1395-12-19 16:36
1210
0
36364
یادداشت ؛

ضرورت پرداختن به فلسفۀ هنر انقلاب

شما با مفهوم ( فلسفۀ هنر) آشنا هستید. در کتابهای درسی فلسفه معمولاً "فلسفۀ هنر" را شاخه ای از دانش عام "فلسفه" دانسته اند، که میراث دانایان یونان به خصوص افلاطون و ارسطو است. در بین فلاسفۀ اسلامی نیز مفاهیمی از جنس فلسفۀ هنر و زیبایی شناسی وجود دارد . کسانی چون ابن سینا ، فارابی ، سهروردی و ملاصدرا از متقدمین و علامه جعفری و آیت الله جوادی آملی از فلاسفه ی معاصر در این باب سخن ها گفته اند.

به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه، اماگویا در غرب اقبال بیشتری به فلسفۀ هنر شده است ! به همین خاطر اکثر کتاب های موجود در باب فلسفۀ هنر مربوط به اندیشمندان غربی است و جای تاسف دارد که چرا در حوزه ها و دانشگاه ها از این رشتۀ مهم غفلت شده است. ( هر چند منکر برخی رویش ها نمی شوم اما یقینا آنچه که هست با آنچه که باید باشد فاصله ی زیادی دارد.)

هدف این یادداشت مطالبه گری ازجریانات فلسفی و کم کاری در زمینۀ فلسفۀ هنر نیست (که البته این مسئله خود می تواند فصلی باشد برای یادداشت های بعد!) بلکه هدف، توجه دادن اذهان به فلسفۀ هنر انقلاب است و این که هنرمند انقلابی بر اساس چه فلسفه ای می تواند دست به تولید اثر زند و هنرنمایی کند؟!

فلسفۀ هنر انقلاب، از طرفی- با نگاهی غایت گرایانه – می تواند نقشۀ راه هنر را ترسیم کرده و از سوی دیگر به هنرمندان نشان دهد که برای خلق آثار هنری از چه منابعی می توانند استفاده کنند.

شاید این سوال به ذهن خطورکندکه ؛ منشاء هنر، زیبایی و حس زیبایی شناسانۀ هنرمند است و تا کنون ازاندیشمندان غرب و شرق عالم ده ها رساله در این باب منتشر شده که می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. پس چه ضرورتی دارد که فلسفۀ هنر انقلاب را تافته ای جدا بافته بدانیم و برایش فلسفه بافی و فلسفه تراشی کنیم!؟

تمام حرف ما در این یادداشت تبیین همین مسئله است؛

1. هنر انقلاب ( که تجلی مجاهدانۀ هنر دینی است) اگرچه می تواند با سایر نگرش ها به هنر و فلسفۀ هنر مشترکاتی داشته باشد اما در بسیاری از مبانی و اصول نسبت به آنها زاویه دارد وگاهی نسبت تباین پیدا می کند . فلسفۀ هنر انقلاب نمی تواند تعریف مکتب پارناس! ( هنر برای هنر ) را تایید کند زیرا او قائل به ( هنر برای تعالی انسان الهی در سیر به سوی حیات طیبه) است.

2. درگونه های مختلف فلسفۀ هنر چنین برداشت می شود که اصالت با زیبایی است شاید به همین خاطر است که به این دانش، زیبایی شناسی می گویند.

آری؛ فلسفۀ هنر زیبایی شناسی است و هدف زیباشناسی توضیح چیستی زیبایی و نحوۀ درک ما از آن و نیز تحلیل سطوح و گونه‌های آن است. اما آیا تعریف زیبایی در نگاه هنرمند انقلابی با تعریفی که هنرمند قائل به فلسفه هنر نیچه و آرتور شوپنهاور و... از زیبایی دارد برابر است؟

یادمان نرود که نحوۀ نگرش فلسفی ما به هنر و زیبایی ما را به سوی انواع مکاتب هنری می کشاند بنابراین اگر در وادی هنر انقلاب بی فلسفه پیش برویم ، معلوم نیست که در مسیر، گرفتار چه نوع نگرش های التقاطی خواهیم شد!
3. فلسفۀ هنر انقلاب را در کجاجستجوکنیم ؟

در یادداشت های گذشته یادآور شدیم که زلف هنر انقلاب بسته به زلف هنر دینی و تفکر اسلامی ماست. بنابر این بخش عظیمی از مبانی تئوریک فلسفۀ هنر انقلاب در میراث فلسفی ما نهفته که نیاز به کشف دارد. ازسویی فرهیختگان نام آوری در تاریخ انقلاب اسلامی با استفاده از ظرفیت دین و ادبیات و فلسفۀ اسلامی مفاهیم ارزنده ای را ارائه کرده اند که می تواند پشتوانه ی تئوریک هنر انقلاب قرار بگیرد.

نگرش امام روح الله به هنر، نگاه علامه جعفری به هنر و زیبایی، دیدگاه های علامه جوادی آملی به هنر، نگرش امام خامنه ای به هنر و نظریه پردازی های شهید آوینی و... در باب هنر از یک سو و تحلیل محتوایی آثار هنرمندان انقلابی ( در حوزه های گوناگون هنری ) می تواند در فلسفۀ هنر انقلابی، ما را به خودکفایی و خودشکوفایی برساند.

حسن این رویه در این است که هنرمندان (خصوصا هنرمندان تاتر، شعر، داستان، سینما، موسیقی و...) التقاطی فکر نمی کنند و گرفتار یک بام و چند هوا نمی شوند! ما به این طرحهای منسجم محتاجیم.

بر این اساس آموزش مبانی تئوریک فلسفه هنر انقلاب، تبیین نگرش نظریه پردازان هنر انقلاب برای هنرمندان – خصوصا هنرمندان جوان – تشویق هنرمندان به استفاده از این فلسفۀ هنر بومی و توجیه مدیران دستگاه های فرهنگی و هنری ازمهمترین اولویت های فرهنگی است.

4. جای تاسف است که در رشته های هنری و شاخه های نظری هنر – و در سلسله مطالعات فلسفی و فلسفه ی هنر، دانش پژوهان در مقاطع مختلف ( از کارشناسی تا دکتری ) از نیچه و کانت و دکارت و افلاطون و ارسطو و بندتو کروچه و جان هاسپرس و اسپینوزا و فرید و راجر اسکراتن و شوپنهاور و گوردون گراهام و ژان پل سارتر و... در باب فلسفه هنر و زیبایی متن می خوانند و امتحان می دهند و مدرک میگیرند! اما دریغ از یک واحد با عنوان( فلسفه هنر انقلاب) حال آنکه اثبات شده است هنردر تعالی، معرفی و صدور انقلاب اسلامی نقش مهمی داشته و از دل این تفکر (فلسفۀ هنر اسلامی – انقلابی) آثارهنری ماندگاری خلق شده است.

(اشتباه نشود! بنده قائل به نخواندن وحذف این نوع فلسفه ورزیها و تحصیل وتدریس مکاتب هنری نیستم بلکه در راستای تحقق علوم انسانی اسلامی، قائل به اضافه شدن چنین مضامینی هستم.)

نتیجه اینکه برای تحقق، پویایی و ماندگاری هنر انقلاب، ما به تبیین فلسفی هنرانقلاب محتاجیم و این احتیاج در آینده بیشتر احساس می شود.

مجتبی طالبی

نویسنده و تهیه کننده صدا و سیمای مرکز گلستان

دبیر پژوهشی و مدرس گروه فلسفه و عرفان جامعه المصطفی العالمیه . واحد گرگان

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.