رییس دانشگاه پیام نور گالیکش در یادداشتی به بررسی ریشههای افراطیگرایی در اسلام و صدمات تروریسم و افراطیگری به اسلام پرداخت.
به گزارش گلستان ما به نقل از نیلکوه، دکتر قربان خسروی در این یادداشت آورده است: در چند دهه اخیر گروههای بنیادگرای افراطیِ اسلامی که به گروههای سلفی و وهابی مشهور بوده و در اقصی نقاط دنیا ازجمله در غرب آسیا و خاورمیانه میداندار تنش میباشند. ازجمله مهمترین آنها القاعده و گروه دولت اسلامی عراق و شام معروف به داعش هستند.
این گروهها که جملگی هدفشان تسلط بر امور مسلمین و کسب قدرت سیاسی و مذهبی را در سر میپرورانند، در دهههای اخیر سعی نمودهاند همگام با معارضان اسلام و بیگانگان و همگرایی با غرب به مخالفت با اسلام و امت اسلامی چه شیعه و چه سنی بپردازند. آنها بهنوعی فریب استکبار جهانی و امپریالیسم را خورده و خواسته و یا ناخواسته در دام آنها افتاده و با معامله بر سر کسب قدرت به مقابله با اسلام میپردازند.
قدیمیترین افکار ازایندست که توانست قدرت مذهبی را با حمایت غرب در عربستان در دست گیرد و بهنوعی با خاندان سعود قدرت سیاسی و مذهبی را تقسیم نمود، گروه وهابیت بود که با آراء انتقادی و مقابله با اسلامِ ابن تیمیه و سپس محمد بن عبدالوهاب و با حمایت قاطع انگلستان در عربستان رخداده و اکنون در دنیای اسلام بهعنوان گرایش جدید مذهبی سازماندهی شده است. در این راه عربستان سعودی بیشترین نقش را در گسترش این شاخه از افراطیگری در دنیای اسلامی را داشته است.
این گروه با تکفیر کلیه شاخههای مذهبی ازجمله شیعیان و سنیان، تنها قرائت خود از اسلام را کامل میداند.
درجایی دیگر گروهی از طلبههای دینی در پاکستان و افغانستان و با حمایت عربستان و وهابیت سعی کردند حکومت نوپای افغانستان را که پس از سالها از قیدوبند استکبار شرق و غرب رهایی یافته بود، در دستگیرند.
آنها ضمن برخورد خشک با احکام اسلامی و ایجاد نوعی از بنیادگرایی افراطی با حمایت آمریکا و غرب که باهدف تسلط بر خاورمیانه بوده است، به هدف خود رسیدند.
این گروه که با تجهیز آمریکا و آموزش و حمایت مالی آمریکا و عربستان پا گرفت، دیری نپایید که بانام القاعده سازِ مخالفت با غرب کوک کرده و با انفجار برجهای تجارت جهانی در نیویورک در روز یازدهم سپتامبر تاریخ را به نفع غرب و به ضرر افراطیگری در اسلام عوض کرد. القاعده اوج افراطیگری در اسلام در چند دهه اخیر بوده است.
آمریکا و غرب با نگران شدن از جبهه مقابله با صهیونیسم، درصدد برآمدند تا خط مقدم مبارزه با صهیونیسم را در هم بکوبند. این کار را با سقوط دولت بشار اسد در سوریه تدارک دیدند. در این هنگام سعی در تجهیز مخالفان اسد نمودند. این بار گروهی که درصدد تسلط بر عراق و شام و سایر سرزمینهای اسلامی بوده و به دنبال احیاء دوباره خلافت اسلامی بودند، با حمایت قاطع غرب و در جبهه واحد با غرب به مقابله با سوریه پرداختند.
این گروه با گسترش فعالیتهای خود در عراق و حمایت عربستان سعی کرد علم استقلال بلند کرده و به مخالفت با آمریکا و غرب بپردازد.
با سربریدن و به گروگان گرفتن مخالفان و همچنین مسیحیان، دنیای مسیحیت و غرب و در رأس آنها آمریکا متوجه شد طالبان و القاعدهای دیگر را پرورانده است.
داعش و طالبان در خاورمیانه و بوکوحرام در آفریقا توانستهاند در طی ماههای اخیر غرب را نیز تهدید کنند.
موج جدید اسلام هراسی در حادثه مجله شارلی ابدو در فرانسه به وجود آمد. این حرکات که درهرصورت با حمایت اولیه غرب بوده است، امروزه گریبان گیر دولتمردان غربی گشته است.
اصولاً غرب و ایالاتمتحده آمریکا هر از چند گاهی به دنبال بحرانآفرینی در جهان بوده و این حرکات تروریستی را دستمایه خود برای دخالت در امور جهان خصوصاً منطقه "بیضی استراتژیک انرژی"(منطقه بین خلیجفارس و دریای خزر) که مرکز تأمین انرژی جهان است. قرار میدهند.
آمریکا طرح بحرانآفرینی و اسلام هراسی را پس از حادثه 11 سپتامبر آغاز کرده و با محاصره بیضی استراتژیک انرژی و به بهانه مهار افراطگرایی و تروریسم، بهپیش میبرد.
طرح مشارکت برای صلح ناتو در آسیای مرکزی و قفقاز، پایگاههای ماناس و خانآباد در آسیای مرکزی، اشغال افغانستان به بهانه مبارزه با القاعده، اشغال عراق، مهار ایران و اکنون مبارزه با داعش ازجمله اقدامات غرب برای اسلام هراسی و مبارزه با تروریسم است. این در حالی است که این منطقه هزاران کیلومتر دورتر از سرزمینهای آنها است. تنها همان گزینه تسلط بر منابع انرژی خاورمیانه کلیدیترین و مهمترین مسئله است.
حادثه مجله شارلی ابدو نیز سناریوی جدیدی است که فقط به بهانه آزادی بیان و برای بحرانی کردن فضای موجود به وجود آمده است. صدالبته نابخردان افراطگرا که میرود تیشه به ریشه اسلام بزنند نیز بر این طبل کوبیده و آب به آسیاب دشمن میریزند.
غرب قبل از محکومیت این عمل افراطگرایان باید نگاهی نهچندان عمیق به کارنامه توهین خود به مقدسات اسلام میانداخت. در یک دهه اخیر، توهین به پیامبر اسلام(ص) در اروپا با ساخت فیلم و کاریکاتور ظاهراً سرگرمی عدهای بذلهگو و طرفدار آزادی بیانشده و شاید نادانسته تنور سیاستهای سلطهجویانه غرب و آمریکا را گرم میکنند. هر انسان آزادهای قبل از محکوم کردن حرکت تروریستی اخیر گروههای افراطگرا، هتک مقدسترین مرد دنیای اسلام را محکوم میکند.
فرانسه و غرب باید آزادی بیان خود در مقابله با اسلام را با جمعیت دنیای اسلام و عقاید یک و نیم میلیارد مسلمان نیز هماهنگ سازند. البته با مسئله پدید آمده، اگر فرانسه و غرب به دنبال تنش بیشتر نبوده و به دنبال امنیت بیشتر است بهتر است دیپلماسی نوینی را بر مبنای احترام متقابل فرهنگها و ادیان و مذاهب در پیش گیرد. چنین حرکتهای توهینآمیزی نهتنها شایسته فرانسه مهد تمدن غرب نیست که نوعی بیحرمتی به نفس آزادی است.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد