1400-03-03 09:31
1389
0
74697
به قلم تاریخ نگار گلستانی؛

گلستانی ها و آزادی خرمشهر

بطور کلی گلستانی ها در عملیات آزادی خرمشهر بیش از 76  شهید و صدها مجروح تقدیم نمودند. چند ماه بعد اینجانب (خارکوهی) به اتفاق جمعي از جهادگران جهاد سازندگی راهي خرمشهر شديم. شهري كه آرزوي ديدنش بر دلم مانده بود و خاطرات تلخ اشغال آن توسط بعثي‌ها و حلاوت آزاديش بدست رزمندگان اسلام در عمليات شكوهمند بیت القدس (در سوم خرداد61) هنوز در حافظه‌ام متبلور است.

به گزارش گلستان ما، غلامرضا خارکوهی- تاریخ نگار گلستانی انقلاب و دفاع مقدس در یادداشتی به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر نوشت: به گفته سردار مرتضی قربانی- فرمانده لشکر 25 کربلا- رزمندگان گلستانی و مازندرانی این لشکر بعد از عملیات فتح المبین عازم منطقه خرمشهر و آماده سازی نیروها برای اجرای عملیات جدید «بیت المقدس» شدند.

این عملیات که بزرگترین دستاورد آن آزادی خرمشهر بود، در ساعت 30 دقیقه بامداد مورخ 10/2/61،  با رمز یا علی بن ابی طالب(ع) به صورت گسترده توسط یگان های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه هویزه و خرمشهر آغاز گردید و در تاریخ 3/3/61 با آزادی خرمشهر به پایان رسید. در این راستا گردان های مختلف لشکر 25 کربلا با شرکت فعال گلستانی ها و مازندرانی ها حماسه های زیادی آفریدند.

از جمله گردان امام محمد باقر(ع) با فرماندهی سردار شهید عسگری [از جوانان گلستانی] در این عملیات، با استعداد تقریبی 300 نفر با تیپ کماندوئی ذوالفقار ارتش ادغام و در مناطق حمیدیه و پادگان حمید وارد عمل شد.

بطور کلی گلستانی ها در عملیات آزادی خرمشهر بیش از 76  شهید و صدها مجروح تقدیم نمودند. چند ماه بعد اینجانب (خارکوهی) به اتفاق جمعي از جهادگران جهاد سازندگی راهي خرمشهر شديم. شهري كه آرزوي ديدنش بر دلم مانده بود و خاطرات تلخ اشغال آن توسط بعثي‌ها و حلاوت آزاديش بدست رزمندگان اسلام در عمليات شكوهمند بیت القدس (در سوم خرداد61) هنوز در حافظه‌ام متبلور است. البته خرمشهر در تاريخ 8 سال دفاع مقدس از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است:

اولاً بخاطر آن كه بعثي‌ها ده روز قبل از آغاز رسمي جنگ حملات خود را به اين شهر آغاز كردند كه با مقاومت جوانان و نيرو‌هاي انقلابي وحزب الهي اين شهر مواجه شدند.

دوماً وقتي در تاريخ 31/6/59 صدام حمله گسترده خود را به ايران شروع كرد، بچه‌هاي غيور و انقلابي خرمشهر 35 روز با كمترين امكانات نظامي در مقابل تجاوز دشمن مقاومت كردند كه براي بعثي‌ها خيلي گران آمد ، لذا بعثی ها با قوت و قدرت بيشتر ، از زمين و هوا به پيشروي خود ادامه دادند. تا اينكه در آبان سال 59 پس از شهيد و مجروح شدن تعداد زيادي از مدافعان مظلوم آن، خرمشهر به اشغال ارتش متجاوز صدام در آمد كه به مدت 19 ماه در اشغال آنها بود.

 سوماً عراق اشغال خرمشهر را براي خود يك امتياز فوق العاده مي‌پنداشت. لذا وقتي در سوم خرداد سال 61 به كمك پاسداران‌، ارتشيان، بسيجيان و سنگرسازان بي سنگر اين شهر آزاد شد، ضربة روحي بزرگي به روان ارتش متجاوز صدام و حاميان او وارد آمد. به طوري كه وقتي خبر آزادي آن توسط رسانه‌هاي دنيا اعلام گرديد، دول استكباري حامي صدام شوكه شدند و از آن پس بود كه دنيا به طور جدي به مسئله صلح بين ايران و عراق پرداخت. زيرا بعد از آزادي خرمشهر، غرب بيش از پيش از قدرت تهاجمي ايران به وحشت افتاد. 

در اين ميان اسرائيل كه بيش از همه احساس خطر مي‌كرد، با چراغ سبز غربي‌ها دست به تجاوز آشكار به جنوب لبنان زد، تا هم افكار عمومي جهان، بويژه دنياي اسلام را از حلاوت پيروزي‌هاي مكرر ايران به آن سو منحرف كند، و هم اين كه از ظهور انقلابي مشابه ايران در ميان شيعيان جنوب لبنان جلو‌گيري نمايد.

علاوه بر اين چون اسرائيل مي‌دانست كه قرابت اعتقادي سياسي بسيار شديدي بين ايران و مردم مقاوم جنوب لبنان وجود داد، مي‌خواست با اين تجاوز بخشي از توان نظامي و جنگي ايران را در جنوب لبنان سرگرم و درگير نمايد، تا به اين ترتيب كشور ما در جنگ با صدام بعثي تضعيف گردد. چون در اين صورت ايران همزمان در دو جبهه نظامي درگير مي‌شد كه كار بسيار مشكلي بود. چنان كه ديديم پس از تجاوز اسرائيل، گروهي از سپاه پاسداران عازم جنوب لبنان شدند. آن موقع تب رفتن به لبنان در كشور ما آن قدر بالا گرفت كه اينجانب و بسياري از گلستانی ها مصرّ بوديم به آنجا اعزام شويم. امّا هوشياري سياسي حضرت امام خميني – فرمانده كل قوا – با اظهار اين تئوري استراتژيك كه «راه قدس از كربلا مي‌گذرد» جلوي اين روند خطرناك را گرفت. به همين علت مجدداً تمركز افكار و امكانات سياسي و نظامي ايران به اين معطوف شد كه براي آزادي قدس شريف، مي‌بايست ابتدا كربلاي مُعلي را آزاد كرد.

بنده وقتي چند ماه بعد وارد خرمشهر شدم با آنچه پيش از آن در تلويزيون ديده بودم اعم از خانه‌ها و مغازه‌ها و ميادين و مسجد و مردم مظلو‌م‌ آن با آنچه كه اكنون مي‌ديدم بسيار متفاوت و غير قابل قياس بود. چنان كه در گزارش كارشناسان سازمان ملل متحد آمده است:  

«اين شهر قبل از آغاز جنگ 166858 نفر جمعيت داشت... شهر در تاريخ 28 اكتبر 1980 اشغال شد و مدت تقريباً 570 روز در اشغال مستقيم باقي ماند. اين شهر در طول جنگ صحنه‌ نبردهاي شديدي بود. در زمان اشغال، اكثريت مردم غير نظامي شهر از آن گريختند و بقيه به زور به عراق انتقال يافتند... خرمشهر از نقطه نظر فيزيكي تقريباً به طور كامل منهدم شده است.» 

 اي كاش جنايت صداميــان به همين جا ختم مي‌شد آنها هر بلايي بر ســر مردم بي‌دفاع خرمشهر بخصوص زنان و دختران آن آوردند و به خانه و زندگي آنها هم رحم نكردند. يكي از اسراي عراقي در خاطراتش مي‌گويد: 

«اموال اين مردم مسلمان ستمديده نيز به طرز وحشيانه‌اي به غارت رفت... عده زيادي از نظاميان از راه غارت اين اموال مكنتي به هم زده بودند و ديگر مايل نبودند در ارتش (عراق) خدمت كنند و هر روز عده‌اي از اين دزدان از ارتش استعفا مي‌دادند تا بروند و با آن پول ها زندگي راحتي داشته باشند. البته ستادي به نام «ستاد غنايم خرمشهر» به فرماندهي سرتيپ «اياد شعبان» تشكيل شده بود... اين ستاد با همكاري شهرداري بصره توانستند در مدت سه ماه تمام مغازه‌هاي خرمشهر را تخليه كنند. بعد لوازم گرانقيمت خانه‌هاي خرمشهر را به غارت بردند. بيشتر اين غنايم در اختيار دولت صدام حسين كافر قرار گرفت.»[كتاب اسرار جنگ تحميلي به روايت اسراي عراقي – نوشته مرتضي سرهنگي]

بنده (خارکوهی) در اينجا براي كاملتر شدن مطالب ، خاطرات پرشور آزادي خرمشهر را در گرگان، از دفتر يادداشت هاي سال 61 خود نقل مي‌كنم:

يك شنبه 19 ارديبهشت سال 61

«إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ ، وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في‏ دينِ اللَّهِ أَفْواجاً».

 امروز حدوداً ساعت 12 ظهر، موقعي كه راديو اذان مي‌گفت و من در دبيرستان ايرانشهر گرگان مشغول وضو گرفتن بودم براي نماز، ناگهان سروصداي بوق ماشين ها بلند شد،  بچه‌ها همه دويدند به طرف درب مدرسه.  بعد از وضو سئوال كردم چه خبره؟ گفتند چيزي نمانده خونين شهر آزاد شود و رزمندگان اسلام به مرز بين المللي برسند. اين خبر چنان امت حزب الله را شاد كرده بود كه با تجمع در مساجد و خواندن نماز و دعا براي رزمندگان و امام، و روشن كردن چراغ ماشين ها و بوق زدن و پخش كردن شيريني و ريختن در خيابان، دست به راهپيمايي زدند و با سر دادن شعارهاي انقلابی، شادماني خود را ابراز داشتند. به اميد پيروزي كامل رزمندگان. امام علي (ع) جمله زيبايي در اين باره دارد كه جنگ تحميلي و پيروزي رزمندگان بر عليه باطل، مصداق فرموده آن پيشواي بزرگ است: «مَن صارَعَ الحَق صَرَعَهُ»، هر كه با حق درگير شود (جنگ كند) به زمين خواهد خورد (شكست مي‌خورد).

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار

اللهم الرزقنا توفيق شهاده في سبيلك – غلامرضا خاركوهي(امضا)». 

خلاصه آنکه عملیات بیت المقدس که از 10 اردیبهشت سال 61 آغاز شده بود طی چند مرحله به اجرا در آمد و عاقبت در روز سوم خرداد آن سال منجر به آزادی شهر معروف و استراتژیک خرمشهر گردید. این پیروزی مثل توپ در داخل و خارج ایران صدا کرد و موجب شادمانی و نشاط فوق العاده مردم ایران و باعث اضمحلال روحی صدام و حامیان غربی و عربی اش شد.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.