بعد از عروسی سعید برادر حمید، دنبال خانه ای بودیم برای شروع زندگی مشترک. با پس اندازی که حمید داشت می شد یک خانه بزرگ در جای خوب قزوین اجاره کرد. اولین خانه را دیدیم. ۱۲۰ متری بود. پسندیدیم.
شهید آزاده «علی اصغر رضایی» صبح چهارم خرداد ماه ۱۳۶۷، که شبش را در کنار یاران خود با خوشحالی به پایان رسانده بود و حامل نامههای آنها برای رساندن به خانوادههایشان بود، به صورت ناگهانی مورد حملهٔ دشمن قرار گرفت و با همان وضعیت که هیچ سلاحی همراه نداشت، به اسارت در آمد.
شهید اسماعیلی از شهدای انقلاب اسلامی است که جوشکار بود، ولی در اکثر تظاهراتها علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت میکرد، این شهید در هفده سالگی در واقعه گنبد که توسط چماقداران هدایت میشد، مورد هدف گلوله قرار گرفت و به فیض شهادت رسید.
شهید محمد پورقاز، از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. سرباز ژاندارمری بود که با سمت آرپیجیزن در جبهه حضور یافت.
شهید رمضان آقامحمدی در وصیتنامهاش نوشت: ای کاش من چندی جان داشتم تا بارها برای پیروزی اسلام بر کفر میجنگیدم.
شهید مهدان از شهدای استان گلستان، طلبه بود که عازم جبهههای حق علیه باطل شد. سرانجام پس از چهار بار اعزام، در منطقه موسیان به فیض شهادت که آرزویش بود نایل گشت.
شهید «شیرعلی جهانتیغ» میخواست همیشه خادم طبیعت خدا باشد و برای تکمیل اندیشه دینیاش فراگیری قرآن را دراولویتهای برنامه زندگیش قرارداده بود.
شهید محمد آقایینژاد زمان شهادت فقط ۱۰ سال داشت. او متولد ۱۳۵۰ در گرگان بود و ۱۰ سال بعد در همین شهر و به دست منافقین به شهادت رسید.
برادر شهید «محمد مهدوی» نقل میکند: روزی با برادرم برای تظاهرات رفته بودیم وقتی شعار جاوید شاه را بر روی دیوار دید با رنگ سیاه، شعار را پاک کرد و شعار مرگ بر شاه بر روی آن نوشت.
شهید ارتشی «محمد مهدی ساور سفلی» در وصیتنامهاش نوشت: سرزمینم که تا کنون در حال نبرد با دشمنان اسلام است کمتر از سرزمین کربلا نیست.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.