«مهدی خلیلآبادی» گرچه کوچکترین شمرخوان ایران است اما دلداده و شیفته حسین (ع) است و مرامش حسینی است، او در میانه میدان در لباس شمر برای حسین (ع) میگرید و در مقابل مصیبتهای اهل بیتش از خود بیخود میشود.
به گزارش گلستان ما به نقل از فارس، چهار نسل تعزیهخوانی و تعزیهگردانی ماحصل عشق و دلدادگی خانوادهای به حسین (ع) است، شاید روزی که «عباسعلی مرادی» پرچم تعزیه را بر افراشت و پدر تعزیه کاشمر نام گرفت تصور نمیکرد که فرزندش «احمد مرادی» جای در پای او بگذارد و پدر تعزیه گلستان شود و امروز نسلهای بعد از او پرچمدار و تداعیبخش عینی و ذهنی نهضت عاشورا باشند و یکی از نوادگانش کوچکترین شمر ایران نام بگیرد!
شمر بودن در عصری که همه حسین( ع) را میشناسند کار سختی است حتی اگر در تعزیه باشد، شاید به همین دلیل است که خیلی از شمرهای تعزیه با اجرای نقش شمر تنشان به لرزه میافتد و احساساتی میشوند و گریه میکنند با وجود اینکه میدانند این تنها یک نقش و صحنه کوچکی از آلام و دردهای واقعه کربلا است.
برای آنکه به بصیرت حسینی دست پیدا کرد قطعاً باید شمرشناس بود، معنی شمر را افرادی که در تعزیه نقش شمر بازی میکنند بیشتر میتوانند درک کنند چرا که جرعهای از حقیقت کربلا و نهضت حسینی نصیبشان شده است.
امروز به سراغ نوجوانی رفتیم که کوچکترین شمر ایران شناخته شده است و از خانوادهای تعزیهگردان است که چهار نسل شمرخوان تعزیه هستند؛ نوجوانی که هنر تعزیه در خونش است و از پدران خود به یادگار برده است، اجداد پدری و مادری، پدر و امروز خود مهدی شمرخوان تعزیه هستند.
گرچه شمرخوان تعزیه است اما ذوب در فرهنگ عاشوراست و دلداده حسین (ع) است و مرامش حسینی است، او در میانه میدان در لباس شمر برای حسین (ع) میگرید و در مقابل مصیبتهای اهل بیتش از خود بیخود میشود.
کوچکترین شمر ایران میخواهد با زبان هنر چشمه جوشان معرفت عاشورا را در بستر افکار پیروان حسین (ع) جاری کنند، او در این مسیر تنها نیست و همراه با مادر و پدر خود که تعزیهخوانی و تعزیهگردانی میکنند، توانست نگاههای زیادی را به خود جلب کند.
به سراغ این پدر و پسر هنرمند و دلداده حسینی رفتیم، در ادامه گفتگوی جذاب خبرگزاری فارس با این دو تعزیهخوان گلستانی را از نظر میگذرانید؛
فارس: ابتدا خودتان را معرفی کنید؟
پدر مهدی: زینالعابدین خلیلآبادی متولد شهر دارالمؤمنین گرگان هستم، از سن هشت سالگی در شهر گرگان در کنار عمو و استاد عزیزم مرحوم احمد مرادی به تعزیهخوانی پرداختم و تاکنون در این بخش مشغول کار هستم و با کسب تجربههای فراوان تعزیهگردانی میکنم.
مهدی: مهدی خلیلآبادی هستم، 13 سال سن دارم و دانشآموز کلاس هفتم هستم، افتخار میکنم که کوچکترین شمرخوان کشور هستم.
فارس: آقای خلیلآبادی! گفتید عمو یا همان پدرخانم شما پدر تعزیه استان گلستان بود در مورد فعالیت مرحوم مرادی کمی بیشتر توضیح دهید.
پدر مهدی: مرحوم احمد مرادی که پدر تعزیه استان گلستان بود به احمد شمر معروف بود و علاوهبر تعزیهگردانی و تعزیهخوانی، نسخهنویسی 27 تعزیه را انجام داد.
وی از سال 1340 و قبل از انقلاب اسلامی از استان خراسان به گلستان مهاجرت کرد و پس از حضور در گلستان فعالیت هنری خود را در شهر گرگان و در زمینه تعزیه آغاز کرد، در دوران دفاع مقدس نیز در خرمشهر، دوکوهه، هویزه، آبادان و اهواز با گروه تعزیه «نینوا» برای رزمندگان جنگ تحمیلی تعزیه اجرا میکرد.
