1394-07-14 07:18
1212
0
21566

خط قرمزی که عبور از آن بی هزینه باشد خط قرمز نیست، خط سبز است !

اگر قرار باشد دستگاه سیاست خارجی در موضوعات مختلفی چون مذاکرات هسته ای، بازگشایی سفارت انگلیس، رابطه با آمریکا و... دائما از خطوط قرمز تعریف شده نظام عبور کند و مجازات نشود پس « خط قرمز» دیگر چه معنایی دارد؟ خط قرمزی که عبور از آن بی هزینه باشد خط قرمز نیست، خط سبز است!

 
به گزارش گلستان ما؛ علی.ن فعال جوان فرهنگي اجتماعي طي يادداشتي نوشت : درحالی که ملت ایران داغدار فاجعه ای بود که حکام آل سعود با بی کفایتی و بی تدبیری خود آن را رغم زده بودند و خانواده های داغدار این حادثه در انتظار یک دیپلماسی فعال و قاطع از وزارت امور خاجه بودند؛ خبر دست دادن آقای ظریف با باراک اوباما - رئیس جمهور کشوری که دولت سعودی مجری سیاست های او در منطقه است- نه تنها از داغ این فاجعه نکاست بلکه دردی مضاعف را بر درد های این ملت افزود.
 
ظریف در حالی به این اقدام دست زد که به خوبی می دانست رهبر انقلاب به رابطه با آمریکا حتی در حد تماس تلفنی دو رئیس جمهور هم راضی نیست و از آن به عنوان «کارنابجا» یاد کرده است.
 
علاوه براین ایشان در تمام طول مذاکرات ایران و1+ 5 بارها اعلام کرده بودند که مذاکره ایران با آمریکا صرفا در موضوع هسته ای است و تیم مذاکره کنند مطلقا درهیچ موضوع دیگری حق مذاکره با آمریکا را ندارد.
 
«این مذاکراتی که امروز در جریان است که با دولتهای اروپایی و با آمریکا مذاکره میرکنند، مذاکره‌ی با آمریکا صرفاً در قضیّه‌ی هسته‌ای است و لاغیر، این را همه بدانند.»(سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ  01/01/1394)این اقدام نابجا و خارج از عرف وزیر امور خارجه دولت یازدهم، نه یک اتفاق ساده و تصادفی بلکه درست در راستای پروژه بلند مدت دولت اعتدال در توقف انقلاب اسلامی در مرزهای ایران و قبول نظام ارباب و رعیتی آمریکا بود. پروژه ای که نه تنها اعتبار ایران را نزد جهانیان بالا نبرد بلکه  دشمن را آنقدر جری و گستاخ کرد که حتی حاضر به صدور ویزا برای نماینده ایران در سازمان ملل هم نشد.
 
« عده‌ای اینجور وانمود می‌کردند که اگر با آمریکایی‌ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می‌شود، البته ما می‌دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد... بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماس‌ها، نشست‌ها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده‌ای عاید نشد بلکه لحن آمریکایی‌ها تندتر و اهانت‌ آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه‌ی بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبون‌های عمومی بیان کردند... این، یک تجربه‌ی ذی قیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.»(سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ 1393/05/22)
 
وقتی رئیس جمهور آمریکا بعد ازامضای برجام اعلام می کند که این توافق بعد از 15 سال راه را برای حمله نظامی به ایران هموارتر می کند؛ دیگر چه جای دست دادن و مصافحه با شیطان بزرگ؟! آقای ظریف حتی اگر به طور تصادفی هم با اوباما برخورد کرده بود می توانست به جای مصافحه و دست دادن با او از موشک های بالستیکی صحبت کند که 15 سال دیگر آنقدر پیشرفت کرده اند که براحتی قلب کاخ سفید را هدف قرار می دهند. می توانست از حماسه های نادر ابراهیمیِ بگوید که چگونه با چند قایق موتوری و آرپیجی ساده، امان از ناوهای آمریکایی در خلیج فارس بریده بود.
 
از خاطرات صحرای طبسی می گفت که چگونه ذرات شن و گرد و غبار به اذن الهی بینی ارتش آمریکا را در این صحرا به خاک مالیده بودند.
 
دشمنی آمریکا با ایران دشمنی دو دولت نبود که ظریف به خیال خودش با یک دست دادن به آن پایان دهد این دشمنی، دشمنی یک دولت با یک ملت، فرهنگ و تمدن بود.
 
دشمنی با ملتی که 37 سال ادعای کدخدایی کدخدا را به تمسخر گرفته بود و در همه حال با شعار «مرگ بر آمریکا» به استقبالش می رفت. دست دادن با این دشمن که بعد از 37 سال کودتا، ترور، جنگ سخت، سرد و نرم و ... به جای عذر خواهی از این ملت ، هنوز در فکر حمله نظامی به آن است نه احترام به شان ایرانیان بلکه توهینی آشکار به آرمان و هویت آنان است.
 
وزیر امورخارجه دولت یازدهم با این کار از خط قرمزی گذشت که با خون هزاران شهید قرمز شده بود. این اشتباه او یک اشتباه کوچک و کم اهمیت نیست که با یک عذر خواهی ساده بتوان آن را فراموش کرد. این اشتباه از باوری عمیق خبر می دهد که اعتقاد چندانی به راهبرد جمهوری اسلامی ایران در صدور انقلاب و مبازره با استکبار ندارد.مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد مسئول در این قضیه نباید به راحتی از کنار این ماجرا بگذرد.
 
این خطا، خطای یک فرد نیست که مجلس با تساهل و تسامح از آن چشم پوشی کند این خطا، خطای یک تفکر است که نسبت به نفوذ آمریکا بی توجه است و کشور را به پرتگاه هایی نظیر سقوط آندلس و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هل می دهد.
 
وقتی رهبر انقلاب برجام را دروازه نفوذ آمریکا به ایران می داند اما سردار مبارزه با استکبار، خود در آرزوی رابطه با آمریکاست، دیگر چه جای سکوت؟! اگر قرار باشد دستگاه سیاست خارجی در موضوعات مختلفی چون مذاکرات هسته ای، بازگشایی سفارت انگلیس، رابطه با آمریکا و... دائما از خطوط قرمز تعریف شده نظام عبور کند و مجازات نشود پس « خط قرمز» دیگر چه معنایی دارد؟ خط قرمزی که عبور از آن بی هزینه باشد خط قرمز نیست، خط سبز است! خطی سبزی که پروژ ه های اتفاقی بعدی اش بازگشایی سفارت آمریکا در ایران ، سفر رئیس جمهور آمریکا به ایران و... است.
 
انتهاي پيام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.