به گزارش گلستان ما ؛ مطلب زیر تحلیل حامد رحمانی یکی از مخاطبین سایت گلستان ما از حوادث اخیر اسید پاشی است که برای ما ارسال گردیده است .

سال گذشته سید محمد خاتمی  در واکنش به تجمع بعض منتقدین دولت در زمان بازگشت رئیس‌جمهور از نیویورک در فرودگاه مهرآباد ( شنبه، ششم مهر1392) گفته بود : «اگر جلوی جريانات تخريبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات می‌شود که اوايل اين طور بود و بالاخره منجر به ترور شد.» .

در واکنش به این اظهارات حجت‌الاسلام احمد سالک نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی  اعلان نموده بود که: اینکه آقای خاتمی اعتراض چند دانشجو به مکالمه آقای روحانی با اوباما را به ترور فیزیکی ربط می‌دهد ، جای تعجب و تامل دارد ؛ خاتمی که شعار زنده باد مخالف من سر می‌داد چگونه انتقاد و اعتراض سالم چند دانشجو را بر نمی‌تابد . به نظر می‌رسد ، آقای خاتمی با آگاهی و اطلاع درباره ترور فیزیکی اظهارنظر کرده است بنابراین دستگاه‌های امنیتی فوراً باید از خاتمی درباره اظهاراتش توضیح بخواهد . خاتمی باید اسناد اظهاراتش را در اختیار دستگاه‌های امنیتی قرار دهد در غیر این صورت خود وی متهم خواهد بود.

نماینده مردم اصفهان با بیان اینکه واژه ترور یادآور روزهای است که اصلاح‌طلبان افراطی سرکار بودند ، تاکید کرد: « با توجه به اظهارت خاتمی ، از این پس هر اتفاق ضدامنیتی در قالب ترور رخ دهد ، مسئولیت آن متوجه خاتمی خواهد بود.

وی افزوده بود: نمی‌دانیم چرا آقای خاتمی نمی‌خواهد کشور در آرامش باشد ؛ نمی‌دانیم چرا خاتمی حتی در دولت آقای روحانی دست به جنجال آفرینی می‌زند تردیدی نیست که اظهارات خاتمی مشخصاً دولت یازدهم را تضعیف می‌کند.»

اما خاتمی روز دوشنبه ۱۵مهر 1392 در پاسخ به اين سوال که آيا شما برنامه‌ای برای ترور داريد ؟ گفته است: «به من يزدی که گفت‌وگوی تمدن‌ها را مطرح کرده‌ام اصلا می‌خورد که اهل ترور باشم!!؟ »

اما درست یکسال بعد یعنی مهرماه 1393 واقعه تاسف باری رخ داد و آن ۴ مورد اسید پاشی بر روی خانم‌ها در اصفهان !!!

از ابتدای مهرماه که دو مورد سطحی و به صورت سرپایی درمان شده و دو مورد که دارای شدت آسیب بیشتری بوده منجر به بستری و درمان قرار گرفته است.

صرف نظر از علل و ریشه ها و متهمین اصلی این جنایات که از صلاحیت و قضاوت ما خارج است و مقامات ذیصلاح انتظامی و قضایی باید در این ارتباط و پس از تکمیل تحقیقات اطلاع رسانی نمایند .

در خصوص حواشی سیاسی و بازتاب های امنیتی بسیار مشکوک و هدفمند ( که لزوما به معنی ارتباط مستقیم مباشر این جنایات با اتاق فکر این جریان رسانه ای ضد امنیتی نیست ) که با هماهنگی کامل رسانه ای داخلی و خارجی جریان فتنه از یک هفته گذشته شروع و در حال حاضر به یک یدیده اجتماعی-امنیتی ملی مبدل شده است ؛ گمانه های مختلفی مطرح گردیده است:

1- این اقدام رسانه ای در راستای پروژه تحت الشعاع قرار دادن امنیت خارجی و داخلی جمهوری اسلامی است ؛ پروژه ای که در چند ماه اخیر در ارتباط با حضور و تحرک عناصر داعش در ایران ، تحرکات کور تروریستی در استان سیستان و بلوچستان (امنیت خارجی) شروع و با موج سواری  رسانه های خارجی و همراهی بعض رسانه های داخلی در ارتباط با پدیده اسید پاشی در اصفهان و شایع کردن آن در دیگر استانها از جمله تهران ، مشهد و ... (امنیت داخلی) گسترش یافته و بر اساس بعض گمانه ها محتملا با تحرکات در حوزه دانشجویی- که گزارش محرک اخیر و تصمیمات حیاتی مربوط به سهم خواهی اصلاح طلبان ، با آن در ارتباط می باشد - ابعاد تازه ای خواهد یافت.

