شهید علی تجلائی قبل از شروع مراسم عقد به همسرش گفت: اگر علاقهای به من دارید و اگر به خوشبختی من میاندیشید، لطف کنید و از خدا برایم سرانجام شهادت را بخواهید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، آنچه میخوانید بخشی از خاطره زندگی شهید علی تجلائی است؛ قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا روبه من کرد و گفت: «شنیدهام که عروس در مراسم عقد هرچه از خداوند بزرگ بخواهد اجابتش حتمی است».
نگاهش کردم و گفتم: چه آرزویی داری؟
در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت: «اگر علاقهای به من دارید و اگر به خوشبختی من میاندیشید، لطف کنید و از خدا برایم سرانجام شهادت را بخواهید.»
از این جمله علی تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک عروس، در استثناییترین روز زندگی، بینهایت سخت بود!
سعی کردم طفره بروم اما علی قسم داد. در این روز این دعا را در حقش کرده باشم، به ناچار قبول کردم…
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد