به گزارش گلستان ما، دکتر حسن بیارجمندی در یادداشتی با عنوان «بوروکراسی طاغوتی» نوشت: چند روز پیش توفیق شد و در یک محفل  هیات قرآنی خانوادگی حضور پیدا کردم. یکی از مدیران با تجربه‌ای در این جلسه در پاسخ به سوالی به نکته قابل تاملی اشاره کردند که پاسخ بخشی از سئوالات امروز ما هست. اینکه این [تشکیلات دیوان سالاری] اداری، مدیران را سکولار می‌کند!؟

همین گزاره با حجمی از سوال‌ها و گلایه و انتقادات بعض مدیران و چهره‌ها که در نشست‌ها و دیدارها از چرایی بعض رفتارها و برخوردهای اداری مطرح می‌شود؛ ذهنم را بسیار مشغول کرده است.

حقیقتا چرا نظام اداری و اجرایی که باید در زنجیره تمدن‌سازی نوین اسلامی بسمت تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی حرکت کند؛ مدیر انقلابی خود را سکولار می‌کند! و یا اینکه چرا چهره مدیر انقلابی ما در یک فضای خارج از محیط اداری؛ انقلابی و اسلامی است اما به دفترش و پشت درش که می‌رسد آن تصویر صورتبندی دیگری پیدا می‌کند و معنا دیگری پیدا می‌کند!

در این که تشکیلات دیوان‌سالاری اداری و اجرایی در نمودار عمرسازی خود به نقطه بوروکراسی رسیده است و نیاز به یک انقلاب اداری دارد شکی نیست. کما اینکه اساسا طرح تشکیل دولت جوان و حزب‌اللهی با روحیه جهادی و انقلابی؛ طرح بازگرداندن نظام اداری به نقطه مطلوب تکاملی در نمودار عمر سازمانی است. نه اینکه فقط عنصر مدیریت بلحاظ سنی جوان شود اما نظام اداری به نقطه جوانی در نمودار عمر سازمانی نرسد. بعض مدیران از درک همین نکته مدیریتی محروم هستند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دیدار دولت آیت‌الله رئیسی با اشراف به چنین وضعیتی امر به این فرمودند که تمام همتتان! (دقت کنید! تمام همتتان) را متمرکز بر بازسازی انقلابی، هوشمندانه و فکورانه عرصه‌های مدیریتی کنید.

آیت‌الله رئیسی در یکسال و اندی در راهبری این بازسازی توفیقات بسیاری دست یافته است که متاسفانه گزارش جامع آن برای مردم به هر دلیلی از سوی دستگاه‌های ذیربط با توان ادراکی لازم ارائه نشده است!

اما فضای محیطی در بعضی از وزراتخانه‌ها و سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی در استان‌ها و شهرستان‌ها، معنا و تصویر دیگری از خود می‌سازند! که اساسا هیج نسبتی با دولت مردمی آیت‌الله رئیسی ندارند؟ تمام این تعارض‌ها متاثر از بوروکراسی‌ای است که مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی آن را زاییده و حاصل طاغوت می‌داند که بشدت طرد شده است.

مقدمه قانون اساسی ذیل "قوه مجریه" با بر شمردن اهمیت ویژه آن به چنین آسیب جدی و اهداف اصلی برای اصلاح آن چنین تصریح می‌کند: "قوه مجریه به دلیل اهمیت ویژه‌ای که در رابطه با اجرای احکام و مقررات اسلامی به منظور رسیدن به روابط و مناسبات عادلانه حاکم بر جامعه دارد و همچنین ضرورتی که این مساله حیاتی در زمینه‌سازی وصول به هدف نهایی حیات خواهد داشت بایستی راهگشای ایجاد جامعه اسلامی باشد.

نتیجتاً محصور شدن در هر نوع نظام دست و پا گیر پیچیده که وصول به این هدف را کُند و یا خدشه‌دار کند از دیدگاه اسلامی نفی خواهد شد. بدین جهت نظام بوروکراسی که زائیده و حاصل طاغوت است به شدت طرد خواهد شد تا نظام اجرایی با کارایی بیشتر و سرعت افزون‌تر در اجرای تعهدات اداری به وجود آید"

همین فراز در مقدمه قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی پاسخ چرایی توقف ما در زنجیره تمدن‌سازی نوین رو به تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی را داده است؛

الف : محصور شدن مدیران انقلابی ما در یک نظام اداری دست و پاگیر پیچیده!

ب: جریان کُند و خدشه‌دار کردن اجرای تعهدات اداری!

ج: عدم نهی و نفی عملی چنین سیستمی از سوی مدیران انقلابی و کنار آمدن با آن!

با اطلاع می‌گویم که بخش اعظمی از این آسیب‌های یاد شده در دفاتر مدیران اجرایی شکل می‌گیرد که هیچ نسبتی با روحیه مدیر و خط مشی انقلابی او ندارد که هم  خود را آلوده به چنین بوروکراسی طاغوتی می‌کنند و هم مدیران انقلابی را در خود غرق می‌کنند و این همان نقطه سراشیبی سکولار شدن یک مدیر انقلابی است که شبکه ناخواسته و به هم پیوسته‌ای را تشکیل و تصویری غیر اسلامی و غیر انقلابی از تشکیلات اداری ارائه می‌کنند.

آری وقتی یک مدیر ارشد الگو و تراز انقلاب در بوروکراسی طاغوتی غرق می‌شود و دیگر مدیران این غرق شدگی را می‌بینند؛ به خود اجازه ساخت چنین دفاتر بوروکرات و غرق شدن خودشان را می‌دهند و همه در این سونامی بوروکراسی طاغوتی شریک می‌شوند.

باید فکری کرد و مکتب شهید سلیمانی را به این پیکره اداری بدون روح و جان دمید. ان‌شاء‌الله.