2- این اقدام رسانه ای در راستای پروژه تحت الشعاع قرار دادن نتایج دور از انتظار اقدامات و فعالیت های جریان حاکم در عرصه سیاست های داخلی و خارجی است.

3- این اقدام رسانه ای در راستای پروژه تحت الشعاع قرار دادن طرح امر به معروف و نهی از منکر در مجلس می باشد که تصویب و اجرای آن ساختارهای نظارتی و کنترلی دولت بر انتقادات به عملکرد دولت را با چالش جدی مواجه می نماید. (در حوزه رسانه و فضای مجازی و...)

3- این اقدام رسانه ای در راستای پروژه تحت الشعاع قرار دادن مولد اصلی قدرت نرم جریان مومن و انقلابی یعنی محرم و صفر و بطور خاص دهه اول محرم و واقعه کربلا است. این پروژه در راستای آسیب شناسی شکست جریان فتنه در سال 88 طراحی و از سال گذشته با حمله پیش دستانه به مداحان ، بیان سخنان انحرافی در خصوص قیام امام حسین(ع) و درخواست های ناروا از مبلغین در عدم تطبیق با شرایط روز در حوزه های سیاسی ، فرهنگی و حتی بین المللی ، مصادره عزاداری امام حسین(ع) و... شروع و تاکنون ادامه دارد و در سال جاری بر شدت آن افزوده شده است.

4- این اقدام در راستای پروژه منفعل کردن ، تخریب ، تضعیف و حذف جریان مومن و انقلابی است که در یکسال گذشته  پاکسازی آنها با اتهامات واهی چون افراطی ، تندروی ، بی سوادی و... از دستگاه های دولتی ، مراکز آموزشی ، آموزش عالی و تحقیقات ، مراکز فرهنگی و... شروع شده و ادامه دارد. (این پروژه نیز در راستای آسیب شناسی شکست جریان فتنه در سال 88 طراحی و در حال اجرا می باشد )

بعض کارشناسان با تشبیه این اسید پاشی های زنجیره ای با قتل های زنجیره ای و همچنین اعتقاد به نوعی جهش یافتگی تکنیکی بجهت عبور از تئوری فتح سنگر به سنگر با هدف قرار دادن عناصر مومن در یک وزارتخانه ، به تئوری فتح خط به خط یا جبهه به جبهه با هدف قرار دادن مجموعه جریان مومن و انقلابی در جامعه ما ، از آن به آخرین گام از گام های پاکسازی کامل جریان مومن و انقلابی یاد می کنند.

هر چند  تمام فرضیات در ارتباط با هماهنگی این جریان رسانه ای یاد شده و موج سواری آنان بر روی این جنایت  قابل توجه است اما بخش عمده گمانه ها بالاخص با توجه به هماهنگی داخلی و خارجی رسانه ای و همچنین نشان دادن نوک اتهامات واهی یاد شده به جریان مومن و انقلابی ، دو فرض اخیر محتمل تر می باشد .

بعضی مطلعین از وجود و تاسیس یک اتاق فکر « شبه وزارتخانه در سایه » سخن می گویند که متشکل از عناصر خارج از کنترل و نظارت نهادهای حاکمیتی است که در ارتباط مستقیم با یکی از وابستگان سران فتنه است و در سراسر کشور دارای کمیته های فعال می باشند.

بررسی میدانی و آمادگی فضای هدف این جنگ روانی یعنی سطح توجه ، اهمیت ، احساس ، نگاه مردم در سراسر کشور و حتی پیگیری کنندگان این واقعه نشان می دهد اینان بسمت کلید زدن  پروژه خود ساخته سعید حجاریان 2 بوسیله عناصر خودسر و وابسته نفوذی خود می روند.