1394-04-31 17:59
1215
0
17921
تفسیر قرآن از منظر امام (16) :

قرآن سند اسلام / منطق اجانب، جدا كردن ما از قرآن‏ است

حضرت امام خمینی(ره) کتاب مخصوصی بنام "تفسیر قرآن" ننوشته اند. به عبارت دیگر فرصت این کار را با توجه به دقت وحساسیتی که داشته بدست نیاورده اند. اما گاهی برخی از سوره های کوچک و یا بعضی از آیات را در مباحث و آثار خود به اقتضای بحث بطور اجمال تفسیر نموده که بسیار جالب و جاذب می باشد.

به گزارش گلستان ما ؛ خوشبختانه این نکات پراکنده تفسیری در سالهای اخیر توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) گردآوری شده و در قالب کتابی بنام تفسیر قرآن در پنج جلد تدوین و تنظیم شده و به چاپ رسیده است که کار بسیار ارزشمندی است.

اینک ما بخشی از تفسیرهای حضرت امام خمینی را از آثار گوناگونش برای مشتاقان این کتاب آسمانی در اینجا می آوریم. امید است مقبول ارواح ملکوتی انبیاء و ائمه و امام و شهدای عزیز قرار گیرد.

***************

قرآن سند اسلام است‏

ما بسيارى از مطالب را تدريجاً در اين روزهايى كه اينجا بوديم براى اين آقايان- كه البته هى عوض مى‏شوند و اشخاص ديگر مى‏آيند- گفته‏ايم؛ من جمله از چيزهايى كه گفته شده است و لازم است باز گفته بشود اين است كه بايد انسان ببيند كه سند اسلام كه قرآن است، آيا اين سند، سندى است كه اگر كسى مطالعه آن را بكند يا تعليمات آن را بگيرد، اين جزء افيونهاست، و مى‏رود توى خانه‏اش مى‏نشيند؟ يا مردم را دعوت مى‏كند به دير و خرابات؟ يا اينكه قرآن محرك جامعه است؟ طرف [دار] رد ظلم و رد ستمكاريهايى كه‏ در خارج مى‏شود؟

پيامبر اسلام (ص) در نبرد با صاحبان قدرت‏

كسى كه يك مقدارى آشنا باشد به منطق قرآن، مى‏بيند كه اين قرآن است كه وادار كرد پيغمبر اسلام را به اينكه با اين سرمايه دارها دائماً در جنگ باشد. با اين كسانى كه در حجاز و در طائف و در مكه و اينها، سرمايه دار بودند و صاحب قدرت و اشخاص قلدرى بودند كه قدرتمند بودند. قرآن بود كه پيغمبر اكرم را وادار كرد به اينكه با اين مردمى كه با مليت مردم با منافع توده‏هاى مردم، مخالف هستند و استثمار مى‏كنند اينها را، با اينها بايد جنگ بكنيد و تعديلى حاصل بشود.

جنگهايى كه پيغمبر در زمان حياتشان فرموده‏اند، بعد از اينكه اسباب جنگ فراهم شد برايشان، اين جنگها هميشه با زورمندها بوده است؛ با آنها، مثل ابو سفيان و امثال آنها كه قدرتمندها بودند، و اينها منافع ملتها را، ملت خودشان را، مى‏خواستند براى خودشان [غارت‏] بكنند؛ و ظلم و ستمكارى و بى‏عدالتى رايج بوده است؛ و جنگهايى كه واقع شده، بين مستضعفين بوده و اين مردم طبقه سه، اين فقرا با اين زورمندها و اينهايى كه مى‏خواستند حق فقرا را بخورند؛ و لسان قرآن و آياتى كه در باب جنگ- جنگ با اين مشركينى كه آن وقت داراى قدرت بودند- آياتى كه وارد شده است، يكى و دو تا نيست؛ بسيار آيات در [باب‏] جنگ هست و در جدالِ با اينها؛ و در تمام قرآن اگر پيدا بكنيد يك آيه‏اى كه مردم را بگويد با اينها ملايمت كنيد و برويد توى خانه‏تان بخوابيد تا اينها هر كارى [مى‏] خواهند بكنند، بكنند؛ اگر اين جور پيدا شد، آن وقت حق دارد كسى بگويد كه اين قرآن آمده است و دين آمده است، افيون است؛ افيون معنايش اين است كه مثل ترياك، اين مواد مخدِّره كه استعمال مى‏كنند و انسان بعد از استعمالش به چرت مى‏رود، قرآن آمده است كه مردم را به چرت وادار كند!

توطئه جدايى مسلمين از قرآن‏

اين تبليغى بوده است كه بر ضد قرآن شده است و نكته اين تبليغ هم اين بوده است كه مسلمين را از قرآن جدا كنند و منطق قرآن را بشكنند در بين مسلمين، تا اينكه اين شرقيها، كه مسلمين هستند و داراى مخازن هستند، اين ديگر پشتوانه‏اى نداشته باشند كه مقاومت كنند. اگر قرآن و روحانيت قرآن نباشد، اين مردم و توده‏ها، اينها مقاومت نمى‏كنند. اينها هستند كه ممكن است [با آنها مخالفت كنند]؛ اين طور مطالعات به آنجا رسيده كه ... سد از براى راه استفاده غرب، آن عبارت از قرآن است و عبارت از آن كسانى كه درس قرآن خوانده‏اند؛ آنها ممكن است يك وقتى جلوگيرى بكنند از منافع [غرب‏]؛ پس بايد اين دو تا سد را شكست تا راه باز بشود.

قرآن را با اين منطق، به قول خودشان شكستند، يا خيال شكستنش را داشتند، كه اصلًا دين، نه دين اسلام، اصلًا دين از اول كه بوده است يك مخدِّرى بوده. اين براى اين است كه نه اينكه آنها اطلاع نداشتند، آنها اطلاعاتشان صحيح بوده، داشتند اطلاعات آنها؛ [ولى‏] فريبكارى مى‏كردند؛ ماها اطلاع نداشتيم كه فريب مى‏خورديم؛ آنها فريب مى‏دادند و مقصد داشتند، مقصد سياسى داشتند كه منافعش به خودشان برسد، و ليكن مسلمين فريب خوردند؛ ما بى‏اطلاع بوديم.

شايد در بين جوانهاى ما هم حالا هم باز كه به بركت اسلام و قرآن و روحانيت و اينها، يك همچو اساسى را دارند به هم مى‏زنند و متزلزل مى‏كنند، حالا هم اگر يك كسى كه از عمال آنهاست يا خير، خودش بازى خورده، شايد آن هم حالا همين حرف را باز تكرار كند كه نه، قرآن و مثلًا روحانيون، اينها مخدِّراتند؛ با اينكه مى‏بينند اين نهضتى كه در پانزده سال پيش از اين تا حالا بپا شده است و الآن متزلزل كرده است، نه [تنها] شاه را متزلزل كرده است، [كه‏] امريكا را، انگلستان را، شوروى را؛ اينها دارند مطالعه مى‏كنند كه چطور تخلص پيدا كنند و نمى‏توانند هم تخلص پيدا كنند، براى اينكه سرنيزه كارى از آن برنمى‏آيد در مقابل اراده ملت؛ اينها هم باز در بينشان شايد پيدا بشود يك جاهلى كه يك همچو كلمه‏اى بگويد، و ليكن از بى‏اطلاعى است.

منطق اجانب، جدا كردن ما از قرآن‏

انبياى سابق هم هر كدامشان كه ما از تاريخشان اطلاع داريم يك اشخاصى بودند از طبقه سوم و از اين فقرا، و اينها قيام مى‏كردند در مقابل سلاطينشان؛ مثل حضرت موسى- سلام اللَّه عليه- در مقابل فرعون. يك مرد شبانى با يك عصايى قيام مى‏كند و مردم را دعوت مى‏كند، و مى‏رود سراغ فرعون و فرعون را مى‏خواهد دعوت كند براى اينكه او را آدمش كند؛ اين جور نبوده است كه از فرعون؛ بَعْث شده باشد موسى براى تخدير توده! از توده پيدا شده است؛ يعنى خدا از توده انتخاب كرده اين را در مقابل قدرت فرعون؛ و هكذا ساير انبيا- عليهم السلام- و آنهايى كه ما اطلاع از آنها داريم اين طور بوده‏اند.

پيغمبر اكرم كه ديگر نزديك به ماست، نسبت به آنها؛ و اطلاعمان از تاريخ آن بيشتر است، و جنگهايى كه او كرده، همه معلوم است كه چند تا جنگ كرده و با كى جنگ كرده. جنگها همه با اشخاص ظالم و متعدى و قلدر بوده است؛ پس اين منطق كه اسلام يا ساير اديان از مخدرات است، اين منطق اجانب است كه مى‏خواهند مال شما را بخورند؛ مى‏خواهند ما را از قرآن منفصل كنند تا اينكه پشتوانه‏اى نداشته باشيم؛ مثل قدرت قرآنى پشت سر ما نباشد و ما متفرق بشويم و هر كسى يك چيزى بگويد و تبليغات آنها اثر بكند و جوانهاى ما را منحرف كند و اسباب اين بشود كه آنها مشغول كارشان بشوند.

 تنظیم: غلامرضا خارکوهی

(اخذ از کتاب صحيفه امام- ج‏4- اثر امام خمینی- ره)

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.