آن مرحوم در سالهای اخیر در محلات مختلف اعم از میدان عباسعلی، پاسرو، دربنو و ... گرگان در ایام محرم تعزیهخوانی میکرد و در سال 1383 آخرین تعزیه خود را در چهارراه میدان و امامزاده عبدالله (ع) گرگان اجرا کردند.
مرحوم مرادی 10 روز مانده به فوت خود در محله مطهری نقش شمر را نشسته اجرا کرده و در همان تعزیه در حالی که با تن بیمار تعزیه را اجرا میکرد به مردم گفت دیگر عمری از او باقی نمانده است که همینطور هم شد و آن روز آخرین تعزیه او بود.
مرحوم مرادی در 27 محرم سال 1383 دارفانی را وداع گفت، بعد از فوت احمد مرادی، داماد این خانواده شدم و خداوند به ما پسری عنایت کرد که در همان سن کودکی متوجه شدیم فرزندم علاقه فراوانی به تعزیهخوانی دارد و به این ترتیب راه مرحوم مرادی به واسطه نوه دختری ایشان ادامه پیدا کرده است.
آقا مهدی از سن چهار سالگی گرایش زیادی به تعزیهخوانی داشت و وقتی او را به مراسم تعزیه میبردیم بیشتر به سمت مخالفخوانها میرفت و شمشیر و سپر و کلاخود آنها را برمیداشت.
در سال 1390 که به دلیل تغییر شغلی از تهران به مشهد نقل مکان کردیم آقا مهدی دوران مهد را سپری میکرد که در آن زمان بدون آنکه ما مطلع باشیم به همراه همکلاسیهای خود تعزیه مختصری را اجرا میکند و در سال 1391 در سن هفت سالگی و مقطع اول ابتدای تعزیه کامل حضرت علیاکبر(ع) را اجرا کرد که بخشی از آن به زبان عربی بود.
در حال حاضر که آقا مهدی 13 سال دارد به مدت پنج سال است که شمرخوان است و از دو سال گذشته بهعنوان کوچکترین شمرخوان کشور انتخاب و معرفی شده است.
فارس: از اولین تجربه تعزیهتان برایمان بگویید؟
پدر مهدی: اولین تعزیهای که بازی کردم هشت سال سن داشتم و سال 1367 و در لشکر 30 گرگان اجرا شد.
مهدی: اولین بار که تعزیه اجرا کردم سن خیلی کمی داشتم و در مشهد اجرا کردم، وقتی کوچکتر بودم سیدیهای تعزیه را تهیه میکردم و به خانه میآوردم یک چفیه و شال سفید داشتم که به کمرم میبستم یک شمشیر هم داشتم و با آن تعزیه اجرا میکردم و میگفتم من شمر هستم.
*کاش شمر نبودم!
فارس: آقا مهدی! چه شد که نقش شمر را برای تعزیه انتخاب کردید؟
مهدی: پدربزرگم شمرخوان بود، وقتی وارد تعزیه شدم، میخواستم موافقخوان شوم اما صدایم به موافقخوانها شباهت نداشت.
فارس: هیچ وقت آرزو کردی که کاش صدایت طوری بود که میتوانستی موافقخوان باشی و نقش شمر تعزیه را اجرا نکنی؟
مهدی: بله همیشه آرزویم این است که یک بار شهادتخوانی را در تعزیه اجرا کنم.
فارس: کدام قسمت تعزیه جانسوزتر و تأثیرگذارتر است؟
پدر مهدی: (در حالی که بغض گلویش را گرفته) در تعزیه حضرت ابوالفضل این مهم را بیشتر حس کردم، وقتی حضرت ابوالفضل (ع) میخواهد از امام حسین (ع) اذن میدان بگیرد امام حسین (ع) به ایشان میفرمایند که نمیگذارم به میدان جنگ بروید و حضرت ابوالفضل (ع) رو به سمت نجف و مضجع امیرالمومنین ( ع) از امام حسین (ع) به پدرش شکایت میکند و میفرماید «سیدالشهداء نخواست من شهید راهش شوم و حتماً من مانند جعفر، عابس و غلام ترک نیستم»، تمام تعزیهخوانها در آن قسمتی که حضرت عباس (ع)، امام حسین (ع) را به حضرت زهرا (س) قسم میدهد منقلب میشوند.
مهدی: تعزیه دوطفلان حضرت زینب (س) خیلی برایم جانسوز و دردناک است.
*اگر کربلا بودم دوست داشتم حبیببنمظاهر باشم
فارس: آقا مهدی! فرض کن در واقعه کربلا حضور داشتید اگر زمان به عقب برگردد و در کربلا حضور یابید دوست دارید جای کدام شخصیت قرار میگرفتید؟
مهدی: حبیببن مظاهر، یکی از یاران امام حسین (ع) از بهترین شخصیتهای من است (اشک از چشمانش سرازیر میشود) او شخصی بود که امام حسین (ع) برایش دعوتنامه فرستاد اما وی سر باز زد و گفت من مال و اموال دارم، همسرش به او گفت به دیدار حسین (ع) برو، وقتی رفت با خوشحالی برگشت و به همسرش گفت به جنگ میروم قبل از آن تو را طلاق میدهم تا پس از مرگم مشکلی برایت پیش نیاید.
* آمریکا، اسرائیل، داعش و همه کسانی که مقابل اسلام ایستادند شمر امروز ما هستند
فارس: نقش شمر را بازی میکنید و جوانترین شمرخوان کشور هستید، به نظرت شمرهای امروز زمان ما چه کسانی هستند؟
مهدی: آمریکا و همدستانش، اسرائیل، داعش و همه کسانی که مقابل اسلام ایستادند شمر امروز ما هستند.
فارس: آقامهدی! در دوران امام حسین (ع) خیلیها صحنه را خالی کردند به نظرت وظیفه ما در قبال امام زمان(عج) ما چیست؟
مهدی: در دوران دفاع مقدس شهدای زیادی را تقدیم انقلاب کردیم، همیشه به خودم میگویم اگر روزی در کشورمان جنگ شود و پدر و مادرم هم اجازه ندهند لباس نبرد به تن می کنم و به میدان جنگ خواهم رفت.
فارس: در مدرسه همکلاسیها و دوستانت چه واکنشی دارند؟
مهدی: در مدرسه همه مرا به اسم شمر میشناسند، بعضی از دوستانم میگویند که آنها را در تعزیه راه بدهم و برخی هم میگویند چرا امام حسین (ع) را به شهادت رساندهای؛ من به همکلاسیها و دوستانم توضیح میدهم که این نقش، واقعی نیست و تعزیه است و صدایم هم به موافقخوانها نمیخورد.
فارس: به عنوان یک نوجوان فکر میکنی حسینی بودن چه ویژگیهایی دارد؟
مهدی: فردی که دوستدار امام حسین (ع) است باید راه و روش خود را به آن حضرت نزدیک کند، نماز را به موقع و در اول وقت اقامه کند، همیشه دستگیر ضعفا و محرومان باشد.
همیشه دعا میکنم بزرگ شوم و وضع مالیام طوری باشد تا بتوانم به فقرا و محرومان کمک کنم.
*واکنش به حمله عجیب شمرخوان تعزیه به مردم
فارس: خاطرهای هم از تعزیه دارید؟
پدر مهدی: نمایش «یاس کبود یثرب» که اجرای توأمان نمایش و تعزیه بود را در قیامدشت تهران اجرا میکردم، در این نمایش نقش «مغیره» را برعهده داشتم و وقتی در جریان نمایش در کوچه بنیهاشم جلوی حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع) را گرفتم یکی از تماشاگران منقلب شد و به طرفم آمد و مرا کتک زد ضربهاش هم سنگین بود.
این نمایش متعلق به شهرداری بود و نیروهای حراست شهرداری این فرد را با احترام از میدان تعزیه دور کردند اما بعد از تعزیه به طرفش رفتم او را در آغوش گرفتم و گریه کردم.
دوست دارم دوباره این جوان را ببینم، او با مشاهده تعزیه منقلب شد، من بازیگرم و نباید در مقابل این حرکت تماشاگران، واکنش منفی نشان دهم.
مهدی: یک بار در شهر قیام دشت تهران اجرا کردم، خانمی وارد مراسم تعزیه شد از همان ابتدا تا انتها گریه کرد یادم میآید من هم با گریه آن خانم اشک ریختم.
و یا یک بار دیگر در تهران در حال اجرای تعزیه بودم که پیرمردی از میانه جمعیت بلند شد و تا میتوانست روی سرم پول ریخت بعد از تعزیه نیز ما را دعوت به شام کرد و میگفت آنقدر نقشت را خوب بازی کردید که از خود بیخود شدم.
فارس: چند وقت گذشته کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که یکی از تعزیهخوانها به تماشاگران حملهور شد در این مورد چه نظری دارید؟
پدر مهدی: اخیراً فردی در تهران نقش شمر را بازیگر میکرد وقتی عدهای جوان منقلب میشوند و وی را کتک میزنند این بازگر نقش شمر نیز نمیتواند خود را کنترل کند و به آنها حمله می کند، این اتفاق نتیجه فقدان تجربه است و چه خوب است که تعزیهخوانها بدون استاد کاری انجام ندهند و وارد این حوزهها نشوند.
فارس: آقا مهدی! سال تحصیلی جدید هم چند روز گذشته آغاز شده تعزیهخوانی چقدر وقتت را میگیرد؟
مهدی: وقت زیادی از من نمیگیرد چون حافظه خوبی دارم و در حفظ کردن دیالوگهای نمایش و تعزیه وقت زیادی صرف نمیکنم.
فارس: معدلت چند است؟
مهدی: تا الان همه نمراتم 20 بود.
فارس: پدرت گفت در حوزه بازیگری هم فعالیت دارید و در حال اخذ دیپلم بازیگری هستید، بازیگری را بیشتر میپسندید با تعزیهخوانی را؟ دوست داری در آینده چه کاره شوید؟
مهدی: هم به تعزیهخوانی و هم به بازیگری علاقه دارم و میخواهم در آینده بازیگر شوم.
فارس: فکر نمیکنید ورود به عرصه بازیگری تو را از تعزیهخوانی دور میکند؟
مهدی: نه فکر نمیکنم، وقتی امام حسین (ع) از کودکی دستم را گرفته و کمک کرده چرا باید از این مسیر دور شوم؟
فارس: تا به حال شده در حین اجرای تعزیه دلت سوخته باشد و دیگر نتوانی اجرا کنید؟
مهدی: بله، در تعزیه دوطفلان حضرت زینب(س).
وقتی حضرت زینب (س) در حال مداحی بود مصیبتهای کربلا و سختیهایی که حضرت زینب (س) در کربلا متحمل شدند به یادم آمد و گریه کردم.
فارس: آقای خلیلآبادی! شاید برای برخی والدین سؤال باشد که چرا به جای آنکه فرزندتان را به سمت علمآموزی سوق دهید و برای آیندهاش برنامهریزی کنید او را برای فعالیت در تعزیهخوانی تشویق و حمایت میکنید.
پدر مهدی: اگر مدیران و معلمان مدارس پی ببرند که درس شاگرد آنها ضعیف است اجازه کار فرهنگی را به خانواده آن دانشآموز نمیدهند آقا مهدی هم از همان اول متوجه شد که باید در کنار کار فرهنگی به علم و دانش بپردازد چراکه علم باید کنار تجربه باشد.
به لطف خداوند و امام حسین (ع) با وجود آنکه پسرم برای اجرای تعزیه به شهرها و استانهای مختلف میرود اما هیچ لطمهای به تحصیل او وارد نشده و به طور قطع این از کرامات اهل بیت (ع) است.
فارس: گفتید پدرخانم شما پدر تعزیه استان گلستان بود شما هم از دوران کودکی تاکنون در تعزیه فعالیت دارید، چه چیزی در تعزیه دیدید که امروز فرزندتان را هم به این عرصه آوردید؟
پدر مهدی: بهتر است سؤالتان را با این بیت شعر پاسخ بدهم که «من غم و عشق حسین با شیر از مادر گرفتم، روز اول آمدم دستور تا آخر گرفتم.»
وقتی هشت سال سن داشتم در کنار عموی بزرگوارم پرورش یافتم از همان ابتدا کرامات و محبت اهل بیت (ع) را به عینه دیدم و در تمام این 14 سالی که وارد زندگی مشترک شدم من و همسرم دو ماه محرم و صفر را تنها با عزاداری و عشق به اهل بیت (ع) گذراندیم و اصلاً ازدواج خودم را لطف اهل بیت (ع) میدانم.
من با کسی ازدواج کردم که عاشق تعزیه است و همسرم آمادهسازی برنامههای تعزیه را برعهده دارد در کنار همسرم، خواهرم دوخت تمامی لباسهای تعزیه را انجام میدهد، عشق به حسین (ع) و تعزیه در قلب تکتک اعضای خانوادهام موج میزند، مرحوم پدرم تعزیه گردان شهر سبزهوار بود و تمامی برادرانم تعزیهخوان هستند یکی از برادرانم که خود نظامی است و از سرداران است در روز عاشورا به میدان تعزیه میآید.
