حضرت امام خمینی(ره) کتاب مخصوصی بنام " تفسیر قرآن " ننوشته اند. به عبارت دیگر فرصت این کار را با توجه به دقت وحساسیتی که داشته بدست نیاورده اند. اما گاهی برخی از سوره های کوچک و یا بعضی از آیات را در مباحث و آثار خود به اقتضای بحث بطور اجمال تفسیر نموده که بسیار جالب و جاذب می باشد.
به گزارش گلستان ما ؛ هر چه بر ما بگذرد، از اين حبّ نفس است، از اين انانيت است: أعدى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْكَ. يك همچه تعبيرى هست: [نفس] از همه دشمنها بدتر است، از همه بتها بزرگتر است، مادرِ بتهاست: «مادر بتها، بت نفس شماست» ، از همه بتها بيشتر، انسان به اين [بت] عبادت مىكند، توجهش به اين بيشتر است؛ و تا اين بت را نشكند، نمىتواند الهى بشود؛ نمىشود هم بت باشد و هم خدا؛ اين نمىشود هم انانيت باشد و هم الهيت باشد. تا از اين «بيت»، از اين بتخانه، از اين بت رها نشويم و پشت نكنيم به اين بت، و رو نكنيم به خداى تبارك و تعالى، و از اين خانه خارج نشويم، يك موجودى هستيم به حسب واقع بتپرست، و لو به حسب ظاهر خدا [كهنهپرست]؛ اما خدا را به لفظ مىگوييم و آنكه در دل ما هست خودمان است، خدا را هم براى خودمان مىخواهيم. اگر خدا [را] هم بخواهيم براى خودمان مىخواهيم.
لفظاً مىايستيم و نماز مىخوانيم، "إيّاكَ نَعْبُدُ و إيّاكَ نَسْتَعينُ" مىگوييم؛ ولى واقعاً عبادت، عبادت نفس است. وقتى توجه به خود باشد، همه جهات خودم باشم، همه چيز را براى خودم بخواهم. همه اين گرفتاريهايى كه براى بشر است از اين نقطه به پا مىشود. همه گرفتاريها از انانيت انسان است. تمام جنگهاى عالم از اين انانيت انسان پيدا مىشود. مؤمنها با هم جنگ ندارند؛ اگر جنگى باشد بين دو نفر، بايد بدانند كه مؤمن نيستند.
مؤمنها با هم جنگ ندارند. وقتى كه ايمان نباشد و توجه، همهاش به خودش باشد، هر چيز را براى خودش بخواهد، هياهو از اينجا به پا مىشود؛ من براى خودم اين مسند را مىخواهم، شما هم براى خودتان مىخواهيد؛ جمع [امكان] ندارد، تعارض مىشود.
من براى خودم اين فرش را مىخواهم، شما هم براى خودتان مىخواهيد؛ من براى خودم اين رياست توهّمى را مىخواهم، شما هم براى خودت مىخواهى. وقتى من براى خودم و شما هم براى خودتان، جمع هم امكان ندارد، دعوا مىشود. آن [يكى] اين مملكت را براى خودش مىخواهد، ديگرى هم براى خودش مىخواهد، جنگ مىشود. اين جنگها همه بين انانيتهاست، جنگهاى عالم همهاش جنگهاى انانيت است. انسان با انانيتش جنگ مىكند و جنگها بين انانيتهاست.
اين انانيت در اوليا نيست؛ جنگ هم در اوليا نيست؛ اگر همه اوليا در يك جايى جمع بشوند، هيچ وقت با هم جنگ [نمىكنند]، اصلًا با هم مخالفت پيدا نمىكنند، براى اينكه همه براى خداست، ديگر خودى نيست تا اينكه اين بكشد آن طرف، آن بكشد آن طرف؛ تزاحم بشود، دعوا بشود. همه براى يك مبدأ است؛ براى يك جهت است.
و ما الآن در يك چاهى واقع شديم، در يك ظلمت واقع شديم كه بالاترين ظلمتهاست؛ و آن ظلمت انانيت است؛ و اگر چنانچه از اين ظلمت خارج نشويم، از اين چاه خارج نشويم، از اين انانيت بيرون نرويم، از اين توجه به خود و خودخواهى، ديگران را هيچ [انگاشتن] و همه را براى خود خواستن؛ هر چه طرح بشود آدم تا به نفع خودش است قبول مىكند، واقعاً قبول مىكند؛ به نفع خودش نباشد- حق هم باشد- قبول نمىكند. يك چيزى براى او باشد، فوراً باورش مىآيد، اگر به ضدش باشد اصلًا به اين زوديها باورش نمىآيد. اينها همه انانيت است. همه گرفتاريهاى ما و همه گرفتارى شما و همه گرفتارى بشر در همين جاست.
نزاع سر خودخواهى است. نزاع سر اين است كه من مىكشم طرف خودم، شما هم مىكشيد طرف خودتان. مادامى كه اين هست، الهيت در كار نيست؛ همان پرستش نفس است. حالا كى مىتواند از اين خارج بشود؟ بتى است، معبدى است و بتخانهاى است كه آدم خودش در خودش [ساخته] است؛ و كى مىتواند [از آن] خارج بشود؟ اين يك دست غيبى مىخواهد كه بيايد دست انسان را بگيرد و خارج كند؛ همه انبيا هم براى اين آمدند.
تمام انبيا كه مبعوث شدند، تمام كتب آسمانى كه آمدهاند، براى اين است كه اين انسان را از اين بتخانه بيرونش بياورند تا اين بت را بشكند و خداپرست بشود. همه انبيا آمدند براى اينكه اين عالم را يك عالم الهىاش كنند، بعد از اينكه يك عالم شيطانى است، يك عالمى است كه حكومت [آن]، حكومت شيطان است. آنكه در ما حكمفرماست، شيطان است؛ ما تابع شيطان هستيم. هواى نفس از جلوههاى شيطان است؛ و حكومت در ما، حكومت شيطان است.
هر عملى هم كه مىكنيم عمل شيطانى است؛ هر كارى بكنيم، مادامى كه آن شيطان بزرگ كه نفس است، نفس اماره است، مادامى كه او هست، هر كارى هم ما انجام بدهيم، روى انانيت انجام مىدهيم، روى انانيت كه انجام داديم، تبع شيطانيم، سلطنت شيطان الآن بر ما مستولى است. آن وقتى كه هجرت بكنيم، و به تعليم انبيا، به تعليم اوليا هجرت بكنيم از اين منزل، و پشت بكنيم به اين انانيت، از اين چاه داريم مىرويم آن طرف؛ و اگر چنانچه كسى در دنيا موفق بشود، مىرسد به آنجايى كه در وهم من و شما نمىآيد، پس عدم گردد و فانى مىشود. كسى [كه] بخواهد كمال پيدا بكند، كسى [كه] بخواهد از اين انانيت بيرون برود، بايد با مجاهده هجرت بكند، مجاهده كند و اين هجرت را انجام دهد. [طبق حديث شريف] از جهاد اصغر آمديد: وَ بَقىَ عَلَيْكُمُ الجِهادُ الأكْبَرُ. [جهاد با نفس] جهاد اكبر است، همه جهادهاى دنيا، تابع اين جهادند.
اگر اين جهاد را موفق شديم، هر جهادى بكنيم جهاد [الهى] است، اگر اينجا موفق نشديم، همهاش شيطانى است، همه جهادها شيطانى است. در روايت است كسى كه «خَرَج»، خارج شود براى جهاد كه يك كنيزى پيدا بكند، يك مالى پيدا كند، اين اجرش همان است؛ و آن كسى كه [جهادش] «إلَى اللَّه» باشد، اجرش «عَلَى اللَّه» است.
سنخ فعلها فرق مىكند. سنخ فعلى كه از اوليا صادر مىشود، با فعلى كه از ماها صادر مىشود [فرق مىكند]؛ چون مبدأش فرق مىكند. بىجهت نيست كه ضَرْبَةُ عَلِىٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَقَلَيْنِ. خوب، يك دست فرود آوردن براى كشتن يك نفر آدم، البته يك جهتش آن است كه تمام اسلام با تمام كفر مواجه شده بود، كه اگر يوم الخندق شكست مىخوردند، اسلام از دست مىرفت.
به اين معنا يك جهت [هست]، يك جهت هم، قضيه آن خلوص و آن الهيتى [است] كه در مطلب است. آن آدمى كه وقتى روى سينه آن شخص مىنشيند و او تف مىاندازد به او- به حسب نقل- بلند مىشود، مبادا يك وقتى- با اينكه نبوده، مع ذلك احتياط است- مبادا يك وقتى تأثيرى كرده باشد و اين [عمل] از الهيتش افتاده باشد و جهت نفسانيت پيدا بكند، آن [آدم]، يك ضربتش، روحش بيشتر از همه عبادات است، آن روحى كه عبادت را عبادت مىكند.
مشرك و غير مشرك، آنكه بت ميپرستد و آنكه نمىپرستد، همه يك ظواهرى و يك ذكرى و آدابى دارند، ظواهرش كه مثل هم است؛ ابو سفيان هم نماز مىخواند، معاويه هم امام جماعت بود؛ ظواهر همين ظواهر است؛ آنچه اين نماز را بالا مىبرد، آن روحى است كه دميده مىشود به نماز، آن روح اگر باشد نماز بالا مىرود، نماز الهى مىشود؛ و تا عبادت براى خودش باشد [نماز الهى نيست]. همه ما اين طور هستيم. بازى ندهيم يكديگر را.
همه عبادتمان براى خودمان است. آنكه خيلى آدم خوبى است براى بهشت عبادت مىكند. شما بهشت را برداريد از روى اعمال، ببينيم كى عبادت مىكند. بهشت را برداريد، ببينيد كى عبادت مىكند. على مىماند و حوضش!
(اخذ از کتاب تفسیر سوره حمد - اثر گفتاری امام خمینی(ره) در صدا و سیما)
تنظیم: غلامرضا خارکوهی
انتهاي پيام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد