به گزارش گلستان ما- داود خاندوزی؛ ایرانی‌ها مردمانی با محبت هستند و مسأله فوت خانم‌امینی باعث همدردی بسیاری از افراد به ویژه در فضای مجازی شده ولی از حسن وطن دوستی و مردم دوستی ما برخی آب به آسیاب دشمن میریزند و دنبال سوء استفاده هستند، یکبار تصور کنید که آیا ماموران انتظامی آن جلادانی هستند که رسانه‌های غرب از آن‌ها سخن می‌گویند و کشور ما بدون انتظامی چه وضعیتی داشت؟

از سویی دیگر این مسأله با واکنش‌های زیادی همراه بود به طوری که علیرضا عباسی، نماینده مجلس گفت که ‏اگر در سال‌های گذشته ارگان‌های مختلف به وظایف خود در رابطه با عفاف‌وحجاب عمل می‌کردند نیازی به ورود پلیس به معضل بی‌حجابی نبود و پلیس به جرم انجام وظیفه ناجوانمردانه مورد هجمه قرار نمی‌گرفت.

وزیر کشور نیز اعلام کرد که تاکنون گزارشی مبنی بر ضرب و شتم مهسا‌امینی، از طرف دستگاه‌های نظارتی به ما ارائه نشده است.

سازمان پزشکی قانونی درباره فوت مهسا‌امینی نیز در اطلاعیه‌ای اعلام کرد رسیدگی به پرونده فوت مهسا‌امینی بررسی دقیق و کاملی در معاینه و کالبدگشایی صورت گرفت و تمامی معیار‌ها و شاخص‌های تعیین علت فوت، معاینه ظاهری و اعضای داخلی بدن انجام و نمونه‌های لازم از بافت‌ها و اعضای داخلی بدن برداشته و به آزمایشگاه‌های تخصصی ارسال شد تا به مجرد حصول نتایج آزمایشات ارسالی و با در نظر گرفتن نتایج معاینات و کالبدگشایی انجام شده، مندرجات پرونده بیمارستانی و سوابق پزشکی نام برده و همچنین اخذ نظریه تخصصی رشته‌های مورد نظر در قالب کمیسیون پزشکی ویژه‌ای که به دستور دادستان محترم در اداره کل پزشکی قانونی استان تهران تشکیل شده است، متعاقباً نسبت به تعیین علت فوت اقدام و نتیجه به مقام محترم قضایی ارسال شود.

قدیری ابیانه، تحلیگر مسائل سیاسی نیز عنوان کرد که تعداد زیادی از زنان در جلسه توجیهی حضور داشتند، اگر برخورد پلیس باعث سکته مهسا‌امینی شده باید بقیه هم سکته می‌کردند بانوان فریضه حجاب و قوانین را رعایت کنند تا فراخوانده نشوند و نباید وقتی از پلیس در انجام وظیفه تذکر می‌گیرند مقاومت کنند و از سویی دیگر آثار ضرب و شتمی در خانم‌امینی نیست و این‌ها همه سوتبلیغات است.

همچنین حسینی، رئیس کل دادگستری استان کردستان از دستور ریاست معظم قوه قضاییه برای تشکیل پرونده ویژه در این خصوص در دادگستری استان تهران خبر داد.

این‌ها تنها بخشی از واکنش‌هایی فعالان سیاسی و مسئولان کشور به موضوع مرگ خانم‌امینی بوده و از سویی دیگر آمار حیرت‌برانگیز از میزان واکنش‌های مجازی به موضوع مهسا‌امینی در فضای مجازی دیده می‌شود، تاکنون بیش از ۱۹۰ هزار توئیت در این رابطه منتشر شده است و این توئیت‌ها به شکل خیره‌کننده‌ای لایک شده‌اند و در مجموع بیش از ۷.۵ میلیون! بار لایک و ۸۳۰ هزار بار بازنشر شده‌اند.

اما باید به چند نکته مهم در خصوص اتفاقات اخیر و نیروی انتظامی و واکنش رسانه‌های غرب و برخی از چهره‌های سیاسی اشاره کرد.

نکته نخست این است که این میزان واکنش به انجام وظیفه توسط پلیس در حالی است که در سال‌های اخیر به دلیل ترک فعل نزدیک به ۳۰ دستگاه اجرایی است به مسأله عفاف و حجاب ورود پیدا نکردند، اکثر بانوان ایرانی با مشکلاتی از قبیل فقدان ارائه مد و لباس مناسب در بازار، مکان‌های تفریجی و تفرجگاه‌های مناسب خانواده، عدم توجه کافی به ورزش به ویژه ورزش‌های همگانی بانوان و کمبود زیرساخت‌ها در این بخش و غیره، کافی نبودن و کم اثر شدن آموزش‌های اجتماعی برای تحیکم خانواده، تقویت بنیه دینی و مذهبی، تأمین اوقات فراغت با برنامه‌های مناسب و غیره رنج می‌برند و فقدان این کوه مشکلات در برابر ۵۰ درصد از افراد جامعه مدنی ما باعث شده که در حوزه آسیب‌های اجتماعی نیروی انتظامی پررنگ‌تر از دیگر دستگاه‌ها ورود پیدا کنند و این مسأله باعث ورود اپوزیسیون ضد جمهوری اسلامی به این ماجرا شده است.

گرچه برخی عنوان می‌کنند که چرا مشکلات کشور را ر‌ها کردید و به دو تاره موی زنان گیر می‌دهید ولی در پشت این پوشش نامناسب سیاه چاله‌های بزرگی از آسیب‌های اجتماعی و تعرضات قرار دارد که در بسیاری از این موارد مجرمان‌انگیز خود را همین مسأله به اصطلاح ساده این سیاسیون مطرح کردند، امروز به مجرب این ترک فعل‌ها است که مسأله افسردگی بانوان بیش از گذشته مطرح است.

نکته دوم در این ایام در استان گلستان و در روز اربعین حسینی یکی از ماموران انتظامی براثر اصابت گلوله در یک درگیری به شهادت رسید اما کسی در بیمارستان بر پیکر بی‌جانش گل نگذاشت، کسی صدای گریه نوزادش که از این به بعد بدون سایه پدر بزرگ می شود را نشنید، کسی هم در فضای مجازی هشتگ نزد.

مثل شهید سراوانی هر روز، هر ماه و هر ساله تعداد زیادی از جوانان انتظامی در درگیری با اشرار، قاچاقچیان، اراز و اوباش به شهادت می‌رسند و بیشتر شهادت این افراد همه به شکل ناجوانمردانه است.

در این روز‌ها کسی دیگر خبر بریده شدن سر ۱۴ شهید انتظامی سروان توسط گروهک تروریستی را یادش نمی‌آید، کسی هم برایشان یادواره برگزار نمی‌کند این مسائل نشان می‌دهد که امروز انتظامی در لبه دو تیغ فتنه و مظلومیت قرار گرفته است.

نکته سوم در ماه‌های اخیر تصاویر زیادی از فداکاری ماموران انتظامی در کمک به سیل زدگان، در راه ماندگان و حتی کمک به حیوانات در فضای مجازی منتشر شد که باعث ارادت بیشتر مردم و تکمین به قوانین و دستورات انتظامی شده بود ولی این اتفاق که با هجمه بی‌سابقه از سوی رسانه‌های خارج از کشور پیگیری می‌شود برای آن است که نخست این ایثارگری و فداکاری‌ها از خاطر مردم فراموش شود و از انتظامی چهره‌ای کری و زشت نشان دهد و از سویی دیگر تکمین مردم و سرپیچی از قانون و دستورات انتظامی بیشتر شود.

حکایت سوختن مأمور نیروی انتظامی برای نجات راننده دچار حریق، فداکاری پلیس گلبهاری برای نجات جان زائر بجنوردی، نجات جان کودک ر‌ها شده در خودر توسط سرباز انتظامی، فداکاری پلیس وظیفه‌شناس زرندی در دل آتش و نجات جان دو راننده تریلی و... را این روز‌ها در پس این اتفاق مردم فراموش کنند.

نکته چهارم که باید به آن اشاره کرد این است که نیروی انتظامی همواره تلاش کرده در کنار مردم باشد و از حق و حقوق مردم در برابر ظالم جلوگیری کند ولی پردازش مسائلی از برخی چهره‌های زخم خورده سیاسی از ماجرای سکته خانم‌امینی به گونه‌ای است که مردم نیروی انتظامی را ملجا خود نبینند و یا در برابر سرقت و مسائل این چنینی دست به اجرای قانون بزنند که خود یک قانون شکنی است.

آمار‌ها در سال‌های اخیر نشان از افزایش رضایتمندی مردم از پلیس دارد این در حالی است که در سال‌های اخیر شرایط اقتصادی مردم سخت‌تر شده و برخی از آمار‌ها از جمله سرقت‌ها رو به افزایش است.

نکته پنجم نیز این است که نباید براثر این ماجرا به آرمان‌های جمهوری اسلامی ایران هجمه وارد شود و به این مسأله امام جمعه کاشان نیز اشاره کرده است، علی احتشامی، امام جمعه موقت کاشان در واکنش به درگذشت مهسا‌امینی گفت: این اتفاق نباید باعث شود تا نظام و آرمان‌های جمهوری اسلامی از سوی عده‌ای مورد هجمه قرار گیرد و رفتار غرب در مقابل درگذشت یک بانو و هموطن ما تهاجمی است.

با بیان نتایج پزشکی و ازمایشات و همچنین انتشار فیلم‌های مربوط به این ماجرا این قضاوت با مردم است که تا چه میزان در خصوص این ماجرا بدرفتاری از سوی انتظامی رخ داده است.

گفتنی است مهسا‌امینی دختری اهل کردستان است که در جریان سفر خانوادگی و تفریحی خود به شهر تهران، توسط گشت ارشاد در نزدیکی‌ایستگاه مترو بازداشت می‌شود و پلیس برای آشنایی بیشتر با معضلات بی‌حجابی به کلاس توجیهی پلیس امنیت اخلاقی تهران دعوت می‌شود و در این ایام سکته می‌کند و براثر آن سه روز بعد در بیمارستان فوت می‌کند.

انتهای پیام/