حسین پایینمحلی، فعال اجتماعی گلستان گفت: جمهوری اسلامی در جنگ ترکیبی و ادراک شناختی با استعمار فرا نوغرب باید به سمت بازبینی در نقشه مهندسی فرهنگی کشور و بازاندیشی درسیاستهای فرهنگی کلان در راستای صیانت از تاریخی فرهنگ ایرانی اسلامی برود.
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما» - حسین پایینمحلی؛ جمهوری اسلامی درجنگ ترکیبی و ادراک شناختی با استعمار فرا نو غرب، ضرورت بازبینی در نقشه مهندسی فرهنگی کشور و بازاندیشی در سیاستهای فرهنگی کلان در راستای صیانت از تاریخی فرهنگ ایرانیاسلامی است.
در تعریف انسان اصطلاحات گوناگونی به کار برده میشود؛ اما آنچه مبرهن است وجه فرهنگی و هستیشناختی و معرفتی انسان است که بین اندیشمندان متفاوت و گاه بین متفکران قومهای گوناگون در تاریخ اندیشه در تقابل باهم معنا شده است.
چنانچه انسان در فرهنگ ایرانی قبل از اسلام با حکمت تعریف میشده فهم فرهنگی و انسانشناسی مبتنی بر هستیشناس مقدس توحیدی الهی صورتگرفته است.
یونانیان جهان را ساکت و صامت میدیدند انسان را در معنای کاسموسانتریک (اصالت این جهان) میدیدند.
لذا انسانمحور جهان بود و اندیشیدن او (تفلسف به معنی یونانی) مبنای کنش فردی انسان یونانی و حرکت جمعی قوم یونانی برعکس ایرانی در جستجوی حقیقت قدسی بود و حکمت را غایت وجودی خویش میدید و سعی او در درکی حضوری از عالم تعریف میشد که با شهود منتج میشود.
این کشف مشهود و درک حضوری در قالب شعر تجلی پیدا میکرد و ازاینجهت انسان ایرانی در حرکت به عالم بالابود و جهان را در حال حرکت خویش را نیز در کشف این چنینی تعریف میکرد.
لذا شعر شناسنامه قوم ایرانی و حکمت هویت او قلمداد میشد و طبیعت حرکت تاریخی دو قوم ایرانی و یونانی بهسان دو خط موازی که هریک در افق خاصی تعریف و تحدید میشد باید ملحوظ کرد.
به همین سان یونانیها ارتباطی با کلمه و مفهوم پایدیا برقرار میکردند که با ایرانی متفاوت و بلکه متضاد بود، این نحو از هستیشناسی و انسانشناسی در بستر تاریخی برای هر دو قوم تعریف منحصر به خود در حوزه اونتولوژیک واپیستومولوژیک به همراه داشته است.
این خط سیر تاریخی برای غرب جدید نیز محفوظ ماند و چنانچه در تعریف مدرنیته از اصطلاحات گوناگونی استفاده کردند اما باوجود تعاریف مختلف وبعضا متضاد دربین متفکرین غربی از دوران رنسانس تا معاصر مدرنیته را به بازگشت به خویشتن غرب و عبور از دین و افسانه به عقلانیت و فلسفه و یا اسطورههای یونان باستان گرفته شده است.
از همین راه بود که جنبش هنری مدرنیسم که بعداً به اومانیسم تبدیل شد اومانیسم رانه به انسان دوستی بلکه به انسان محوری واصالت عقلانیت ابزاری (راسیونالیته) تعریف کردند وبه تعبیر حکیم انسی (ره) عقلانیت کاسموسانتریک مبنای انسان جدید غربی شد که بعد از انقلاب صنعتی و همراه استعمار ودر درقرن اخیر با رسانه وقوانین ونهایتاً توسعه غیره به جهان تسری پیداکرد.
به نحوی که انسان غربی را مساوی انسان گرفتند و سایر تمدنها را به تبعیت از ارزشهای غربی جدید در همه حوزهها به پذیرش آنها تحمیل کردند.
البته ذکر این نکته خالی از فایده نیست چوناندیشه مدرن خود بنیاد بوده لذا در ذات خود بانیست انگاری پیوند خورده واز سویی چون این تفکر در سیر تاریخی خود باتاویلها وتفسیرها مواجه شده به نزاع بین مدلهای مختلف منتج شد ودر غرب جدید شاهد تقابل ساختارهای جدیدی شد که در ماهیت یکی اما در عرض گوناگون شدند اما ازآنجا که تنازع بقا واراده معطوف بر قدرت در این پارادایم اومانیسم وجود داشت به حذف یکدیگر پرداختند. (لیبرالیسم بر راسیونالیته وایندویدوالیسم وغیره مارکسیسم بر ماترئالیسم دیالکتیک و کلکسیویتیسم، و نازیسم وفاشیسم بر راسیسم تأکید میکردند ودیدیم که برخلاف شعار انقلاب فرانسه (ازادی، برادری، برابری) کهمانیفست عصر جدید غرب بود و شعارهای دیگری که جزء مبانیاندیشه مدرن غرب محسوب میشد (جامعه مدنی، تساهل وتسامح، انسان محوری، اقتصادبازار، حقوق بشر، دموکراسی، سکولاریزم، راسیونالیسم، وغیره) چگونه جنگ جهانی اول و دوم و جنگ سرددر گرفت و در این سالها جنگ با چین و روسیه شکل گرفت.
این اختلافها در پارادایم مدرن اومانیسم غربی عرضی بود وچنین رویدادهایی را در تاریخ بشر غربی ثبت کرد، حال به انقلاب اسلامی میرسیم وانقلابی که به تعبیر فوکو برای خدا بود.
انقلابی که لیلی گلستان آن را تجلی گشایش افق ایرانی در تحقق تاریخ وجود و شرق فلسفی واسطورهای وعرفان میبیند، انقلابی که به دنبال انفتاح ساحت قدس وانکشاف ساحت مقدس و بازگشت ازلی است، انقلابی که با غرب مدرن نه اختلاف عرضی که تقابل ماهیتی و وجودی دارد، انقلابی باهدف بازگشت به خویشتن و بازسازی هویت تاریخی و بازیابی تاریخ هویتی است.
طبیعتاً چنین انقلابی برای خود آگاهی تاریخی خود در عرصه تاریخی چه در داخل و چه در خارج نیازمند سیاستگذاری فرهنگی در عرصه کلان و مهندسی فرهنگی است، تاهم انقلاب خود را تبیین و تعریف و ترویج وهم صادر کند واز سویی در تقابل با فرهنگ جهانی شده غرب بتواند دفاع کند و یا باحفظ هویت خود و بهرهگیری از برخی عناصر مدرن حیات فرهنگی خود را واکسینه واستمرار خود را تضمین کند.
در این زمینه کافی است به بیانات بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی و کلام رهبر معظم انقلاب رجوع کنیم تا اهمیت فرهنگ توحیدی و الهی و تعریف و ضرورت نقشه مهندسی فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی مبتنی بر انگارههای ایرانی_اسلامی را دریابیم.
در ابتدای انقلاب اقداماتی در سطح کلان از سیاستگذاری در حوزه فرهنگ، تا نظریهپردازی و کارهای ارزشمند تئوریک ونهایتاً تأسیس ساختارهای کلان بانگاه بومی وباهدف احیا تاریخی فرهنگی وتمدنی صورت پذیرفت.
اما مدیران میانی فرهنگی از شناخت تئوریک و نظری قاصرند هستند و نگاه ایدئولوژیک را نمیفهمند و مدیران کلان نیز تکنوکرات هستند و جهان غربی نیز در سه دهه اخیر با تمامیت تاریخی خود درصدد استحاله، فریز و براندازی جمهوری اسلامی بوده که رهبری از تعابیری متفاوت متناسب با هجمه دشمن استفاده کردند. تعابیری چون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و استعمار فرا نو وجنگ ترکیبی واداراک شناختی در تقابل باآن نیز علاوه بر توصیه به راهبردهای کلان توسط حاکمیت، دولت و مجلس به خلق اصطلاحاتی در حوزه جبهه فرهنگی انقلاب پرداختند.
تعابیری چون راهاندازی هئیت اندیشهورز، آتش به اختیار فرهنگی وغیره با این وجود هنوز اقدامات ضد امنیتی استکبار جهانی که ائتلاف غربی عبری و عربی است برای بخشی از بدنه نظام چنانچه که باید شناخته نشده! پروژه امنیتی ز. ز. آ در سال ۱۴۰۱ نوعی براندازی فرهنگی با محوریت مدیریت و جهتدهی فضای مجازی و یاداور ناتوی فرهنگی بلوک غرب دربرابر شوروی سابق بود.
امروز کشور ما ازسویی با تحریمها درگیر است و از سویی در جنگ ترکیبی باغرب برخی مشکلات داخلی و منطقهای باعث شده سیاستگذاری فرهنگی در عرصه کلان کشوری با وجود مسیر درست در عرصه کلی در حوزه اجرایی با خلأ تئوریک وخلأ قانونی مواجه شود به نحوی که غرب وجریانات برانداز با آگاهی از شرایط موجود به گسست فرهنگی وگسیختگی تاریخی که چیزی جز غربزدگی، فردگرایی، استحاله فرهنگی وغیره را به ارمغان ندارد را تعمیق بخشد.
کافی است به فضای فرهنگی رسانهای غرب سکولار نگاهی بیاندازید! چه قوانینی در حوزه حمایتهای قانونی خود از ارزشهای ضد انسانی تصویب کردند.
در حوزه ایجابی از حمایت از دگرباشان جنسی، راه پیمایی قوم لوط وشیطان پرستان، قانونی کردن مصرف مواد مخدر وسقط جنین، تا تغییر جنسیت، ودر حوزه سلبی میتوان به محدودیت حجاب برای زنان مسلمانان وتوهین به پیامبر مکرم اسلام (ص)، ممنوعیت کتاب روژه گارودی، ممنوعیت پرداختن به هلو کاست تا ممنوعیت استفاده از شبکههای اجتماعی مثل تیک تاک وتلگرام واینستاگرام وتوییتر! وپرداخت محدودیتهای اجتماعی وقانونی و جرایم نقدی و زندان برای شهروندانی که از نظام هنجاری غرب عدول میکنند نمونههایی از این اقدامات و سیاستهای غرب است.
غرب نسبت به کوچکترین مؤلفههای فرهنگی سکولار خود حساس است و نسبت به حضور کمترین عناصر فرهنگی اسلامی ضریب امنیتی و قضایی بالایی را ازخود نشان میدهد.
در چنین شرایطی باید از انفعال و حالت تدافعی خارج شد، چنانکه راقم سطور معتقد است پروژه ز. ز. آ. در تقابل با سلام فرمانده و صدور انقلاب ما به جهان صورت گرفت.
اگرچه پیشتر پیام فضلینژاد در کتاب شوالیههای ناتوی فرهنگی از تلاش بنیادین غرب در حوزه براندازی فرهنگی به طور سیستماتیک باتکیه برشواهد تاریخی به مستندسازی پرداخته بود. چنانچه رهبران جلیقه زرد نیز الگوی خود را انقلاب اسلامی نامیدند.
راقم این سطور راهاندازی اینترنت ملی، ساماندهی شبکه ملی اطلاعات، تصویب قوانین در حوزه فضای مجازی در رابطه چگونگی فعالیت شبکههای مجازی بیگانه در کشور که آنان را ملزم به تبعیت از هنجارها وقوانین داخلی میکند همچنین داشتن دفتر نمایندگی توسط پلتفرمهای خارجی جهت پاسخگویی قانونی و قضایی، تصویب قوانین حق پاسخگویی و اقدام متقابل درقبال برخی فعالیتهای معاندان در رسانههای بیگانه، ساخت آثار فاخر هنری با تمام با برخی کشورهای شرقی که با ما اشتراکاتی دارند را گوشه از راهکارها در حوزه فرهنگی و مجازی کشور میداند.
اما جمهوری اسلامی برای تحقق نهایی آرمانش در سپهر تاریخی که بهدنبال اتصال به انقلاب جهانی مهدی موعود (عج) است باید با دعوت نظریه پردازان و تئورسینهای انقلابی در هئیت اندیشهورز و استفاده از نخبگان حقوقدان در راستای سیاستهای فرهنگی و حفظ وحیات و استمرار تاریخی_فرهنگی و تمدنی خود به
بازاندیشی وبازبینی وجوهی از عرصههای فرهنگی که امروزه باخلاقانونی وسیاستگذاری فرهنگی است وضمانت اجرایی نیافته به پیوست نقشه مهندسی فرهنگی کشور و تکمیل سیاستگذاری فرهنگی بپردازد.
والسلام.
تقدیم به شهدای راسک، شهید عجمیان، شهید علی وردی وشهدای بصیرت وروشنگری حوادث اخیرو ریچل کوری و ارون بوشنل ققنوسان حقیقت جوی سرزمین چشم ابیهای مو بلوند!
انتهای خبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد