش پیشینیان. همچنین در نامه ۲۱ خطاب به امام حسن (ع) می فرمایند: ای پسرمن، هرچند من به اندازه همه آنان که پیش ازمن بودند زندگی نکردم، اما در کارهایشان نگریسته و در سرگذشتهایشان اندیشه و تامل نموده و در آنچه از آنان مانده سیر کردهام.
اشراف، از معیاری دیگر از شایستگی مدیران، میباشد. مدیر موفق از موضع و بینش دقیق مدیریت، حضور خویش را در صحنه سازمان اعلام میدارد. مدیری که از طریق برنامه ریزی و هدایت افکار و اندیشهها به تعبیری شخصیت خود را در واحدهای گوناگون یک سازمان، حاضر میسازد مدیریتی موفق و فراگیر دارد. حضرت علی (ع) در نامهای که به یکی از کارگزاران نوشت به این نکته او را متوجه میسازد و اشراف خود را بر همه سرزمینها و مردمی که زیر لوای اسلام زندگی مینمایند، یادآوری میکنند: من اگر بخواهم میتوانم از عسل مصفی و مغز گندم غذا و از تارهای ابریشم برای خود لباس تهیه کنم، ولی، ای وای که هوای نفس بر من مسلط گردد و حرص مرا به دام اندازد، در حالی که در حجاز و یمامه کسی باشد که سیر شدن را به خاطر نداشته باشد.
تقسیم کار، در منظر امام علی (ع) عاملی در جهت انجام آسانتر و بهتر امور است و در این رابطه حضرت میفرمایند: برای هر کاری از کارهایت رئیس و کارگردانی از نویسندگان قرار بده که بزرگی کارها او را مغلوب و ناتوان نسازد و هر گاه در آنان عیبی باشد و تو از آن غافل باشی تورا به آن بدی میگزینند (یعنی تو باید پاسخگو باشی). در منظر امام علی (ع) تقسیم کار و واگذاری امور به افراد بر اساس توان و تخصص، در پیشبرد امور و ارائه خدمات بهتر به مردم مؤثر است.
نتیجه گیری: چنانچه درسازمانها مدیرانی شایسته، لایق، ماهر و آگاه به اصول و فنون مدیریت منصوب شوند، موفقیت سازمانی در رسیدن به اهداف سازمانی تضمین خواهد شد. به همین دلیل مدیران شایسته یک سرمایه ارزشمندی محسوب میشوند. توفیق در مسئولیت نیازمند آن است که انتخاب و انتصاب مدیران بر اساس شایستگی و نظام شایسته سالاری صورت پذیرد. در انتخاب و انتصاب مدیران به ویژگی فردی آنان به خصوص معیارهای دینی، اسلامی و اخلاقی، آگاهی از مناسبات اجتماعی در روابط انسانی و آگاهی از مهارتهای شغلی و حرفهای و داشتن تخصص و تجربه لازم برای احراز پستهای مدیریتی افراد در نظر گرفته شود. اگر در انتخاب مدیران کسانی که از هر لحاظ شایستگی دینی، اخلاقی و ویژگی مثبت فردی را دارا هستند به منصب مدیریت برسند، مجموعه سازمان در تحقق اهداف سازمانی خویش از تمام توان خود درهمراهی و همکاری با مدیر دریغ نخواهند کرد.
بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب امام خامنهای در بیان وظایف مسئولان در فرمان امیرمؤمنان امام علی (ع) به مالک اشتر، گرفتن مالیات و حقوقی که مردم نسبت به دولت دارند، دفاع از مردم و سرزمینشان، سوق دادن جامعه به صلاح و رستگاری و آبادانی و سازندگی کشور، چهار مأموریت اصلی است که مولای متقیان در نامه به مالک، بر دوش حاکمان میگذارند. دولت در نظام اسلامی به عنوان خدمتگزار مردم وظیفه دارد در این راستا با اتکاء به سرمایهها و منابع داخلی تلاش کند تا کشور مسیر رشد و تعالی را به پیماید و با عملکرد مطلوب خویش و گسترش خدمات و آبادانی کشور، بر تبلیغات سوء و دروغین دشمنان اسلام مبنی بر ناکارامدی و ناتوانی نظام اسلامی خط بطلانی بکشد. لازمه دست یابی به تحقق مدیریت علوی و موفقیت و تعالی جامعه، توجه و اهتمام در استفاده از فرمایشات و سیره امام علی (ع) و رهنمودهای حکیمانه امامین انقلاب و بکارگیری مدیرانی شایسته و رهروی شهدای خدمت است؛ شهیدانی همچون دکتر رئیسی، رجایی و باهنر که در تاریخ ایران اسلامی، نامی جاودانه و ترازی متعالی از سطح مورد انتظار مردم در خدمت به جامعه باقی گذاشتند. اینان مصداقی بارزی از مدیرانی بودند که در فرمایش امام علی علیه السلام در نامه ۵۳ به جناب مالک اشتر به آن پرداخته شده است. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
به یقین موفقیت دولت چهاردهم، تاسی از مبانی و سیره امام علی علیه السلام و توصیههای حکیمانه رهبر معظم انقلاب امام خامنهای عزیز میباشد.
اهتمام به تقرب الهی و برخورداری از فضایل معنوی و شکرگزاری از فرصت نعمت خدمت به مردم، تشخیص و بکارگیری ظرفیتها و منابع مختلف کشور، انتخاب همکارانی جوان، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه باحضوری فعال در بین مردم در مناطق مختلف کشور و با نگاهی عدالتمحور و رعایت اولویتها در کارهای زیرساختی از جمله انرژی هستهای، لزوم توجه فوری به مسئله گرانی و تورم و حکمرانی قانونمند در فضای مجازی؛ دستیابی به فناوری و لایههای زیرساختی هوش مصنوعی و جدی گرفتن تولید ملی به عنوان کلید حل مشکلات اقتصادی و امثالهم میتواند از دولت چهاردهم به عنوان یک دولت موفق و سربلند در تاریخ تعالی جامعه اسلامی یاد کرد.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد