1394-04-27 09:36
952
0
17754
تفسیر قرآن از منظر امام(15) :

تفسیر «قيام لِلَّه» از نظر امام خمینی (ره)

 حضرت امام خمینی (ره) کتاب مخصوصی بنام "تفسیر قرآن" ننوشته اند. به عبارت دیگر فرصت این کار را با توجه به دقت وحساسیتی که داشته بدست نیاورده اند. اما گاهی برخی از سوره های کوچک و یا بعضی از آیات را در مباحث و آثار خود به اقتضای بحث بطور اجمال تفسیر نموده که بسیار جالب و جاذب می باشد.

به گزارش گلستان ما ؛ اميدوارم كه ما همه جزء هيأت قائميه[امام زمان] باشيم و همه با آن وظايفى كه اسلام، قرآن، تحت لواى حضرت صاحب- سلام اللَّه عليه- براى ما تعيين فرموده‏اند عمل كنيم و صورتها را محتواى واقعى به آن بدهيم، و الفاظ را معانى حقيقى. شايد اين وصفى كه براى حضرت صاحب- سلام اللَّه عليه- ذكر شده است دنبال همين آيه شريفه كه مى‏فرمايد: « قُل إنَّمَا أعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ ان تَقُومُوا للَّهِ مَثنَى و فُرَادَى» دنبال همين معنا باشد كه همه بايد قيام بكنيم، قيام واحد؛ كه بالاترين قيام همان قيام آن شخص واحد است و همه قيامها بايد دنبال آن قيام باشد؛ و قيامْ «للَّه» باشد. خداى تبارك و تعالى مى‏فرمايد كه من فقط يك موعظه دارم به شما: قل إنمَا أعِظُكُمْ بِواحِدَة.

به امت بگو كه فقط من يك موعظه دارم به شما، و آن موعظه اين است كه قيام كنيد، و قيامْ «للَّه» باشد؛ «قيام للَّه» كنيد. البته آن حضرتْ قيامِ للَّه مى‏فرمايند؛ و آن لِلّهى كه و آن خلوصى كه براى ايشان هست، براى ديگران نيست لكن شيعه‏هاى بزرگوار آن حضرت هم بايد پيروى از او بكنند در اينكه قيام كنند «للَّه،» براى خدا؛ كه اگر قيام براى خدا باشد، اگر عمل براى خدا باشد اگر نهضت براى خدا باشد، شكست ندارد.

براى اينكه آن چيزى كه براى خدا هست اگر در صورت هم خيال بشود كه شكست خورد، به حَسَب واقع شكست نخورده است. حضرت امير- سلام اللَّه‏ عليه- با معاويه جنگ كردند و شكست خوردند لكن شكست نبود. اين شكستِ صورى، شكست حقيقى نبود؛ چون قيامْ للَّه بود، قيامِ للَّه، اين شكست ندارد. تا امروز هم او غالب است، تا ابد هم او غالب است.

سيد الشهدا- سلام اللَّه عليه- با چند نفر از اصحاب، چند نفر از ارحامشان، از مخدَّراتشان قيام كردند. چون قيام للَّه بود، اساس سلطنت آن خبيث را به هم شكستند. در صورتْ ايشان كشته شدند لكن اساس سلطنت را، اساس سلطنتى كه مى‏خواست اسلام را به صورت سلطنت طاغوتى درآورد.

خطرى كه معاويه و يزيد براى اسلام داشتند اين نبود كه غصب خلافت كردند؛ اين يك خطر، كمتر از آن بود؛ خطرى كه اينها داشتند اين بود كه اسلام را به صورت سلطنت در مى‏خواستند بياورند، مى‏خواستند معنويت را به صورت طاغوت درآورند، به اسم اينكه «ما خليفه رسول اللَّه هستيم» اسلام را منقلب كنند به يك رژيم طاغوتى. اين مهم بود.

آن قدرى كه اين دو نفر ضرر به اسلام مى‏خواستند بزنند يا زدند جلوترى‏ها آن طور نزدند. اينها اصل اساس اسلام را وارونه مى‏خواستند بكنند. سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان. «خليفه رسول اللَّه» و در مجلسِ شرب خمر؟! و در مجلس قمار؟! و باز «خليفه رسول اللَّه» نماز هم مى‏رود در جماعت مى‏خواند! اين خطر از براى اسلام خطر بزرگ بود.

اين خطر را سيد الشهدا رفع كرد. قضيه قضيه غصب خلافت فقط نبود. قيام سيد الشهدا- سلام اللَّه عليه- قيام بر ضد سلطنت طاغوتى بود. آن سلطنت طاغوتى كه اسلام را مى‏خواست به آن رنگ درآورد كه اگر توفيق پيدا مى‏كردند، اسلام يك چيز ديگرى مى‏شد.

اسلام مى‏شد مثل رژيم 0052 ساله سلطنت. اسلامى كه آمده بود و مى‏خواست رژيم سلطنتى را و امثال اين رژيمها را به هم بزند و يك سلطنت الهى در دنيا ايجاد كند، مى‏خواست «طاغوت» را بشكند و «اللَّه» را جاى او بنشاند، اينها مى‏خواستند كه «اللَّه» را بردارند، «طاغوت» را جايش بنشانند. همان مسائل جاهليت و همان مسائل سابق. كشته شدن سيد الشهدا - سلام اللَّه عليه- شكست نبود چون قيامْ للَّه بود، قيامِ للَّه شكست ندارد.

خداى تبارك و تعالى مى‏فرمايد: فقط يك موعظه- همه موعظه‏ها را حالا. يك موعظه- من دارم. پيغمبر اكرمْ واسطه، خدا واعظ، ملت مُتَّعِظ. من فقط يك موعظه- بيشتر از يك موعظه ندارم. إنّما أعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا للَّه اينكه براى خدا قيام كنيد؛ وقتى كه ديديد كه دين خدا در معرض خطر است، براى خدا قيام كنيد. امير المؤمنين مى‏ديد كه دين خدا در خطر است، معاويه دارد وارونه مى‏كند دين خدا را، براى خدا قيام كرد.

سيد الشهدا هم همين طور براى خدا قيام كرد. هر وقت ديديد- اين يك مطلبى است كه براى يك وقت نيست؛ موعظه خدا هميشگى است- هر وقت ديديد كه بر ضد اسلام، بر ضد رژيم انسانى- اسلامى- الهى خواستند كه قيام كنند، خواستند وارونه كنند مسائل اسلام را، به اسم اسلام اسلام را بكوبند، اينجا للَّه بايد قيام كرد. و نترسيد از اينكه شايد نتوانيم، شايد شكست بخوريم؛ شكست تويش نيست.

من در پاريس كه بودم بعضى خيرانديش‏ها مى‏گفتند كه نمى‏شود ديگر! وقتى كه نمى‏شود بايد چه كرد؟ ... گفتم ما تكليف شرعى داريم عمل مى‏كنيم و مقيد به اين نيستيم كه پيش ببريم. براى اينكه آن را ما نمى‏دانيم، قدرتش را هم الآن نداريم اما تكليف داريم. ما تكليف شرعى خودمان را عمل مى‏كنيم. من اين طور تشخيص دادم كه بايد اين كار را بكنيم. اگر پيش برديم، هم به تكليف شرعى عمل كرده‏ايم هم رسيده‏ايم به مقصد.

اگر پيش نبرديم، به تكليف شرعى‏مان عمل كرده‏ايم. نتوانستيم، حضرت امير هم نتوانست؛ تكليف را عمل كرد ولى در مقابلش ايستادند؛ اصحاب خودش ايستادند در مقابلش، نتوانست. اين چيزى نيست.

خوب، ما به اندازه قدرتمان مى‏توانيم كار بكنيم. وقتى كه ما ديديم كه- يا شما ديديد كه- يك رژيمى اسلام را دارد وارونه مى‏كند، به اسم عدالت اسلامى دارد ظلم را ترويج مى‏كند، مى‏خواهد اسلام را اين جورى معرفى كند؛ يكوقت مى‏ايستد مى‏گويد من كارى به اسلام ندارم، اين سبكتر است تكليف براى انسان. يكوقت يك كسى قرآن طبع می ‏كند و زيارت سيد الشهدا، حضرت رضا- سلام اللَّه عليه- مى‏رود و در ملأ عام نماز مى‏خواند و حرفهايش هم اين‏ است كه «عدالت اسلامى را ما مى‏خواهيم جارى كنيم، ما مى‏خواهيم اسلام را» و آن وقت اسلام را كه فرياد مى‏زند «ما اسلام را مى‏خواهيم درست كنيم»، وارونه درست مى‏كنند؛ اينجاست كه تكليف مشكل است.

اينجاست كه اسلام در خطر است؛ كه انعكاسش در خارج و گاهى هم در داخل، اگر اينها موفق مى‏شدند در داخل هم گاهى انعكاس اين بود كه «خوب، همين است ديگر، رژيم اسلامى همين است»! ما قياممان، شما قيامتان براى خدا بايد باشد.

وقتى دين خدا را انسان در خطر ديد براى خدا بايد قيام كند. وقتى احكام اسلام را در خطر ديد براى خدا بايد قيام كند. توانست، عمل كرده به وظيفه و پيش هم برده؛ نتوانست، عمل به وظيفه كرده. گاهى وقتها تقيّه حرام است. آن وقتى كه انسان ديد كه دين خدا در خطر است نمى‏تواند تقيّه بكند.

آن وقت بايد هر چه بشود برود. تقيّه در فروع است، در اصول نيست. تقيّه براى حفظ دين است. جايى كه دين در خطر بود جاى تقيّه نيست، جاى سكوت نيست.

(اخذ از کتاب صحيفه امام خمینی -  ج‏8)

تنظیم: غلامرضا خارکوهی

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.