*تعزیه اثرگذارتر از هنرهای نمایشی
فارس: در حال حاضر وضعیت تعزیه را چگونه ارزیابی میکنید به نظر شما اثرگذاری لازم را در جامعه دارد؟
پدر مهدی: تعزیهخوانی و یا شبیهخوانی مادر هنرهای نمایشی است و قبل از آنکه سینما و تلویزیون به وجود بیاید تعزیه وجود داشت.
تعزیه کار سختی است زیرا مستمع آن منتظر است که منقلب شود.
به اعتقاد بنده تأثیرگذاری تعزیه بسیار زیاد بوده و بسیار بیشتر از هنرهای نمایشی است، با اجرای تعزیه در تمامی روستاها و شهرها، مستمع با قلب و جان میآید و بسیاری از مردم علاقهمند هستند علاوهبر تماشای تعزیه، در بخش اجرایی و یا حتی مالی کمک کنند.
فارس: آیا تاکنون کسی به شما مراجعه کرده که پس از تماشای تعزیه منقلب و متحول شده باشد؟
پدر مهدی: در سال 1380 در اجرای تعزیه مرحوم استاد احمد مرادی سه زن و مرد را دیدم که بعد از اجرای تعزیه نزد مرحوم مرادی که شمرخوان بود، آمدند و میگفتند ما بعد از اجرای تعزیه شما دگرگون شدیم که مرحوم مرادی خطاب به آن چند نفر گفت ما قطرهای از دریا را برایتان اجرا کردیم و این تعزیه تنها ذرهای از مصیبت اهل بیت (ع) بود.
فارس: تاکنون به این فکر افتادید که در خارج از کشور هم تعزیه اجرا کنید؟
پدر مهدی: ما نخستین نفر در کشور هستیم که گروه تعزیه را از هفتسالگی اجرا میکنیم یعنی تعزیه دو ساعته را کودکان هفت تا 12 سال اجرا میکنند، پیگیریهایی از روسیه صورت گرفت تا ما برای ایرانیان مقیم این کشور تعزیه اجرا کنیم.
اگر در داخل کشور و یا خارج از کشور درخواستی از ما برای اجرای تعزیه داشته باشد با افتخار میپذیریم.
فارس: افرادی که به عنوان تعزیهخوان انتخاب میشوند چه شاخصه و ویژگیهایی دارند؟
پدر مهدی: به اعتقاد من اکثر تعزیهخوانها از خانواده مذهبی و عاشق اهل بیت (ع) ساخته میشوند اما در تعزیه، موافقخوانها باید ویژگیهایی مانند صوت مناسب داشته باشند و آموزشهایی را طی کنند.
فارس: این همه سال تعزیهخوانی و تعزیهگردانی و فعالیت برای امام حسین (ع) برکاتی هم برایتان داشت؟
پدر مهدی: از بدو ورودم به تعزیهخوانی برکات تعزیهخوانی را دیدم.
شاید باورتان نشود گاهی اوقات 72 ساعت مستمر مشغول کار هستیم اما دچار ضعف جسمی و یا سردرد نمیشویم، فرزندم مهدی چند روز گذشته در تعزیه بدون تمرین 20 دقیقه زرهپوشی خواند و این نشانه محبت اهل بیت ( ع) است.
همیشه به فرزندم گفتم اصلاً ترس نداشته باشد، به او تأکید کردم کافی است لبخندی به اهل بیت (ع) بزند و نشان بدهد که میخواهد سرباز اهل بیت (ع) شود.
فارس: چه توصیهای به تعزیهگردانها دارید؟
پدر مهدی: تعزیهگردان باید فنون تعزیه را بدانند و خود مخالفخوان و موافقخوان باشد.
از آنجایی که بنده در موافقخوانی و مخالفخوانی تجاربی داشتم به این مسأله پی بردم که میتوانم تعزیهگردانی کنم.
*مسؤولان تعزیه را بالای سرشان بگذارند
فارس: حمایت مسؤولان از تعزیه رضایتخبش است؟
پدر مهدی: تعزیه خرج زیادی دارد و با تئاتر قابل مقایسه نیست، تئاتر نه تنها خرج زیادی ندارد بلکه منافع مادی بیشتری هم نسبت به تعزیه دارد اما لباسهای تعزیه خیلی گران هستند و تهیه آن هزینه زیادی دارد ولی از آنجایی که تعزیه راه امام حسین (ع) است مسائل مادی در آن نمیگنجد.
به نظرم مسؤولان باید کار ما را بالای سر خود بگذارند و فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان باید به ما توجه کند.
===================
گفتوگو از فاطمه رائیجی
==================
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد