اعظم سادات مرتضوی ، متولد فروردینماه سال 1366، ساكن گالیکش، متولد خراسان شمالی هستم.
به گزارش گلستان ما ، در ادامه نظر شما را به متن گفتگوی خبرنگار نیلکوه با بانوی نویسنده گالیکشی جلب می نمائیم .
ابتدا خودتان را کامل معرفی کنید؟
اول سلام به شما و همهی دوستان نازنینم، اعظم سادات مرتضوی هستم، متولد فروردینماه سال 1366، ساكن گالیکش، متولد خراسان شمالی.
دوران ابتدایی و دبیرستان را در مدارس دولتی آموزشوپرورش گذراندم؛ پس از اتمام دروس دبیرستان مدتی از تحصیل محروم شدم، اما پس از مدتزمانی چون به دروس حوزوی علاقه داشتم، تصمیم گرفتم که وارد حوزه علمیه شده و ادامه تحصیل دهم. نخبه ادبی هستم و در سال 1392 توانستم بهعنوان جوان برتر استانی در جشنواره حضرت علیاکبر(ع) معرفی شوم.
مهمترین کار برای شما در زندگی چیست؟
فعلاً که مهمترین کار برایم اتمام دروس حوزوی است و برای بعد از آن هم برنامه دارم که انشاء الله تا مقاطع عالیه ادامه تحصیل بدهم. اگر بتوانم در کنار تحصیل به نوشتن ادامه دهم و بتوانم کتابهای متعددی را به عرصه چاپ برسانم.
الآن بهغیراز تحصیل بهکار دیگری هم مشغول هستید؟
بله، چند سالی که به نوشتن کتاب و نویسندگی علاقه پیدا کردم و توانستم چند کتاب در زمینههای قرآنی بنویسم و دو تا از کتابهایم را به چاپ برسانم علاوه بر نوشتن دورهی خبرنگاری رو گذراندم و مشغول حرفه خبرنگاری نیز هستم. سردبیر نشریه ترنم نیاز مدرسه هستم و بهعنوان مربی قرآن در مقطع ابتدایی در شهرستان گنبد مشغول به تدریس هستم و بعدازظهرها هم بهعنوان عضو افتخاری در شورای حل اختلاف در کنار تحصیل مشغول بهکار هستم.
اصلیترین عوامل موفقیت خود را چه میدانید؟
اول ایمان به خدا و اعتقادات، بعد پدر و مادرم که زمینه و بستر مناسب را برای من به وجود آوردند. همچنین کمک بسیاری از مسئولین شهر، هر چند که پشتکار هم در این مسئله نقش بسیار مهم داشت و من اعتقاددارم که شعلههای بزرگ ناشی از جرقههای کوچک هستند.
اوقات فراغت خود را چگونه میگذرانید و چه کتابهایی مطالعه میکنید؟
اوقات فراغتم رو سعی میکنم به سه بخش تفریح و ورزش ، خانواده و مطالعه تقسیم کنم و در بخش مطالعه هم رویکردم بیشتر کتابهایی که برایم جالب است را میخوانم.
بهاندازه سعی و تلاش، بزرگیها کسب میشود؛ و هر کس بزرگی طلب کند شبها بیدار میماند؛ لذا کسی که سیادت میخواهد باید زحمت بکشد؛ در بعضی از روایات هم آمده است که علم با تنآسایی و راحتطلبی بهدست نمیآید؛ بهقدری در راستای تحقیق و تألیف میکوشیدم که حتی در تابستانها، با آن گرمای طاقتفرسایش نیز مشغول بودم و فرصتهای خود را بیهوده از دست نمیدادم و خدا را برای نوشتن این کتابها شاکرم و از همه عزیزانی که در موفقیتم نقش داشتند تشکر میکنم.
چطور شد که به نویسندگی رو آوردید؟
از کودکی به نوشتن علاقه داشتم و در درسها و کتابهایی که میخواندم ، آنها را خلاصهنویسی میکردم و به یاد دارم که رویای تبدیلشدن من به یک نویسنده بزرگ از همان دوران کودکی همراه من بود. در حقیقت میتوانم بگویم نوشتن و خواندن برای من همیشه یک ابزار مفید برای رسیدن به آرامش و فراموش کردن مشکلات زندگی بوده است. با توفیق الهی و تشویق برخی دوستان، تاکنون بیش از 6 جلد کتاب نوشتهام و خدا را شاکرم.
از اساتیدی که از ایشان بهرههای علمی و معنوی بردهاید بگویید؟
انسان اندوختههای خود را از بزرگان علمی و معنوی به یادگار دارد و جا دارد که از همه بزرگانی که از خرمن وجودی ایشان خوشهچینی کردهام، یادی کنم؛ از استاد ارجمندم مسلم ساسانی، خواهر خوبم دیگر عزیزان تشکر نمایم که این عزیزان بودند که مقدمات و وسایل چاپ کتاب مرا آماده کردند.
با سختیهای معیشتی زندگی چطور کنار میآمدید؟
انسان در سایه همت عالیهای که دارد هر سختی را تحمل میکند و به هر جایی که بخواهد میرسد؛ زمانی که مشغول تحصیل بودیم، شرایط بهمراتب سختتر بود، چون هم درس میخواندم و هم کار میکردم و فقط شب مدت کوتاهی را میتوانستم بنویسم.
از آنجایی که لذت فضل و دانش را چشیده بودم، خصوصاً اگر با اخلاص همراه باشد و آن همت عالی را نیز داشته باشی که خود را وقف علم و دین کنی؛ همه این سختیها به آسانی میگذرد. لذا انگیزهها هر قدر عالیتر باشد، این مشکلات انسان را آبدیدهتر میکنند.
آیا کسی مشوق شما در این مسیر بوده است؟
تشویق خیلی مهم و تعیینکننده است. اولین کتابی که میخواستم بنویسم حاصل تشویقهای خواهر بزرگم بود؛ از خواهرم بهرههای فراوان بردم چرا که او مرا در جمعآوری مطالب و اینکه گاهی اوقات خسته میشدم تشویق و ترغیب میکرد در انتشار اولین اثرم بسیار مرا تشویق و کمک کردند و حتی مقدمهای هم بر آن نوشتند تشویقهای او بود که به من قدرت و جسارت نوشتن داد.
بنابراین اصولاً تشویق، بسیار در زندگی انسان تأثیرگذار است و همان طور که تشویق اثربخش است توبیخ و توهین درست نیست. یعنی اگر کم و کاستی هم در اثری دیده میشود، باید صاحب اثر را تشویق کرد و هیچ کس کمال مطلق نیست و انسان میتواند با زبان ملایم کاستیها را تذکر دهد.
کدام یک از آثارتان را بیشتر دوست دارید؟
اولین کتابی که نوشتهام، برای من از همه کتابها لذتبخشتر است؛ چون دریچهای بود به عالم تحقیقات و نوشتارهای بعدی من.
شما خودتان را جوان ميدانيد يا نوجوان؟
فكر كنم جوان باشم!
يك جوان را چه جوري تعريف ميكنيد؟
كسي كه از زندگي لذت ببرد، از فرصتهايش استفاده كند، به فكر آيندهاش باشد و دورانديش باشد.
به نظر شما بین نویسندگی، شعر و یا دل نوشته کدام آسان تراست؟
هركدامش جای خودش میتواند سخت باشد به نظرم باید خلاق بود ولی نویسندگی آسان تراست شاید چون بیشتر از بقیه دوستش دارم.
توصیه شما بهعنوان یک نخبه به قشر جوان جامعه و هم نسل خود چیست؟
البته من خودم را در جایگاهی نمیبینم که بخواهم به افراد هم نسل خودم توصیهای بکنم، ولی بهعنوان یک پیشنهاد میگویم که یکی از چیزهایی که در تعالی روح انسان موثر است، خواندن کتاب است. بنابراین اگر کسی واقعاً دوست دارد در زمینه روحی و فکری پیشرفت داشته باشد، باید خواندن کتاب را در هر حال در هر زمینهای که باشد به یکی از اولویتهای خود تبدیل کند. لااقل روزی ده دقیقه مطالعه مفید داشته باشد.
شما موفقیت انسانها را چگونه تعریف میکنید،آیا تعریف خاصی میتوان برای آن ارائه نمود؟
سادهترین تعریفی که شاید بتوان برای آن در نظر گرفت این است که شما بهعنوان یک انسان وقتی به گذشته خود نگاه میکنید به این نتیجه برسید که توانستهاید به بسیاری از آرزوها و رویاهای خود دستیافته و از زندگی در شرایط فعلی احساس خوبی داشته باشید.
به مسافرت هم علاقه دارید، دوست دارید بیشتر به کدام مناطق سفر کنید؟
من به مسافرت علاقه زیادی دارم و بیشتر دلم میخواهد به مکان های زیارتی بروم اگر خداوند توفیقش را بدهد به حج تمتع مشرف شوم چون سکوت و آرامش را در آنجا میشود به وضوح احساس کرد.
با شنیدن کلمات زیر اولین چیزی که به ذهنتان میرسد را بیان کنید؟
حضرت مهدی (عج) : آخرین فرمانده
رهبر: عشق به ولایت
حوزه علمیه: تجمع سربازان امام زمان (عج)
طلبه: افسر جنگ نرم
بالاترین افتخار شما در زندگی؟ نوکری آقا امام زمان (ع)
آخرین حرف شما: یا صاحبالزمان ادرکنی یا صاحبالزمان اغثنی
آخرین دعا: اللهم عجل لولیک الفرج
برای جوانان چه توصیهای دارید؟
به جوانان عزیز دوستان خوبم میگویم در هر رشته و شغلی که میخواهند فعالیت کنند ابتدا توکل به خدا کنند. آگاهانه شغلشان را انتخاب نمایند. از تجربیات افراد کارآزموده استفاده نمایند. مشکلات و چالش های پیش رو را بشناسند و بیندیشند. ضمناً همواره در حین کار موارد پیشبینینشدهای ممکن است اتفاق بی افتد که نیاز به تأمل دارد.
از سختیها نهراسند. پشتکار داشته باشند. حمایت نزدیکان خصوصاً خانواده را به هر طریقی نه فقط مادی با خود همراه سازند. گاهی دلگرمی و دعای خیر پدر و مادر از خروارها پول کارگشا تر است. تلاش کنند تا هر چه بیشتر صبر و شکیبایی را در خود تقویت کنند.
حرف آخر؟
بر خود فرض میدانم که از زحمات همه عزیزانی که مرا در آمادهسازی و چاپ کتابهایم مرا یاری نمودند بهویژه راهنماییها و تلاشهای بیدریغ آقای مسلم ساسانی، حامی بزرگوارم حاجآقای مبینی، خواهرم بیبی مرتضوی، آقای فرامرزی مسئول اکرام کمیته امداد گالیکش، آقای عباسعلی قربانی مسئول فرهنگی و مدیریت محترم کمیته امداد امام خمینی(ره) آقای حسنی و فرمانده اسبق سپاه گالیکش آقای مصطفی لو و مادربزگوارم و دیگر عزیزان که مرا در این زمینه حمایت نمودند صمیمانه قدردانی کنم.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد